لیبرال
جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا استعفای خود را از رهبری حزب لیبرال اعلام کرد و گفت تا انتخاب رهبر جدید حزب، به سمت نخست وزیری کانادا ادامه خواهد داد.
ترودو اعلام کرد که پارلمان کانادا تا ۲۴ مارس تعلیق خواهد شد تا حزب لیبرال فرصت لازم برای انتخاب رهبر جدید خود را داشته باشد. استعفای او پیش از انتخابات فدرال پارلمانی که باید تا اکتبر ۲۰۲۵ برگزار شود، مطرح شده است؛ انتخاباتی که ممکن است زودتر از موعد برگزار شود اگر مجلس عوام طرح عدم اعتماد را تصویب کند.
شاید بتوان میان دو نوع ناسیونالیسم و ملی‌گرایی تمایز قائل شد؛ ناسیونالیسم تاریخی- احساسی و ناسیونالیسم کارکردی- منافع‌محور.
هرگاه در باب توسعه بحث‌هایی شکل می‌گیرد به سرعت درباره آنچه باید رقم زده می‌شد و امروزه نیست یا آنچه در گذشته داشتیم، بحث می‌شود. این شکل بحث‌ها درباره توسعه به نوعی خود توسعه‌زدایی از افکار جامعه است. در روزهای اخیر سخنرانی مسعود نیلی در جشنواره امین‌الضرب و همچنین متن مرتضی مردیها در ستایش کودتای سوم اسفند در فضای مجازی بازخوردهای گوناگونی داشته است.
مناظره دوشنبه شب دو اندیشمند و استاد پیشکسوت اقتصاد در کشور در برنامه جهان‌آرا حرکت ارزشمندی از شبکه افق در این روزهایی بود که دولت به‌طور جدی در میانه توصیه‌های سیاستی به‌شدت متضاد حیران و سرگردان است.
در شرایطی که در اواخر قرن بیستم اندیشه لیبرال‌دموکراسی و به‌تبع آن نظام‌های دموکراتیک در چنان نقطه اوجی قرار داشتند که نظریه‌پردازان غربی همچون فرانسیس فوکویاما از پایان تاریخ بشریت و رسیدن آن به هدف و غایت نهایی و مطلوب صحبت به‌میان می‌آوردند؛ شاید کمتر کسی تصور می‌کرد که در کمتر از سه‌دهه پس از آن، با چنین شتابی شاهد زوال اندیشه‌های سیاسی لیبرال و از آن مهم‌تر نظام‌های سیاسی دموکراتیک در جهان باشیم.
​​​​​​​وقتی رو به جلو حرکت خواهیم کرد که بتوانیم از تکرار هزارباره کلیشه‌های نخ‌نما عبور کنیم.
دموکراسی درسراسر قرن بیستم بر اذهان مردم مثل یک اسطوره مقدس سیطره داشت به‌نحوی‌که حتی دولت‌های مستبد نیز می‌کوشیدند خود را دموکراتیک (مردم‌سالار) نشان دهند.در این فضا طبیعی بود که کوشش شود دولت جمهوری اسلامی نیز در معنای مدرن کلمه، دموکراتیک به‌نظر بیاید.
درباره تاریخ تعاریف متعدد و متنوعی شده است یکی از این تعاریف که شاید ساده‌ترین‌هایش باشد این است که تاریخ، علم شناخت و تفسیر گذشته انسان‌ها در پرتو حال است که براساس روش‌ها، گزینش‌ها و تفسیرهای مورخان به دست می‌آید.
در رژیم‌صهیونیستی ایدئولوژی و حزب ذیل موجودیت تعریف نمی‌شوند، بلکه معادل آن هستند. ایدئولوژی صهیونیسم با تمامی جناح‌هایی که برمبنای آن بروز کرده‌اند، با تهدید افول‌پذیری روبه‌روست.
استقلال مالی و توان هدف‌گذاری تورمی در بانک مرکزی مهم‌ترین مولفه‌ها در بحث استقلال این نهاد است.
چنین اجتماعی درطول تاریخ بشر یک واقعیت همیشگی و بدیهی بوده است اما در دوره مدرن، متفکران لیبرال، توافق ناهشیار انسان‌ها را برای همزیستی که سازنده قومیت‌ها و اجتماعات انسانی است، به قرارداد (کنتراکت) ترجمه کردند غافل از آنکه به قول کارل اشمیت، جایی که توافق هست، قرارداد بی‌معناست و جایی هم که توافق نیست، قرارداد بی‌ثمر و بیهوده است.
عدالت را باید معنی کرد، وقتی می‌گوییم عدالت را برقرار کنیم، یعنی چه؟ چه کسی عدالت را برقرار می‌کند و برای چه کسی برقرار می‌کند و چگونه و با چه ابزاری؟! به همه اینها باید پاسخ داده شود و نمی‌توان به همین صورت فله‌ای گفت که عدالت را برقرار می‌کنیم و تکثر حفظ می‌شود، چون ممکن است شما عدالت را برقرار کنید و تکثر حفظ نشود.
یکی از مهم‌ترین ابزاری که آمریکا برای مشروع‌سازی حضور خود در منطقه غرب‌آسیا به‌کار ‌می‌گیرد، وجود بحران امنیتی گسترده در منطقه و مبارزه با تررویسم است. تذکر جدی و موضع جمهوری اسلامی ایران درطول دو دهه اشغالگری آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و تامین امنیت، دوری‌گزینی از هر سازوکاری است که آمریکا مجری آن باشد، به‌دلیل آنکه منطقه قربانی اقدامات آنها است و تامین امنیت جز با ساختار و الگوی بومی امکان‌پذیر نیست.
به‌دلیل ناتوانی کشورهای درحال توسعه برای جهانی کردن سرمایه در داخل کشورهای خود. بیشتر مردم در آن کشورها به این نظام به‌عنوان یک باشگاه خصوصی نگاه می‌کنند، یک نظام تبعیضی که فقط به غرب و طبقات ممتازی که در داخل حباب بلورین در کشورهای فقیر زندگی می‌کنند، فایده می‌رساند.
1 2
یادداشت