فیلم یدو
داستان یدو، روایت سال‌های نخستین جنگ است، وقتی مردم شهرهای مختلف خوزستان، اسباب زندگی خود را جمع کرده و به شهرهای دیگر پناه می‌بردند. یدو روایت مهمی است، روایت نسلی که به‌خاطر شرکت در جنگ، رضایتنامه‌های تقلبی می‌نوشتند، شناسنامه‌هایشان را دستکاری می‌کردند و سن‌شان را بزرگ‌تر از چیزی که هستند، اعلام می‌کردند؛ اما در جنگ حضور داشتند.
در آیین اختتامیه سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به فیلم «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به فیلم «ابلق» اهدا شد.
قطعا «یدو» شگفتی‌ساز جشنواره سی‌ونهم لقب گرفته است. فیلم کم‌ادعا و شریفی که توانست پابه‌پای «بی‌همه‌چیز» که کلی سروصدا به راه انداخته بود، در ۱۳ رشته، بیشترین تعداد نامزدی را از آن خود کند. «زالاوا» با ۱۰ و «ابلق» با ۹ نامزدی، پرافتخارترین فیلم‌های جدول کاندیداهای جشنواره امسال محسوب می‌شوند.
نقدا درباره جنوب ایران می‌توان گفت که اگر فیلمی حتی درموارد مختلف ایراد داشته باشد و تنها بتواند یک فضاسازی درست و جذاب از جنوب ایران را در بیاورد، تا همین‌جا صد- هیچ از خیلی فیلم‌های پایتخت جلو است.
یدو جزء معدود آثار سینمای ایران است که جنگ را در نسبت با معصومیت جهان کودکانه روایت می‌کند اما متاسفانه به علت ناتوانی در تبدیل مضمون به مساله، عدم پرداخت دقیق به مساله و جای‌گذاری آن در سیر روایی، در خلق یک نوجوان کاریزماتیک که دارای شمایلی قهرمانانه و جهانی آرمان‌خواهانه باشد، شکست خورده است.
نکته مهم یدو، ساختن قهرمان برای نسلی است که شاید همیشه به‌دنبال قهرمان می‌گردند، اما معمولا در فیلم‌های وطنی با این موضوع روبه‌رو نمی‌شوند. اما مهدی جعفری از قهرمان‌های گمنامی می‌گوید که یک زمانی با وجود سن کم وقتی دیدند، وطن‌شان با یک جنگ ناخواسته روبه‌رو شده است، خم به ابرو نیاوردند و لباس رزم پوشیدند و از وطن دفاع کردند.
«یدو» دومین ساخت بلند مهدی جعفری است که شریف است و البته خالی از ضعف هم نیست و می‌توانست در جاهایی بهتر داستان را پیش‌ببرد؛ اما او شرایط کرونا را هم در ساخت فیلمش تاثیرگذار می‌داند و می‌گوید که با همه وجود تلاشش را کرده است تا بتواند فیلمی قابل قبول را برای مخاطب ارائه دهد.
یادداشت