فیلم «خورشید»
مجیدی بدشانس و فیلم خوش‌ساخت او اما هنوز یک برگ‌برنده دارند؛ بازیگر خوش‌آتیه این فیلم که قبل از اکران آن، کار بازی در پروژه‌های معتبر دیگر را شروع کرد و هربار که در اثری دیده شود و بدرخشد، یادآور این خواهد شد که از کجا و با چه فیلمی آمد.
فیلم «خورشید» برخلاف تصورات، مسیر چندان دشواری برای رسیدن به حداقل فهرست اولیه بهترین فیلم‌های بین‌المللی درپیش نخواهد داشت.
فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی هرچند دیر ولی به سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر رسید و با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد.
فیلم خورشید این نوید را می‌دهد که ما قرار است همان مجیدی خالق «آواز گنجشک‌ها» و «رنگ خدا» را بینیم که به خوبی می‌تواند از نابازیگر کودک بازی بگیرد و بتواند با چند کودک، داستانی را خلق کند که مخاطب، آن داستان را لمس کند و از دیدنش لذت ببرد.
خورشید سعی دارد کلیشه‌زدایی کند و شعار ندهد. مثلا علی نصیریان که نقش سردسته تبهکاران را بسیار درخشان ایفا می‌کند، به جای آنکه سبیل کلفت و هیکل ستبر داشته باشد، به ظاهر مهربان است و به علی قول پاداش می‌دهد.
خورشید نماد خداست، بی‌اینکه تاکید بیرون‌زده‌ای روی این نماد شود و در ضمن، این نام مدرسه‌ای هم هست که توسط چند معلم دلسوز برای کودکان کار تاسیس شده است. نماهای «گاد شات» و «پی او وی خدا» در این فیلم چند بار تکرار می‌شوند و مخاطب را یاد بهترین فیلم‌ها و بهترین میزانسن‌های مجیدی در روزهای اوج می‌اندازند.
از ویژگی‌های فیلم مجیدی روابط دوسویه انسان و جامعه است. در فیلم «خورشید»، مدرسه خورشید هم در مقیاس کوچکی از جامعه به‌عنوان دست نجاتی ظاهر می‌شود تا قهرمانش را به جامعه بازگرداند.
یادداشت