فیرحی
هر چقدر از زمان درگذشت مرحوم داود فیرحی فاصله می‌گیریم، ضرورت بازخوانی پروژه فکری او بیش از پیش احساس می‌شود.
دموکراسی به‌عنوان یکی از مفاهیم دوران جدید که با عقل عقلایی تبیین شده است، چطور می‌تواند با فقه آمیخته با سنت و طریقت رابطه‌ای برقرار کند. از طرفی هم در عصر توسعه دموکراسی، اقتدارگرایی از طریق فقه درحال بازتولید مولفه‌های خود به‌عنوان ایده حکمرانی است.
صلح به‌مثابه یک ارزش با مفاهیمی چون عدالت، حقوق بشر، تساهل و مدارا، گفتمان، تکثر و تعامل همسو و همزاد است. این تکثر معنا در کنار تسریع وگسترش جهانیِ فناوری‌های نوظهور و غیرقابل‌تصور به‌خصوص در حوزه ارتباطات و اطلاعات شرایط و الزامات جدیدی را برای صلح‌پژوهان و محققان این حوزه می‌طلبد.
هدف اصلی مقاله حاضر، آگاهی‌بخشی بیشتر به جامعه علمی و دینی کشور خصوصا حوزویان درباره اندیشه‌های دکتر فیرحی، و رفع برخی ابهامات و سوالات در این زمینه است.
فیرحی برای همه عوامل و عناصر حق بازیگری قائل می‌شد و البته به دلیل حوزه تخصصی‌اش بیشتر بر پل ارتباطی بین فقه و تجدد تمرکز می‌کرد. اصالت او چند چیز به او یاد داده بود که در رأس آن قبول این «واقعیت معطوف به حقیقت» بود که آدمی قرار نیست در دنیا به مقصد برسد چون به «والله اعلم» اعتقاد داشت و همین منبع تواضعش بود.
متاسفانه حوزه و دانشگاه از وجود دکتر فیرحی استفاده لازم را نکردند. یکی به‌جهت مسائل سیاسی و جناح‌بازی -درحالی‌که او همواره سعی می‌کرد محدود به جناح‌ها و گروه‌ها نباشد- و دیگر اینکه برخی فکر می‌کردند ایشان جا را برای آنها تنگ کرده است و خواهان موقعیت او بودند. این مایه تاسف و خودش یک گرفتاری است.
بنده گمان می‌کنم که در آینده بیشتر از مرحوم فیرحی خواهیم شنید و میراث فکری دکتر فیرحی بیش از گذشته دیده و فهمیده خواهد شد. نام ایشان در آینده بارها به میان خواهد آمد و سنت فکری ایشان که من آن را می‌توانم روشن‌اندیشی بومی‌نگر و بومی‌اندیشی روشن‌نگر بنامم، بسی خواننده‌های تازه خواهد یافت.
در آثار اخیر یکی از شخصیت‌های فکری ایرانشهری که به‌تازگی منتشر شده، دیدم که به‌شدت به‌مصاف با مرحوم فیرحی رفتند و یک تهاجم دور از انتظار بر ایشان داشتند، درحالی‌که این دسته از تجددخواهان باید قدردان دکتر فیرحی باشند، چراکه ایشان توانسته یک فلسفه سیاسی مدرن را از کتاب تنبیه‌الامه مرحوم نائینی استخراج کند و این کار کمی نیست.
فیرحی پرچمدار اندیشه‌ای بود که نه سرسپرده به سنت بود و نه خودباخته به تجدد. میراث گران‌سنگ او برای ما چیزی نیست جز تفکری راسخ، اندیشه‌ای روشمند، سلوک شخصی بسیارخوانی و دقیق‌النظری، که می‌اندیشد و می‌نویسد و مفاهیم را مجتهدانه بازسازی و بازنویسی و بازپردازی می‌کند.
مرحوم فیرحی به شیوه راولز تلاش داشت با تفکیک لیبرالیسم سیاسی از لیبرالیسم فلسفی یا لیبرالیسم محدود در برابر لیبرالیسم جامع، از قرائت دموکراسی دین‌ستیز اجتناب و از فهم تعارض‌آمیز دین و دموکراسی جلوگیری کند و البته راه دموکراسی در جامعه دینی را نیز هموار کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه صبح روز چهارشنبه بعد از چند روز بستری بودن در بیمارستان به‌علت ابتلا به کرونا درگذشت.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با صدور پیامی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی را تسلیت گفت.
حجت‌الاسلام داود فیرحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران صبح امروز بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
نشست نقد و بررسی کتاب «ریشه‌های الهیاتی مدرنیته» نوشته مایکل آلن گیلسپی با حضور داود فیرحی، شروین مقیمی و مترجم اثر، زانیار ابراهیمی برگزار شد.
اولین انتقادات جدی فیرحی به استادش را باید در کتاب «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» جست‌وجو کرد. فیرحی در تحلیل نهایی خود در این کتاب، آرای طباطبایی را «شرق‌شناسانه» می‌خواند و رویکرد او به «سنت» را نمونه‌ای از «تفسیر مبتنی‌بر تجدد» تلقی می‌کند که دارای «آمیزه‌های ایدئولوژیک» است.فیرحی بن‌بست نهفته در «نظریه انحطاط» طباطبایی را تالی منطقی «متدولوژی شرق‌شناسانه در خوانش سنت» و «تسری امری ذهنی بر واقعیت تاریخی» قلمداد می‌کند:
یادداشت