رضا پهلوی مانند دیگر چهره‌های اپوزیسیون این روزها دوران سختی را می‌گذراند. تجارت و کسب‌وکار براندازی که طی دهه گذشته به آرامی رو به گسترش بود، سال گذشته با اتفاقات پس از فوت مهسا امینی با سرعت بی‌سابقه‌ای رشد کرد و گسترش یافت.

پرونده آموزش عالی سال ۱۴۰۱ هم بسته شد تا دانشجویان و دانشگاه‌ها چند هفته‌ای را به دور از هیاهو‌ها به سر ببرند.

اگر اخبار ۳ ماهی که از ماجرای فوت مهسا امینی گذشت یعنی اواخر شهریور تا اواخر آذر را در سایت‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین مرور کنید با انبوهی از مطالبی مواجه می‌شوید که همگی در یک هماهنگی طراحی‌شده انواع پروژه‌های رسانه‌ای را به کار گرفتند تا بلکه به زعم خودشان در مسیر رویای براندازی حرکت کنند.

 چندین ماه است که در ناآرامی‌های اخیر ایران، نیروهای انتظامی سعی کرده‌اند از هرگونه افراط و تفریطی دوری کنند.

به دنبال فوت خانم مهسا امینی موضوع حجاب و عفاف در کانون توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت و در پی آن آشوب‌ها و اغتشاشات اجتماعی زیادی شکل گرفت.در جامعه سالم، روابط زن و مرد بدون سوگیری جنسی تعریف می‌شود و لذا عفاف بر آن حاکم بوده و حجاب عنصری برای تامین این مولفه است.

باید پذیرفت که همه اعتراضات رخ داده در دو ماه اخیر عنوان اغتشاش نداشته و بخشی از آن ریشه در مسائل اجتماعی و اقتصادی دارد. مسائلی که فروکش کردن آتش اعتراضات در گرو ارائه راه‌حل‌هایی منطقی به آنهاست و اگر مورد بی‌توجهی قرار گیرند چون آتش زیر خاکستر هر آن امکان شعله‌ور شدن دارند.

دانشگاه‌های کشور طی بیش از یک‌ماه اخیر به‌دلیل فوت مهسا امینی به محل اصلی برگزاری تجمعات اعتراضی تبدیل ‌شده است، تجمعاتی که در برخی دانشگاه‌ها به اغتشاش کشیده شد و حواشی مانند دانشگاه صنعتی‌شریف، فضا را در دانشگاه‌ها رادیکال کرد تا جایی که تقریبا در هر دانشگاهی اعتراضات از حالت مسالمت‌آمیز خارج می‌شد.

از اواسط شهریور تاکنون غربی‌ها با دستمایه قراردادن فوت مهسا امینی یک نبرد رسانه‌ای گسترده را علیه ایران آغاز کرده و تمام امکانات خود را برای به‌آشوب کشیدن فضای داخلی ایران به‌کار گرفته‌اند.

قاعدتا شکل موضع‌گیری یک‌مقام رسمی در زمان بحران، خیلی اهمیت دارد و به نسبت فردی که خارج از یک بحران قرار دارد و مسئولیتی درقبال آن بحران ندارد، خیلی متفاوت است.

فیلمی که دیشب از پدر مهسا امینی منتشر شد واقعا مهم و تاریخی است. در این فیلم آقای امینی به صورت واضحی ضربه خوردن به سر دخترش را منتفی می‌داند و از بیماری سابق مهسا می‌گوید. فیلم برای روز یا روزهای پس از آن واقعه است و مهسا هنوز زنده بوده. در این باره چند نکته مهم قابل تامل وجود دارد: ۱. مطابق اظهارات شفاف آقای امینی، مهسا سابقه بیماری داشته و بدون اینکه ضربه‌ای به سرش وارد شود دچار شوک شده. متأسفانه پدر مهسا در اظهارات بعدی سابقه بیماری او را تکذیب کرد و گویا خاطرش نبوده مقابل دکتر و دیگران و دوربین حرف دیگری مطرح کرده است.و حالا با این فیلم همه چیز شفاف است. ۲. مرگ مهسا امینی در فرآیند گشت ارشاد رخ داده و اثبات مریضی سابق او و اینکه ضربه‌ای به سرش وارد نشده، از تلخی ماجرا کم نمی‌کند. پدر مهسا و خانواده‌اش دختری جوان را از دست داده‌اند و این تراژدی بزرگی است. کاش پدر مهسا امینی درباره درباره پرونده پزشکی دخترش خلاف واقع نمی‌گفت. چون مرگ یک دختر جوان در حالی که در اختیار پلیس بوده، به اندازه کافی دردناک و تراژیک است. و مسئولان به هرحال وظیفه عذرخواهی و دلجویی داشتند. ۳. می‌دانیم حتی اگر پدر مهسا از دقیقه اول فقط حقیقت را می‌گفت، از دلسوزی افکار عمومی برای مرگ یک دختر جوان کم نمی‌شد ولی وقتی لشکر خصم ایران به میدان می‌آمد مشتش راحت‌تر باز می‌شد. کسی نمی‌تواند منکر درد ابدی این مرگ برای خانواده امینی باشد، همچنان که عموم مردم هم‌دردی کردند، ولی داستان دروغین ضرب و شتم او و ... گلوله آتشی شد که دامان جامعه را گرفت.