فاطمه نخلی‌زاده
سادات موسوی درباره‌ علت چاپ کتابش می‌گوید: در ابتدای سفر، حتی یک درصد هم به انتشار سفرنامه‌ام فکر نمی‌کردم. یک روز گذشت، دو روز گذشت و کم‌کم دیدم چقدر این همسایه برای ما غریبه است.
اگر شکسته‌بسته هم فارسی نمی‌دانست، فرقی نمی‌کرد. هم تکرار اسمش از دهان من را می‌فهمید، هم معنی ازدواج مشخص بود، هم معنی مسلمان؛ بماند که وقتی پای مردها و زن‌ها وسط بیاید حرف زدن زبان مشترک نمی‌خواهد.
یادداشت