فاطمه موسوی کریمی
آمریکا و متحدانش در تلاشند یک نیروی بین‌المللی موسوم به «نیروی تثبیت‌کننده» تشکیل دهند که مسئولیت امنیت، کمک‌رسانی و نظارت بر خلع سلاح را در غزه بر عهده بگیرد. با این حال، نه ایالات متحده و نه بریتانیا حاضر به اعزام نیروهای خود به داخل غزه نیستند.
آتش‌بس تازه، پس از دو سال جنگ و ویرانی، موجی از امید محتاطانه در منطقه ایجاد کرده است. در غزه، صدای شادی با ترس درهم‌ تنیده و در پایتخت‌های عربی از «پیروزی دیپلماسی» سخن می‌گویند. اما در پس این هیاهو بی‌اعتمادی عمیقی نهفته است.
مسئولیت اصلی جمع‌آوری، تحلیل و رمزگشایی اطلاعات الکترونیک در اسرائیل با واحد ۸۲۰۰ است. نام رسمی آن «واحد مرکزی جمع‌آوری است» اما با کد ۸۲۰۰ شناخته می‌شود و زیر نظر شاخه اطلاعات نظامی «امان» فعالیت می‌کند و فرمانده آن عموماً یک سرتیپ است.
میدان معروف به «میدان گروگان‌ها» در تل‌آویو بار دیگر کانون اصلی تجمعات بود. هزاران نفر همراه با خانواده‌های گروگان‌ها پرچم و پلاکارد‌هایی در دست داشتند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «جنگ را متوقف کنید» و «گروگان‌ها را بازگردانید».
در چهارچوب دکترین امنیت ملی اسرائیل، ایران به‌عنوان یکی از بازیگران اثرگذار منطقه‌ای شناخته می‌شود که نقش‌آفرینی آن در چند سطح از جمله فناوری هسته‌ای، روابط منطقه‌ای و حمایت از گروه‌های همسو موردتوجه خاص نهاد‌های امنیتی اسرائیل قرار دارد.
با وجود سانسور شدید نظامی در اسرائیل که مانع انتشار اطلاعات در مورد مکان‌های حساس می‌شود، تحلیل مستقل منابع دانشگاهی در آمریکا نشان داد که شش موشک ایرانی به پنج پایگاه نظامی برخورد کرده‌اند؛ حملاتی که هنوز جزئیات دقیق آن‌ها از سوی مقامات اسرائیلی تأیید نشده، اما در محافل رسانه‌ای و امنیتی به‌طور ضمنی پذیرفته شده است.
در حالی که ابوشباب و گروهش ادعا دارند که حافظ امنیت و توزیع کمک‌ها هستند، اسناد منتشرشده از سوی سازمان ملل و گزارش‌هایی از منابع خبری مانند نیویورک‌تایمز، حاکی از آن است که همین گروه‌ها عامل اصلی چپاول سیستماتیک کمک‌های بشردوستانه‌اند.
امروز، درحالی‌که رقابت ژئوپلیتیکی میان چین و ایالات متحده به اوج خود رسیده و محورهای استراتژیک جدیدی در خاورمیانه شکل می‌گیرند، بررسی این روابط ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. 
گرچه اسرائیل روابط بسیار گرمی با ایالات متحده دارد و این دو کشور را اغلب شرکای راهبردی و ناگسستنی می‌خوانند، اما برخلاف آنچه گاه در رسانه‌ها یا اظهارنظرهای رسمی مطرح می‌شود، اسرائیل ایالت پنجاه و یکم آمریکا نیست. این کشور دارای منافع مستقل، اولویت‌های امنیتی خاص خود و گاه راهبردهایی است که لزوماً با دیدگاه‌های واشنگتن همسو نیست.
بنیاد هند رجب برای مستندسازی و پیگیری حقوقی جنایات ارتش اسرائیل به یاد دختربچه‌ای قربانی در غزه نام‌گذاری شده و تاکنون علیه بیش از ۱۰۰۰ نظامی اسرائیلی مدارک به دادگاه‌های بین‌المللی ارائه کرده است.
«با پدیده گسترده‌ای روبه‌رو هستیم. عده‌ای از شهروندان آگاهانه پذیرفته‌اند برای ایران علیه اسرائیل در زمینه جمع‌آوری اطلاعات یا برنامه‌ریزی برای خرابکاری و حملات همکاری کنند.» این‌ها سخنان مقام ارشد سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل است که در واکنش به دستگیری بیش از ۳۰ تبعه اسرائیل که متهم به جاسوسی برای ایران هستند گفته است.
«اسرائیل تحت هیچ شرایطی از محور فیلادلفیا و دالان نتساریم خارج نخواهد شد. این‌ها اصول استراتژیک‌اند، هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی.»‌ روزنامه اسرائیلی معاریو این دیدگاه نتانیاهو را چند ماه پیش از امضای توافق آتش‌بس در دیداری با خانواده اسرای اسرائیلی منتشر کرد. ولی این دو محور دقیقاً کجا قرار دارند و چرا اینقدر برای اسرائیل اهمیت دارند؟
«کشور من اسرائیل است. در آینده اگر ایران از دست رژیم جمهوری اسلامی آزاد شد، دوست دارم صرفاً به‌عنوان یک توریست به آنجا سفر کنم اما کشور من اسرائیل است.» این جملات قریب به مضمون حرف‌های سخنگوی فارسی‌زبان و ایرانی‌ ارتش عبری است.
پرونده‌های قضایی نتانیاهو شامل دریافت هدایای گران‌قیمت، فساد در خرید زیردریایی و مذاکرات مخفیانه، از سال ۲۰۱۷ آغاز شده و همچنان ادامه دارد. او در تلاش برای فرار از محاکمه با اصلاح سیستم قضایی است، اما با اتهامات سنگین فساد، آینده سیاسی‌اش در ابهام است.
سوریه پیش‌وپس از بشار اسد آبستن اتفاقات و موضوعاتی بوده که فضا را برای جنگ داخلی و تجزیه بسیار هموار می‌کند. ریشه تضادهای جامعه فعلی سوریه و مشکلات پیش روی تشکیل دولت مرکزی مقتدر را باید در اتفاقات حدود یک دهه پیش جست‌وجو کرد. اتفاقاتی که پس از آنچه به بهار عربی معروف شد، رخ داد. بهاری که البته خیلی زود به خزان نشست.
یادداشت