علیرضا گرایی
محمدرضا که پایه‌گذاری حکومت خاندانش با کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ محقق شده و با کودتای انگلیسی- آمریکایی ۱۳۳۲ تثبیت ‌شده بود، امید داشت صندلی سلطنتش با کودتای آمریکایی ۱۳۵۷ دوباره از دست ملت جان سالم به در برد.
در تاریخ ایران مخصوصا در قرن‌های اخیر، سلسله‌های پادشاهی اتصال به اقوام مخصوصا عشایر ایران داشتند. اقوامی که گاهی به نیت به قدرت رسیدن و گاهی دفاع از تمامیت‌ارضی ایران قیام می‌کردند و انتقال قدرت از سلسله‌ای به سلسله دیگر را رقم می‌زدند. این فرآیند از آنجا که متصل به یک بدنه مردمی بود، خود را بی‌نیاز از وابستگی کامل به نیروهای خارجی می‌دید و از این‌رو به‌طور صددرصدی تضمین‌کننده منافع استعمارگران نبود.
رفتار خاندان پهلوی با پادشاهان قبل بسیار متفاوت بوده است. شاهان قبلی ایران خود را ریشه‌دار در تاریخ و ملت ایران می‌دیدند و برای همین ثروت‌شان را به‌صورت جواهرات درآورده و بر حجم جواهرات سلطنتی می‌افزودند اما پهلوی‌ها انگار از ابتدا هم می‌دانستند پایان کار هیچ‌کدام‌شان در ایران نیست و اتصالی به ایران ندارند.
یادداشت