علی کاکادزفولی
این مطلب سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که برای مواجهه رسانه‌ای با هجمه‌ها علیه انقلاب اسلامی با توجه به سه‌گانه حقیقت، واقعیت و روایت چه رویکردی را باید اتخاذ کرد و چه روش‌هایی را باید برگزید؟
رسانه معمولا جامعه گسترده‌ای از مخاطبان را در بر می‌گیرد و به همین خاطر معمولا مباحثی که نخبگان از طریق آن به جامعه ارائه می‌دهند، در دسترس عموم قرار می‌گیرد. چنین اتفاقی از جهت فراگیر و گسترده بودن مخاطب ممکن است مطلوب به‌نظر برسد، اما ملاحظاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
بازتاب اندیشه اوکشات در سیاست، واقع‌بینی توأم با عملگرایی منفعلانه را به‌دنبال خواهد داشت. این انفعال اگرچه برای عموم جامعه ممکن است مطلوب نباشد، اما احتمالا برای سیاستمدارانی که مدام درپی آزمودن ایدئولوژی‌هایی در عرصه قدرت سیاسی هستند، می‌تواند مفید باشد.
آثار و نوشته‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی بیشتر از آنکه درباره موفقیت آرمان‌شهر باشند، درباره شکست و عدم‌امکان آن هستند؛ احتمالا به این دلیل که آرمان‌شهرها بیانگر وضعیتی ایده‌آل هستند و چون رسیدن به چنین وضعیت ایده‌آلی، کاری آسان نیست و بسته به مختصات آرمان‌شهر گاه محال نیز هست، مفهوم آرمان‌شهری با شکست گره خورده و در عین حال به نوعی ویران‌شهری نیز ختم می‌شود.
فقدان انباشت تجارب سیاسی- اجتماعی در دوره‌های تاریخی پیشین به‌گونه‌ای که بتوان از دل آنها مدل‌هایی برای امروز استخراج کرد، باعث شده تا هم سیاستمداران و هم گروه‌های جامعه عمدتا برمبنای آزمون و خطا دست به تصمیم و انتخاب بزنند و از این رهگذر فهم خود از چیستی سیاست را شکل دهند. در چنین شرایطی نوسانات سیاسی و اجتماعی بسیار شدیدتر از حالت معمول است و به دلیل فقدان رویه‌ها و عدم قوام نهادها، مولفه‌های شخصی بیشتر تاثیرگذارند.
کتاب «تکوین هویت زن مسلمان در‌گذار انقلابی» به بازخوانی متون برخی نویسندگان حوزه علمیه در سه نشریه «مکتب اسلام»، «مکتب تشیع» و «مسجد اعظم» پرداخته و نویسنده از این رهگذر، روایتی مستند از زن سیاسی شده را ارائه داده است.
یادداشت