علوم‌انسانی
آموزش عالی چین تصمیم داردآن دسته از رشته‌های دانشگاهی که در ایجاد بازار کار ضعیف عمل کردندرا از رشته‌های دانشگاه‌ها و کالج‌ها حذف کند.
خاستگاه علوم‌انسانی امروز ما، غرب است و مباحثی که در آن مطرح می‌شود راهکاری را برای حل مشکلات جامعه ما بیان نمی‌کند.
طبعا علومی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند در دو بخش علوم‌طبیعی و انسانی است که علوم‌طبیعی خطر کمتری دارد و نمی‌تواند مستقیما درجهت استحاله فرهنگی نقش داشته باشد، اما آنچه خطرناک است علوم‌انسانی است که به‌صورت مستقیم در تغییر فرهنگ‌ها نقش دارد.
نظریه‌پردازی در علوم‌انسانی حکمی، فلسفه علم، فناوری و جامعه و آشنایی با اکوسیستم فن‌آفرینی در جهان و ایران سه عنوان از عناوین این دوره است.
عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که به تفصیل در سند تحول و تعالی دانشگاه به آنها پرداخته شده است. اداره‌کل امور پژوهش و تحصیلات تکمیلی معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در تحقق برنامه‌های پیش‌بینی شده در این سند نقش مهم و اساسی دارند.
یکی از الزامات در وحدت حوزه و دانشگاه الزام معرفتی است. الزام معرفتی به این معناست که حوزویان و دانشگاهیان بپذیرند که عقل -عقل استدلال‌گر و عقل تجربی- و نقل دینی-قرآن و سنت- دو بال رشد و تحقق تمدن اسلامی هستند. اگر فقط عقل بسندگی را بپذیریم و نقل دینی را کنار بزنیم یعنی به عقل استدلالی و عقل تجربی بها بدهیم اما به‌نقل دینی و قرآن و روایات بی‌اعتنا باشیم، در این حالت قطعا وحدت شکل نمی‌گیرد و پیشرفت و تمدن هم پدید نمی‌آید.
زبان‌شناسی علمی است که به مطالعه روشمند زبان می‌پردازد، موضوع آن زبان است و پرسش‌های بنیادی چون چیستی زبان، کارکرد زبان، ساخت‌های زبان، تکامل زبان بشری، انواع زبان و مشترکات زبان را بررسی می‌کند. اگر به معنای جدید به دانش زبان نگاه کنیم، رشته زبان‌شناسی عمر یکصدساله‌ای دارد.
نسبت حکمت با معماری و شهرسازی مانند نسبت حکمت با هنر، نسبت وثیقی است. مستحضرید که معماری و شهرسازی هم از سنخ دانش هم از سنخ صنعت است و هم از سنخ هنر است. یعنی اینکه دانشی تکنیکی و هنرمندانه است. هم به توصیف امر واقع می‏پردازد و هم توصیه دارد.
هنر مدرن مبتنی‌بر عقلانیت خود بنیاد است، رشنالیتی(Rationality) را قبول دارد اما ضعفش در معنویت است. هنر پست‌مدرن گرچه به معنویت توجه کرده اما گرفتار نسبی‌گرایی است. ضعف معرفت‌شناختی دارد. اما هنر حکمی هم عقلانیت را قبول دارد هم معنویت را قبول دارد، معرفت‌شناسی‌اش نسبی‌گرایانه نیست و مراتب معرفت را قبول دارد.
اگر بخواهیم مولفه‌های فضای مجازی را ذکر کنیم، یکی وجود ارتباطات اجتماعی که نوعی فضای عمومی را ایجاد کرده؛ ارتباط رایانه‌ای، غیرفیزیکی و غیرجسمانی بودن است که به‌معنای مجرد بودن و غیرمادی بودن نمی‌توانیم تعبیر کنیم. بستر فضای مجازی تعامل است و یک‌طرفه نیست و چندطرفه است.
نظریه اسلام در باب خانواده نظریه سکونت و مودت و رحمت است. بحث مهم دیگر بحث عوامل اتحاد و استحکام خانواده است (عوامل اولی و عوامل ثانوی). آگاهی‌بخشی، تربیت اخلاقی، تدابیر حقوقی و حمایت اجتماعی، همه از عوامل استحکام خانواده هستند.
کمیسیون‌های همایش علوم‌انسانی و حکمت اسلامی در دو دسته تنظیم شده‌اند: یک دسته علم‌محور و یک دسته موضوع‌محور. کمیسیون‌هایی که به حوزه روانشناسی، جامعه‌شناسی مدیریت و اقتصاد علوم‌سیاسی و... تعلق دارد، علم‌محور هستند.
حقوق جمع حق است و بعضی مواقع منظور بیان حق درمقابل تکلیف است، اما در اینجا علم حقوق درواقع علم مجموعه قوانین و مقررات حاکم و ناظر بر روابط افراد سازمان‌ها و دولت است. لذا حق در علم حقوق هم حق است و هم تکلیف. چون مجموعه قوانین و مقررات است.
یکی از بحث‌هایی که در حکمت اسلامی مطرح می‌شود مقاصد حکمت و مقاصد شریعت است. برخی کتاب‌های قرن سوم مثل علل‌الشرایع و کتاب‌های العلل به این مساله توجه دارد. از مهم‌ترین مباحث حکمی، علل، مقاصد و اهداف است که در مدیریت به‌ویژه در نظریه سیستم‌ها کاربرد دارد.
در باب گستره‌ حکمت این مقدار عرض کنم که حکمت شامل معرفت حسی، عقلی و شهودی و وحیانی است. یعنی اگر اهل علم و اهل معرفت مجموعه‌ ابزار معرفت و مقوله معرفت را بپذیرند و استفاده کنند و معرفت حسی، عقلی و شهودی و وحیانی را تحصیل کنند، به حکمت دست یافته‌اند.
1 2 3 4
یادداشت