عاشوراشناسی
یکی از آثار مهم عاشورایی از بُعد تحلیل و بازشناسی عاشورا، کتاب «عاشوراشناسی» نوشته محمد اسفندیاری است.
ما در یک جهانی زندگی می‌کنیم که از همه جهت به وسیله دشمنان احاطه شده‌ایم و آنها علنا از ابزارهای مختلف اعم از سخت و نرم استفاده می‌کنند تا با اسلام مبارزه کنند، آنها علیه حکومت اسلامی و علیه فکر مردم و ایمان آنها توطئه می‌کنند و یک دستگاه عظیم شبهه‌پراکنی و انحراف در جهان ایجاد می‌کنند و عزم این را دارند که مسلمانان را از ایمان خود تهی کنند.
در «فتح خون» معرفت و احساس با هم درهم‌آمیخته است و پرسشگری و تفسیر واقعه چیزی از احساس و عشق به امام در کتاب کم نمی‌کند. در اصل پرسش‌ها برای فهم موقعیت‌هاست و برای شکستن مواجهه عادی و از سر عادت با روایت‌های موثقی که از کربلا سراغ داریم.
به‌نظرم از دوره مشروطه استفاده‌های سیاسی از عاشورا شروع شد، اما کلید این کار در بحث‌های حکومت اسلامی مطرح شد. اخوانی‌ها و بعد در ایران طرفداران آنها، مسأله حکومت را مطرح کردند. در فقه شیعه هم بحث ولایت‌فقیه بود، اما از زمانی که طرح شده بود، هیچ‌وقت کاری به عاشورا نداشت.
با استاد سیدمحمد عیسی‌نژاد که مقالاتی منتقدانه راجع به استاد حکیمی منتشر کرده‌اند و نیز کتابی با عنوان «اتوپیای تفکیک» راجع به ایشان در دست انتشار دارند، گفت‌وگویی در خصوص عاشوراشناسی استاد داشته‌ایم.
وقتی ما حسین وارث آدم را می‌خوانیم و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم می‌بینیم که نوع نگاه شریعتی فقط یک نگاه معطوف به گذشته نیست که مثلا یک اتفاقی در یک گذشته‌ای رخ داده باشد و ما برای اتفاقی که در گذشته رخ‌داده سوگواری کنیم.
یادداشت