سینمای مقاومت
پنج سال از زمان شهادت سردار ما می‌گذرد و هنوز یک فیلم بلند داستانی با حداقل استاندارد‌های لازم فنی و دراماتیک وجود ندارد که بتواند گوشه‌ای از کار را بگیرد و در جنگ میان روایت‌ها حرف حساب، مهم و قابل تأملی بزند!
همان‌طور که مقاومت پس از خداوند بر اراده‌های پولادین مردم محور مقاومت استوار است، هنر مقاومت نیز باید همین‌طور باشد. از سینمای سفارشی و ارگانی ما سینمای مقاومت- به معنای حقیقی‌اش- درنمی‌آید. منکر نقش دولت و ارگان‌ها در سینمای مقاومت نیستم، اما این نقش صرفا باید حمایتی باشد و در این بین لازم است فیلمسازانی که حقیقتا دل در گرو مقاومت و ارزش‌هایش دارند، در اولویت قرار بگیرند.
مقاومت فرم دارد چون در همپوشانی کامل با حقیقت ازلی-ابدی انسان قرار گرفته و امری فطری‌ است، حال آنکه اگر به بسیاری از مسائل پیرامون‌ خود با دقت و تاکید بیشتری نگاه کنیم برایمان به‌روشنی مشخص می‌شود که بود و نبود آنها هیچ توفیری ندارد و طبیعتا باید در مواجهه با امور انضمامی و عینی طرد و حذف شوند.
سینمای مقاومت ایران و به‌طور خاص‌تر گونه‌ای از فیلمسازی که به وقایع سیاسی پیش از انقلاب ایران و مبارزات منتهی به سقوط رژیم پهلوی بپردازد، سال‌هاست که در کشور ما مهجور مانده و چند نمونه ناموفق و شعارزده در سال‌های اخیر هم مزید بر علت شده‌اند تا توجهات کافی به ظرفیت‌های این نوع از فیلمسازی کمرنگ شوند. اما اگر به دهه شصت برگردیم و نگاهی بیندازیم، فهرستی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران را در همین ژانر و گونه خواهیم یافت.
اگر چنین اتفاق بزرگ (جنگ ۳۳روزه) و شکست مفتضحانه‌ای که ارتش صهیونیستی سال ۲۰۰۶ در لبنان خورد، در هر جای دنیا افتاده بود، ده‌ها فیلم درباره‌‍‌اش ساخته بودند ولی هیچ زمینه همکاری و حمایتی درخصوص ساخت فیلم نیست.
یادداشت