سینمای اقتباسی
«رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده اقتباس کند.» روز گذشته این خبر در رسانه‌ها منتشر شد؛ خبری که با جست‌وجوهای بیشتر متوجه می‌شویم سال‌های قبل هم بارها تکرار شده بود و همچنان بعد از گذشت چهار یا پنج سال این کتاب فیلم نشده است.
در این چند ماهه در شبکه نمایش خانگی سریالی را مشاهده کردیم که داستانش از یک کتاب اقتباس شده بود و شاید خیلی شبیه به کتاب نبود اما کاری که صورت گرفت توانست کتاب را پرفروش کند و اسمش را سرزبان‌ها بیندازد. در سال‌های گذشته در سینما و تلویزیون زیاد داشته‌ایم که از کتاب‌ها برای ساخت فیلم و سریال اقتباس شود اما در این سال‌ها این موضوع خیلی کمتر شده است.
در سینمای ایران مانند سینمای جهان اقتباس یک بعد اساسی در ساخت فیلم و سریال است، به‌گونه‌ای که حتی در مراسم اسکار، جایزه فیلمنامه اقتباسی هم داده می‌شود. در این بخش به پنج فیلم از مهم‌ترین فیلم‌های اقتباسی خواهیم پرداخت.
مطمئنا یکی از مواردی که می‌تواند منجر به ساخت یک فیلم خوب شود، فیلمنامه درست و قوی است که باعث می‌شود بازیگران براساس همان فیلمنامه کار را جلو ببرند. برای همین اقتباس می‌تواند به کارگردان و فیلمنامه‌نویس کمک بزرگی کند تا فیلمنامه را درست پیش ببرد.
در برخی موارد، اقتباس‌های سینمایی صحنه‌ها را درون یکدیگر می‌برند یا شخصیت‌هایی را اختراع می‌کنند که در قصه اصلی نبوده‌اند. این امر به‌ویژه هنگامی صادق است که رمان، بخشی از یک حماسه ادبی باشد. گنجاندن حوادث یا نقل‌قول‌ها از رمان‌های بعدی یا قبلی یک نویسنده در یک فیلم واحد هم شیوه دیگری از دخل و تصرف‌هاست.
بحث «نبود تنوع گونه‌ها» در سینمای ایران، بحث جدیدی نیست. حداقل از ابتدای دهه ۸۰ تا به امروز، سینمای ایران، خلأهای عمیقی در برخی ژانرهای سینمایی به خود دیده است.
یادداشت