سیدضیاءالدین طباطبایی
با توجه به اینکه قرارداد ۱۹۱۹ در ایران موفق نشد و اداره امور ایران به حکومت هند بریتانیا که در دست جریان صهیونیستی بود سپرده شد، برنامه وقوع کودتا در ایران در دستورکار قرار گرفت و عوامل مختلف جاسوسی انگلستان از جمله اردشیر جی مأمور شدند تا عامل اصلی اجرای این واقعه در ایران را پیدا کنند. نتیجه تحقیقات از طرق مختلف به یک‌نفر می‌رسید، رضاخان؛ قزاقی که مدتی پیش در قزاقخانه علیه مافوق خود کودتا کرده بود.
دیگر کسی گفت‌وگوی ظریف و لیلاز را در قالب تاریخ شفاهی نمی‌بیند و طوری با موضوع برخورد شد که انگار صحبت‌های درگوشی و خصوصی وزیر با یکی از دوستانش لو رفته و اسرار کلان حکومتی فاش شده است؛ آن هم چیزهایی که خود ظریف و دولت ایران همیشه منکرش بوده‌اند یا مثلا مخفی می‌کرده‌اند، درحالی که چندان این‌طور نبود.
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نتیجه سیاست جدید انگلستان درباره ایران است که تاریخ حدود ۶ دهه آینده ایران را تعیین کرد؛ کودتایی که رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبایی به عنوان عناصر داخلی و لرد ریدینگ (نایب‌السلطنه هند)، ادوین مونتاگ (وزیر هندوستان در لندن) و اردشیر ریپورتر به عنوان عوامل خارجی صحنه‌گردانان اصلی این واقعه بودند.
یادداشت