سیدضیا قاسمی
در خون نشست روسری دختران‌مان/ رخساره‌گان قرص قمر را گریستیم/ بعد از تو روزگار همانی که بود، ماند/ هر سال ما قضا و قدر را گریستیم/ بعد از تو نیز مثل خودت عاصی عزیز! «شب را گریستیم، سحر را گریستیم»
همین چندوقت پیش بود که در دانشگاه کابل انفجاری رخ داد و جمع زیادی از دانشجویان به شهادت رسیدند. حالا هم این اتفاق در نزدیکی یک مدرسه دخترانه افتاد و دوباره خانواده‌هایی عزادار فرزندان‌شان. بازهم تلخی‌ها بعد از انفجار شروع شد؛ آنجایی‌که خانواده‌ها در خیابان به‌دنبال سرنخی از فرزندشان بودند...
یادداشت