سید جواد نقوی
خاطره‌ای که به حداقل بیست و اندی سال قبل بر می‌گردد برای جلسه‌های خودی یا کتاب خاطرات بد نیست امّا برای دوگانه سازی امروز دیگر فایده‌ای ندارد.
استاد علی نصیریان فردی نیست که بگوییم برای او بازیگری و هنر بی‌اهمیت است یا در کارهایی که انجام می‌دهد، مسئله‌ی هنری در اولویت قرار ندارد. او به‌درستی متوجه است که خاستگاه کاری که انجام می‌دهد بسیار مهم است.
در واقع ما با پدیده‌ای طرف هستیم که مثلاً فرد قاتلی در دادگاه از لزوم مهربانی به قاضی بگوید یا مثلاً فردی مثل هیتلر نامه‌ای به مردم فرانسه بنویسد که هدف از بمباران شما، دوست داشتن شما بود! یا صدام خطاب به ایرانیان بگوید جنگ با شما برای وحدت اسلامی بود؛ در واقع این واکنش پهلوی‌ها در مقابل فردی مثل شجریان این‌گونه است.
توسعه با استقلال شکل می‌گیرد؛ طرح پهلوی علی الظاهر توسعه‌خواهانه بود که قصد داشت به صورت تقلیدی دنبال کند اما همان ایده تقلیدی هم چون از طرحی برای استقلال برخوردار نبود، به سرعت نابود شد.
سلطنت‌طلب‌ها فحش می‌دهند، درست مثل مصرف کننده موادی که چرت مصرف‌اش خراب شده و می‌گویند چرا چند دقیقه خوشی را از ما گرفتی! و البته این طبیعی است چون جهان کوچک و توهمی‌ای دارند و دوست دارند در کانادا به جای آلودگی هوا، از آسمان گل بریزد و تورنتو هم بوی گل دهد!
ما باید با راهبرد دفاع از وطن در این لحظه با ابزار رسانه‌ای و سیاسی و اجتماعی و تاریخی سعی کنیم ملت ایران که در اوج همبستگی است را برای رسیدن به نقطه مطلوب شریک‌کنیم تا مثل تجارب گذشته دفاع مقدس ۸ ساله یا رخداد‌های دیگر وارد یک چرخه مفید شویم.
انقلاب اسلامی با نهضت امام خمینی در سال ۴۲ آغاز شد، لحظه‌ای که سیاست به‌عنوان یک نیروی اجتماعی شکل گرفت و مردم در مسیر آن نقش اساسی داشتند. این تولد سیاسی صرفاً یک رخداد نبود، بلکه ایده‌ای بود که سیاست در وجهه اجتماعی می‌تواند شرایط تازه‌ای را رقم بزند.
محسن رنانی بیان کرده کورتکس مغزی اروپاییان از آسیایی‌ها ضخیم‌تر است، به همین جهت آن‌ها دارای عقلانیت بیشتری هستند و ایضاً توسعه‌یافته‌ترند!
: همه شبه اپوزیسیون ایران هیچ درکی نه از سیاست دارند نه از تحولات جهانی و نه از پدیده ترامپ؛ این افراد بیشتر در نقش کودکانی هستند که با دیدن یک پاستیل چنان ذوق می‌کنند که گویی همه دنیا چنین زیبا و لذت‌بخش است.
ارتباط ایران و امام رضا (ع) نه فقط یک مسئله فرهنگی و اجتماعی بلکه نوعی ارتباط وجودی است و بنیاد معرفتی به‌شدت همگن را داراست. برای فهم بحث از بحران‌های وسیع دوره امام فقط دو مثال را بیان می‌کنم که امام چطور این بحران‌ها را به امکان‌هایی تبدیل کرده است که ایده شیعی تا قرن‌ها بتواند در بالاترین سطح موفقیت باشد.
دنیا را نگاه کنید، کسی که هزاران کودک را سلاخی جسمی یا روانی کرده است با چه اعتماد به نفس بالایی درباره صلح صحبت می‌کند؛ عجب صحنه تهوع آوری است؛ چقدر صحنه غیر قابل تحملی است؛ مسئله وقاحت نتانیاهو نیست؛ مسئله احمق تصور کردن مخاطبین خودش است.
فاطمه داستان ما نه طرفدار ایدئولوژی بوده نه چپ است نه اهل فقه اسلام نه اسلام سیاسی... بچه ای است با هزاران آرزو اصلا شاید آینده قصد داشته به آمریکا مهاجرت کند کسی نمی‌داند. اما همان آمریکایی که ایده اپوزیسیون را رهبری می‌کند و پول‌پاشی می‌کند برای آن‌ها؛ به همین راحتی خود زندگی را سلاخی می‌کند. فاطمه چه گناهی داشته است چه اندیشه‌ای را می توانسته تبلیغ کند؟
پیش‌بینی خوبی که نیچه از جهان مدرن داشت امروز در کنگره امریکا نمایانگر است، جهان در وضعیت غوغا است، بیش از ۹ ماه است هزاران زن و کودک را ذبح کرده‌اند آن هم در دوره‌ای که تصاویر به سرعت در حال فراگیری است، در خود امریکا تظاهرات مختلفی در محکومیت رفتارهای وحشیانه اسرائیلی‌ها صورت گرفته است‌.
خبرنگار فرهیختگان به اظهارات شیرین عبادی که گفته است «چنین مرگ آسانی سزاوار رئیسی نیست» واکنش نشان داد.
داد و بیداد‌های غربی‌ها برای عدم حمله مجدد به رفح نه از ترس جنایت جدید بلکه از ترس همه‌گیری ایده کودکان در دنیا است که اگر این همه‌گیری ادامه پیدا کند نظم گذشته دیگر معنا نخواهد داشت و انسانی بیرون از دایره لذت‌‌جویی افراطی غربی‌ها ظهور خواهد کرد.
1 2
یادداشت