سرمایه‌داری
سوال این است که آیا در جهان پلتفرم‌ها و رسانه‌های اجتماعی، رویکردهای استثماری و پسااستعماری نظام جهانی سرمایه‌داری ادامه خواهد داشت؟
عواملی همچون کمبود منابع دولتی و ضعف درنظارت بر عملکردشهرداری‌ها،شهرداری‌ها را برای جبران هزینه‌ها به‌سمت درآمدزایی از مسیر اقدامات نادرستی مثل تغییر کاربری اراضی شهری و فروش تراکم سوق داده‌است.
اساسا برندکردن چیزی، یعنی درونی کردن نام یک شرکت، کارخانه، محصول و... در افراد. اساس برندینگ مبتنی‌بر ایجاد «حس خوب» در افراد است. راه‌های درونی کردن «حس خوب» در آدم‌ها متفاوت است. گاهی از المان‌های نوستالژیک استفاده می‌شود، گاهی از رنگ‌ها، از بسته‌بندی، در موادغذایی از طعم‌های جدید، گاهی از خدمات پس‌ از فروش و مهم‌تر از همه، استفاده‌ آدم‌های مشهور از یک برند.
طبقه برنده در مملکت ما قانون‌گذار است. وقتی طبقه برنده قانون‌گذار است درحقیقت همه‌چیز را به نفع خود تنظیم می‌کند. یکی هم اینفلوئنسرها و شخصیت‌های رویایی فضای مجازی است و آنهایی که رویا می‌فروشند و پول درمی‌آورند، مالیات رویافروشی خود را نمی‌دهند.
فیلم پلتفرم یا سکو یا حفره محصول سال ۲۰۱۹ کشور اسپانیاست. فیلم در سال ۲۰۱۹ توسط شرکت نتفلیکس خریداری و در این شبکه اینترنتی پخش شد. ایده کلی فیلم درباره استفاده بیش از نیاز طبقات بالایی از مواد خوراکی و نرسیدن این مواد به طبقات پایینی است. ایده‌ای که بازنمایی از سیستم سرمایه‌داری و طبقاتی موجود در جوامع سرمایه‌داری است.
اسلام کار و فعالیت اقتصادی را دارای ارزش و عبادت دانسته و بیکاری را به‌شدت نکوهش کرده است. هنگامی که حضرت رسول(ص) به کسی علاقه‌مند می‌شد، می‌پرسید آیا شغلی دارد؟ اگر می‌گفتند نه، می‌فرمود: از چشمم افتاد.
نهاد نمازجمعه در ذات خود اهمیت دارد؛ در تجربه تاریخی و اجتماعی ما و در سال‌های اول انقلاب هم اهمیتی داشت که امروز ندارد. این فقدان جایگاه نمازجمعه تنها معلول رتوریک ائمه‌جمعه امروز نیست. اگر امام‌جمعه شهر «الف» فن خطابه ندارد امام‌جمعه شهر «ب» شاید داشته باشد اما ما با یک مساله عمومی روبه‌رو هستیم. فکر می‌کنم تنزل جایگاه نمازجمعه قابل‌پژوهش باشد.
قبل از اینکه سینمای آمریکا تمام‌قد به استقبال انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور برود و اکثر دیگر کشورهای بلوک غرب را هم پشت خود بسیج کند، چند سالی بود که موضوع زیستن در نظم سرمایه‌داری دستمایه شاخص‌ترین آثار سینمایی قرار می‌گرفت و در ۲۰۱۹ این روند به اوج خود رسید. فیلم‌هایی که نظام طبقاتی را نمایش می‌دادند و در یک‌سوی قضیه‌شان سرمایه‌داران زالوصفت قرار داشتند.
در تحولات تاریخی ما همیشه با یک مسیر تک‌خطی رو به پیشرفت روبه‌رو نیستیم که بگوییم در ۵۷ انقلاب شد و این تفسیری که از انقلاب می‌دهیم یعنی انقلابی که در برابر مدرنیته سر برآورد، حاکم است و این انقلاب در تعینات اجتماعی مثل دولت هم باید فلان‌طور عمل کند. نه. جامعه تا زمانی که بفهمد و تا زمانی که دولتمردان و حتی متفکران ما بخواهند خیلی از مسائل را بفهمند، زمان می‌برد و درواقع زمانی که دولت‌ها باید سر کار بیایند، متوقف بر این فهم نمی‌ماند.
از بدو پیدایش مفهوم جدید از دولت -چنانکه ذیل تفکیک قوا مطرح می‌شود- دولت به‌مثابه آنچه که در یونان بوده یا در جهان اسلام - مثلا ذیل سلطنت- تعریف می‌شده است دیگر منظور نیست. دولت به این معنا مدنظر است: قلمرویی که با رای مردم شکل می‌گیرد و ذیل ایده جمهوریت است و [ایضا] در نسبت با آن قلمرویی که ما به آن جامعه یا بازار می‌گوییم، قرار می‌گیرد.
هان در سیر فکری خودش سال‌هاست می‌کوشد تا دریابد ارتباط تکنیک-‌مدرنیته متاخر -که در شکل پلتفرم‌های جدید ذیل غول‌های سرمایه‌داری به‌وجود آمده است- چه اثراتی بر جوامع انسانی مدرن گذاشته و درخلال این طرح، بحث از جامعه فرسودگی می‌کند که وصف جامعه مدرن است.
هجوم طرفداران تهییج‌شده ترامپ به کنگره برای اخلال در روند تایید نهایی نتایج انتخابات، مساله‌ای نبود که بتوان به‌راحتی از کنار آن عبور کرد. این رخداد آنقدر برای دموکراسی آمریکایی تحقیرآمیز بود که مایک پنس، معاون تقریبا ساکت دونالد ترامپ هم لب به انتقاد گشود و حتی سخن از احتمال رجوع به متمم۲۵ قانون اساسی آمریکا برای برکناری ترامپ به میان آمد.
آنچه غالبا در خواندن کتابِ خواندنی اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری از آن غفلت می‌شود، ناظر به یادداشت پایانی ماکس وبر است که در انتهای کتاب آمده و به‌عنوان ضمیمه‌ای نه‌چندان غیرمهم برای خوانندگانش جلوه می‌کند.
شهید صدر معرفت را لیبرال و حافظ وضع موجود نمی‌نگرد. ارزش‌هایی وجود دارند که قابل‌شناسایی است و معرفت باید به‌دنبال تجویز درراستای آن باشد. بنابراین، برای ایشان وضعیت مطلوب عقلانی معنا پیدا می‌کند که براساس «ارزش‌‌ها» سامان می‌گیرد. مکتب راه‌ رسیدن به آن را نشان می‌دهد.
سلیمی‌نمین خاطرنشان کرد: در زمان بوش پسر برخی جریانات داخلی علائمی را ارائه دادند و طی نامه‌هایی که به رهبری می‌نوشتند، مدعی بودند باید در برابر آمریکا تسلیم شویم و همین مساله موجب شد که آمریکایی‌ها احساس کنند اگر به دو کشور مجاور ما حمله کنند، ما کاملا خود را تسلیم خواهیم کرد.
1 2
یادداشت