زهرا سادات ذوالفقاری
بالاخره در یکی از بلند شدن‌های جمعیت خودم را بیرون کشیدم و بالا رفتم، از آنجا می‌شد آقا را دید، نه خیلی خوب ولی اگر می‌ایستادی و جمعیت می‌نشست احتمالش بود....
روی آدم‌ها حساب کردید احمق‌ها! چشم‌هایتان را بستید و فکر کردید دنیا واقعا جنگلِ نیچه است و هرکه شیر است بقیه را می‌درد. درحالی که ایرانی برای یک باور می‌جنگد، درس می‌خواند، اورانیوم غنی می‌کند و قدرت کسب می کند.
یادداشت