روشنفکران
با مقدمه: در این یادداشت از تعارض آشتی‌ناپذیر بین دو روایت از دولت در ایران سخن می‌رود که هریک، هم منطقی جداگانه و هم نهادهای خاص خود را دارند.
 توجه به نیازها، ناکامی‌ها و مسائل مزمن‌شده جامعه با نگاهی به موقعیت ایران در جهان آشوب‌زده که هر کشوری منافع خود را بدون ‌توجه به رنج‌های دیگر ملت‌ها دنبال می‌کند نیاز جامعه ایران است. 
اولین نیروگاه‌های هسته‌ای تجاری در دهه‌۵۰ شروع به‌کار کردند. در سال۱۹۸۷ تعداد این نیروگاه‌ها از ۴۰۰عدد نیز عبور کرد. انرژی هسته‌ای درحال حاضر حدود ۱۰درصد از برق جهان را از حدود ۴۴۰راکتور برق تامین می‌کند. همچنین امروز در دنیا حدود ۵۵راکتور دیگر در دست ساخت است که ظرفیتی معادل تقریبا ۱۵درصد ظرفیت موجود را دارند.
در دهه نود، از سمت سازمان‌های دولتی و رسانه‌ها و روزنامه‌های زنجیره‌ای، توهین‌های زیادی به دو نفر می‌شد؛ یک نفر جلال آل‌احمد و یک نفر دکتر شریعتی. صبح تا شب کار این رسانه‌ها شده بود تخریب جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی و سخنگوی این جریان نیز سیدجواد طباطبایی بود و او می‌گفت که جلال و شریعتی اساس و بنیان وحدت ملی را نشانه رفته بودند.
می‌توان گفت که یکی از ویژگی‌ها یا معیارهای نامزد مطلوب روشنفکران ایرانی، غیرانقلابی بودن است. پرداختن به همین ویژگی مطلوب، گویای خیلی چیزهاست. تصور رایج از موضع سیاسی روشنفکری، مخالف وضع موجود بودن است.
تقوای دموکراتیک آن است که اول خود را به زیر تیزآب نقد بکشیم و بعد دیگران را به مدارا موعظه کنیم. و البته چنین تقوایی به شجاعت نیاز دارد. شجاعتی که در امثال محسن رنانی دیده نشده است. چون تاکنون همواره سرگرم موعظه دیگری بوده‌اند.
نویسنده تکاپو، گفتار خود را با این جمله آغاز کرده است: «آزادی بزرگ‌ترین آرمان و خواسته ملی مردم ایران در ۱۵۰سال اخیر است.» (ص۱) اما روایت وی، بعد از بیان مفروضات در فصل اول، با جنبش عدالتخواهی(فصل دوم) شروع می‌شود. آیا وی مفهوم عدالت را مترادف با آزادی گرفته است؟ یا اینکه عدالت را به مفهوم آزادی تاویل برده است؟
وکیل دادگستری گفت: بنده تصور می‌کنم هرگونه ساده گرفتن، تسهیل و کمک به متهمان مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ که در واقع مجرمان سیاسی هستند و نه امنیتی، اثر مثبت دارد و دیدگاه جوانان و روشنفکران را نسبت به نظام و حکومت بسیار مثبت می‌کند.
مجادله در خدا کفر است، ولی مجادله با خدا لزوما و حتما «محاکمه» نیست. مجادله ابراهیم توسل به رحمت در برابر غضب الهی است و گفتن «ماهکذاالظن بک» است نه «ماذا اراد الله بهذا...». بین این معنای عارفانه ‌و نتیجه‌گیری روشنفکرانه فاصله بسیار است.
بعد از کرونا اندیشه ما باید فرامرزی و جهانی باشد. این گفتمان برای ایران نوین نیست. ایران از طریق تاریخ فرخنده خودش این فلسفه جهان‌پذیری را به دنیا تقدیم کرده است. حیف که روشنفکران ما در مدرنیته یا پست‌مدرنیته، در باتلاق هویت‌نمایی گیر کرده‌اند.
در این گزارش چند مورد از این مخالفت‌ها و انتقادها نسبت به اقدام ترامپ آمده است که در برخی موارد با اظهار ناراحتی و حمایت تمام‌قد از جمهوری اسلامی و اقدامات و مواضع جمهوری اسلامی همراه بوده است.
یادداشت