دهه هشتادی
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری ۲۰ تن از اعضای یک شرکت هرمی در تهران خبر داد.
فضای فرهنگی امروز دانشگاه آزاد با سال‌های پایانی دهه ۹۰ قابل‌مقایسه نیست و نشانه‌های تغییرات گسترده حوزه فرهنگ چه برای خانواده دانشگاه آزاد و چه ناظران بیرونی روشن و هویداست.
آنچه در جریان اعتراضات اخیر توجه همه را به خود جلب کرد حضور پررنگ جوانان و نوجوانان و خصوصا دختران جوان در صحنه بود.
فضای فکری این دهه بیش از پیش مورد حمله قرار گرفته و از آنجایی که حرکت مثبتی در راستای حل مسائل و پرسش‌های ذهنی این دهه انجام نشده، شاهد گرایش‌های مختلف این نسل و پراکندگی ساختاری خواهیم بود. 
اگردانشجورابه‌فضای‌سیاسی و‌فرهنگی‌رسمی‌جذب‌نکنیم‌نتیجه‌‌اش بیتفاوتی‌ دانشجو‌نسبت‌به‌مسائل‌مختلف‌کشور‌می‌شود.
اسطوره‌های تاریخی ما در کتاب‌ها باقی‌مانده‌اند و کمپانی‌های آمریکایی با استفاده از اساطیر فرهنگ‌های دیگر اسطوره‌های نوین خلق می‌کنند در رسانه‌های امروزی جایگاهی برای خود دارند. این درحالی است که اگر اقتباسی نوین از شخصیت‌های شاهنامه در ایران اتفاق بیفتد، یحتمل موج انتقادها به‌سوی سازنده‌ ‌اثر روانه خواهد شد.
گاه هم‌سطح ‌شدن با نوجوان امروزی یعنی تایید کنیم که سلبریتی‌ها آنقدر قدرتمندند که با دیدن‌شان، هوش از سر نوجوان بپرد و با حیرت او را نگاه‌کنند؛ گاهی اوقات هم‌سطح‌ شدن یعنی آرزوی معروف ‌شدن و کنسرت‌گذاشتن و ارزش‌دادن به صندلی‌ اول کنسرت! درواقع نباید مساله را به همین مورد محدود کرد و آنچه مدنظر ماست، مشروعیت‌دادن به آسیب‌هایی است که سبک زندگی نوجوان را فرا گرفته است و باید گفت همان‌طور که گاه برای قهرمان‌شدن و بزرگ‌شدن باید هم‌سطح نوجوانانی چون علی لندی شد.
دورریختنی‌های عزیز من از این جهت کتاب خوبی است که باعث می‌شود در مواجهه با مرگ عزیزان آگاهانه‌تر رفتار کنیم و باور کنیم ما اولین فرد در این دنیا نیستیم که با چنین مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کند. چنین کتابی برای نوجوان‌هایی که تجربه‌ ‌کمتری از دنیای اطراف دارند هم قطعا مفید است.
پرورش نوجوانان در زمینه تفکر انتقادی باید مانند هر مهارت دیگر آموخته شود و مهم در نظر گرفته شود؛ چراکه در صورت بی‌توجهی به آن دو حالت رخ خواهد داد: حالت اول این است که فرد به شخصی منفعل و همواره پذیرا بدل می‌شود و به‌راحتی تحت‌تاثیر دیگران قرار می‌گیرد و حالت دوم زمانی است که فرد صرفا آنچه را خودش فهمیده و درک می‌کند درست می‌داند و در نظر او سایر عقاید و نگاه‌ها فاقد ارزشند.
«دهه ‌هشتادیا» نماهنگی معطوف به قشر نوجوان و با محتوای مذهبی است که احتمالا خبر از شکل‌گیری سبک جدیدی از تولیدات فرهنگی می‌دهد که پیام اصلی‌اش این است که برای هم‌صحبتی با هر گروه، باید هم‌سطح آنان شد؛ دقت کنید اینکه با هر گروه باید به زبان خودش صحبت کرد متفاوت از این است و صحبت به «زبان قوم» نیز حدودی دارد و تا حدود متعارفی قابل‌قبول است.
تغییرات نسلی و تغییر در رفتار و کردار و شخصیت، ذاتا امر طبیعی و وابسته به متغیرهای بسیاری است. هیچ‌کس هم منکر آن نیست، اما ساختن تصویری انتزاعی از نوجوانان و نسبت دادن برخی ویژگی‌های عجیب و غریب به آنها و این ادعا که این نسل نه به چیزی پایبندی دارد و نه شباهتی به نسل‌های قبلی، ظلم بزرگی است که به آنها می‌شود.
یادداشت