حکیمی
در مراسم فرانس فوتبال محمد صلاح رتبه بهتری نسبت به حکیمی داشت ولی در مراسم بهترین‌های قاره آفریقا رقابت را به حکیمی واگذار کرد.
محمود حکیمی، نویسندۀ آثار پرفروش و پژوهشگر تاریخ اسلام و معاصر، بامداد امروز در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.
مرحوم علامه حکیمی عدالت را زیسته‌اند و سخن گفتن درباره کسی که عمری با عدالت زندگی کرده است -و نه‌فقط درباره آن حرف زده است- سخت است.
به‌طورکلی دو جریان فکری در زمینه نسبت دین با علم و عرفان وجود دارد که صرف‌نظر از سابقه تاریخی نزاع این دو طرز فکر باید به تعین معاصر این دو جریان اشاره‌ای داشت تا راحت‌تر بتوان به تخالف جهت فکری مرحوم استاد حکیمی با علامه حسن‌زاده پی برد. دو جریان و طرز فکر که هرکدام پاسخ‌های متفاوتی داده‌اند به پرسش از روش شناخت آموزه‌های اسلام و بهره‌برداری از منابع وحیانی و روایی؛ یکی نگرش اتحادی که مرحوم حسن‌زاده‌آملی به این جریان تعلق داشت و دیگری نگرش تفکیکی که نماینده معاصر آن مرحوم استاد حکیمی بود.
با آنکه عدالت‌گرایی برای جامعه اسلامی یک امر تماما حیاتی است اما روشن است که عدالت‌گرایی موردنظر اسلام، یک عدالت‌گرایی توأم با عدالت، اخلاق و در یک کلمه، توأم با رعایت احکام شرعی است. بنابراین، عدالت‌گرایی‌ای که خود از عدالت به دور باشد و به سهولت از مرزهای اخلاق و شرع عبور کند، نسبتی با عدالت‌گراییِ اسلامی ندارد و ثمره آن چیزی جز اضافه شدن ظلمی جدید بر مظالم قبلی نخواهد بود.
علامه حکیمی در زمره نخستین افرادی هستند که لفظ امام را برای رهبر فقید انقلاب در دهه چهل به‌کار بردند. آثار ایشان سراسر آکنده از روحیه انقلابی، انگیزه‌بخش و سازنده جریان‌هایی در برابر طاغوت بود. جناب غلامی گویا از این‌که تقریبا همه آثار استاد ارتباطی مستقیم با آیات و روایات داشته است، غفلت کرده ‌اند و آثار استاد حکیمی را بعد از دهه شصت تاریخی و کهنه می‌خوانند. چگونه می‌شود آثاری که مستقیما و بی‌واسطه رواج‌دهنده معانی معرفتی هستند کهنه لقب گیرند. این تفسیر و تحلیل از آثار دینی بسیار خطرناک بوده و زمینه انحراف را فراهم خواهد ساخت.
«الحیات» به ارائه افقی بدیع در جهان رنجور از سطحی‌گرایی، صورت‌گرایی و تقلیل‌گرایی می‌پردازد. آبشخورهای معرفت‌شناختی و وجودشناختی «علامه حکیمی» طیرانی فراتر از قله‌های مادی‌گرایی را می‌طلبد که نقاط ارجاعی آن، متضمن دیباچه جدیدی بر ساختارشکنی رایج در جهان باورهای زمینی است.
با اینکه مرحوم حکیمی جزء عناصر فکری فعال در جریان شکل‌گیری و پیروزی انقلاب بودند، و با تالیفات جذاب‌شان موفق شدند به شماری از نیازهای فکری-دینی جوانان پرشور دهه ۶۰ پاسخ بدهند، اما ایشان تقریبا با شروع دهه ۷۰ عزلت‌گرایی و انزوا را انتخاب کرده و خود را خانه‌نشین کردند که این خانه‌نشینی تا آخر عمرشان ادامه داشت. بنابراین، عمده کنش‌های فکری و تالیفات ایشان مربوط به پیش از انقلاب و دهه ۶۰ است و به‌دلیل مختصات آثار مرحوم استاد، شماری از آنها را بوی کهنگی فراگرفته و به آثاری تاریخی بدل ساخته است.
اینکه چه فعل‌وانفعالات فکری یا قبض و بسط فکری در مرحوم آقامیرزامهدی اتفاق می‌افتد که از استاد خودش -که پایبند به فلسفه بوده و حتی فلسفه را در ساحت اصول فقه استفاده کرد- عدول می‌کند، جای بسی تامل دارد. البته منظور این نیست که اصول فقه، فلسفی شود، بلکه به این معنی است که بهره‌گیری از فلسفه می‌تواند در روش اجتهادی و استنباطی فقیه مخصوصا در اجتهاد مبتنی بر فقه جواهری -با درنظر گرفتن دو عنصر زمان و مکان- کمک‌کننده باشد.
مکتب تفکیک به این معنا نیست که ما باید به‌طورکلی دور فلسفه یا عرفان را خط بکشیم و صرفا به دین بپردازیم، بلکه اصل ادعا بر این استوار است که این سه طریق هر یک روش خاص خود و زبان خاص خود و موضوع خاص خود را دارند و نحوه بررسی موضوع در اینها –حتی در آنجا که موضوع مشترک هم هست- متفاوت است، لذا صحیح و عقلانی این است که ما اگر بخواهیم بر اساس روش علمی پیش برویم نباید این سه را با هم خلط کنیم؛ این در مقام تعریف مکتب تفکیک است.
ما در روایات داریم که در جایی که یک مومنی محتاج است باید آنقدر به او کمک کرد که نیاز او برطرف شود. این‌طور نیست که ما یک نصابی را تعیین کنیم و مثلا ۵ یا ۱۰ درصد مال خود را به نیازمندان بدهیم و زکات از گردن ما ساقط باشد. طبق روایات، فرد غنی باید آنقدر زکات دهد که مستمندان بی‌نیاز شوند. در روایات هست که خداوند روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داده است. لذا خدا ظلمی در حق کسی نکرده است.
پیکر استاد و عالم مجاهد محمدرضا حکیمی پس از تشییع در حرم مطهر رضوی در رواق دارالحجه حرم رضوی و در همسایگی برادر کوچک وی به خاک سپرده شد.
مرحوم حکیمی معتقد بودند که ما باید آثار دکتر شریعتی را همان‌طور که هست حفظ کنیم و می‌فرمودند که من در آثار شریعتی غلطی که ساختارشکن باشد، ندیدم.
عالمان نباید دربرابر انحرافات و مفاسد سکوت کنند، چون سکوت عالمان و نخبگان باعث قربانی شدن مردم می‌شود. وقتی اینها دربرابر ظلم حاکمان و رویه‌های ظالمانه و ناعادلانه سکوت می‌کنند، درحقیقت حیثیت دین خدا را در میان مردم می‌برند و باعث تشدید ظلم بر مردم و جری شدن ظالمان در جامعه می‌شوند. علامه حکیمی در الحیات، چندین فصل را به بحث وظایف عالمان خوب و ویژگی‌های عالمان بد اختصاص دادند و آن را بسط داده و تعریف کرده‌اند.
علیرضا قزوه شاعر کشورمان، برای درگذشت استاد محمدرضا حکیمی شعری سرود.
1 2
یادداشت