حکمت متعالیه
 ما درواقع استاد صدرا را اندیشمندی می‌بینیم زنده‌‌دل که هم از متفکران بزرگ ایران زمین تاثیر پذیرفته و هم بر خیل عظیمی از پژوهشگران و محققان و اساتید و دانشمندان تاثیر‌گذار بوده است.
امنیت متعالیه از سطح فرد آغاز می‌شود سپس به سطح خانواده و جامعه تا درنهایت به امنیت در سطح منطقه و جهان می‌رسد.
حکمت متعالیه ساماندهی عالم به سامان عقلی است به‌اندازه‌ توان بشر.
از حیث محتوا به نظر بنده فلسفه‌ اسلامی، از مشاء گرفته تا اشراق و متعالیه، از حیث طرح موضوعات و مسائل، تخطئه‌ بعضی مباحث موجود و نیز اثبات مباحث به‌شدت تحت‌تاثیر معارف اسلامی است.
به نظر می‌رسد یک نظام اجتماعی عادلانه اولا باید مشروعیت داشته باشد. و منظور از این مشروعیت، مشروعیت فقهی نیست بلکه مشروعیت عقلی است، بدین معنا که گزینش و انتخاب کارگزاران از راه‌های قانونی صورت گرفته باشد و ثانیا کارگزاران مشروع، مُجری عدالت باشند و نظامی از روابط عادلانه‌ در اجتماع برقرار کنند.
در دولت متعالیه به‌معنای حکومت اسلامی، خداوند متعال تنها محور در همه شئون تقنینی، قضایی و اجرایی است و این برگرفته از اصل توحید در خالقیت، مالکیت، ربوبیت تکوینی و تشریعی حضرت حق است. بر این اساس که اسلام دین جامع و کامل است و برای همه شئون زندگی در‌جهت سعادت دنیا و آخرت برنامه دارد، قوانین اداره جامعه و نحوه قضاوت نیز باید منطبق بر شرع باشد و قوانینی که با آن در تعارض باشند مشروعیت ندارند.
اگر در مفهوم «تعالی»، «پویایی» هم نهفته باشد، «تعالی» یک جامعه یا یک نظام متعالی به‌معنی هدفداری و پویای کمال بودن و به‌تعبیری رایج: «جهادی» بودن آن است، و در وجه دیگر و فرض دیگر (که پویایی در آن نهفته نباشد) کلمه «متعالیه» به‌معنی برتری بر دیگر نظام‌هاست، که حقاً هم دین اسلام و هم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، این برتری را بر نظام‌های استبدادی یا عامی و عرفی و غیرعقلایی معمول در دنیا دارد.
دومین کنگره حکمت سیاسی متعالیه ۱۷ تا ۱۹ اسفندماه به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار خواهد شد. در این کنگره ضمن تمهید نظریه دولت مطلوب با رویکرد حکمت سیاسی متعالیه، نظریه‌های رقیب نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار خواهد گرفت.
نگاهی به منطق ارسطویی و منطق کل‌نگر (سیستمی) نشان می‌دهد که هیچ‌یک از این دو منطق قادر به تحلیل کامل یک پدیده نیستند چون منطق ارسطویی با مفاهیم ذات‌گرایانه و با روشی کلی به‌صورت جنس و فصل موضوعات را می‌شناسد و منطق سیستمی نسبت جزء و کل را بررسی می‌کند و نه مولفه‌های ثابت و متغیر. مشابه حکمت متعالیه، منطق تکاملی نیز برای تحلیل یک پدیده به وجود مولفه‌های ثابت و بررسی تغییرات این مولفه‌های ثابت در بعد زمان و مکان معتقد است.
ملاصدرا مشروعیت نبوت را بحث می‌کند. دغدغه‌اش ضرورت بعثت انبیاست و اینکه چرا ما به پیامبر نیاز داریم یا پیامبر چه اوصافی باید داشته باشد و... اما اینکه حالا بعد از پیامبر و در عصر غیبت نظریه سیاسی ما چیست، مشروعیت حاکم به چیست، اصلا چه حکومتی مطلوب است، حکومت آریستوکراسی یا مدل‌های دیگر و... اصلا اینها مساله ملاصدرا نبوده است.
یادداشت