حمیدرضا صدر
رسول مجیدی، مجری در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: در اواخر دهه هفتاد شمسی، تعداد کتابهای ورزشی قابلاعتنا بسیار اندک بود؛ شاید تنها دو یا سه عنوان وجود داشت که میشد دربارهشان صحبت کرد یا آنها را مطالعه نمود. یکی کتاب «فوتبال علیه دشمن» نوشته سایمون کوپر بود که ترجمه شده بود، هرچند به نظر میرسید یکی از فصول آن بهخوبی ترجمه نشده است. یکی دو کتاب هم دکتر صدر نوشته بودند. بهجز اینها، تقریباً اثر دیگری در دسترس نبود.
دلتنگ شما بودن آقای صدر، این روزها اصلا کار دشواری نیست. چقدر فرصت هست برای اینکه شما نظری بدهی. چقدر فیلم و سریال هست برای آنکه شما رویش چیزکی بنویسی و ما با دهان باز مشغول خواندنش باشیم و فحش دادن های غلاظ و شداد به خودمان که چرا نمی توانیم چون شما بنویسیم!
در آستانه سالگرد درگذشت حمیدرضا صدر و چند روز پس از درگذشت احمدرضا احمدی، امیرحسین، برادر صدر از علاقه برادرش به این شاعر و نویسنده و رابطه پسر و پدریشان گفته است.
حمید صدر در این کتاب که به نظرم جزء کتابهای نادر است خوانندههایش را با خود به دالانهای تاریک و اتاقهای شکنجه برای انواع تزریقها و مواجه شدن با انواع تیغهای جراحی همراه میکند. توصیفها و مواجههاش با این اتفاق و آدمها طوری است که خواننده در زمان خواندن کتاب یکدفعه احساس میکند انگار چیزی گلویش را گرفته و دارد فشار میدهد
کتاب روایت عریان رویارویی صدر است با مرگ؛ مواجههای که برای او از لحظه روبهرو شدن با شدت بیماری در تهران آغاز میشود و تا روزهای نزدیکی با مرگ بهتصور خودش ادامه پیدا میکند. تجربهای که البته یکسالونیم بعد از نوشتن آخرین صحنه زندگی توسط خودش به پایان میرسد.
صدر، مدتها بهواسطه درگیری همسرش با سرطان، روزها و ماههای سختی را از سر گذرانده بود. زندگی خودش پر از بالا و پایینهای متفاوت بود. همین تجربه زیسته، از او فردی آبدیده و عاشق زندگی ساخته بود که دوست داشت با قدرت عجیب و غریب حافظهاش، تو را هم عاشق زندگی کند.
دکتر «حمیدرضا صدر» برای من خلاصه شده در «سایه خیال» شمارهی ۳۱۸ ماهنامه «فیلم»؛ شماره تیرماه ۱۳۸۳؛ جاییکه او فیلم کالت «ژنرال جادوگریاب/ The Witchfinder General» (مایکل ریوز، ۱۹۶۸) را به ما مخاطبانش معرفی کرد. برای من علاقهمند به تاریخ اروپا و نیز دوران سیاه و پلید انکیزاسیون، این همان آسی بود که باید «دکتر» برایم رو میکرد و کرد و یقهام را گرفت.
قلبت دیگر نمیزند. میدانی که مردهای اما حس میکنی هنوز دنیا را ترک نکردهای. به عزیزانت مینگری که بر بسترت میگریند و میخندی. مرگ برای تو هنوز بخشی از سینماست.
حمیدرضا صدر پس از یورو ۲۰۲۰ و فردای دربی ایران و در اواسط برگزاری جشنواره کن از پیش ما رفت. خودش اینجور تقسیمبندی کرده بود در گفتوگویی. بارها اصرار داشت بگوید که زندگی شبیه به فوتبال است یا بالعکس و همینطور فوتبال و سینما شباهتهایی بههم دارند و انگار اینها را از روی زندگی برداشتهاند.
رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی درگذشت حمیدرضا صدر مفسر فوتبال و منتقد سینما را تسلیت گفت.
نویسنده و منتقد فوتبال و سینما دعوت حق را لبیک گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
هلاکت ابوشباب؛ شادی غزه و خشم رسانههای عبری
دربی تهران ۵۷ ساله شد
بنویسید بنیامین نتانیاهو بخوانید مناخیم بگین
تساوی بدون گل و پرحادثه خیبر و شمس آذر
روزی که ایمون زاید جاودانه شد!
تشییع پیکر همسر و فرزند معاون رئیسجمهور
باکیچ، فخریان و صادقی خط خوردند
آیا در روز حراج جمعه اتفاق عجیبی در اقتصاد ایران افتاد؟
دیدار؛ با چادرِ مادر و شعرهای پدر
دربیهای آذرماه چند چند میشود؟
امیدوار به تکرار دنیزلی، برانکو و قلعهنویی در دربی ۱۰۶
پزشکیان برای روز دانشجو به دانشگاه شهید بهشتی میرود
تصاویری عجیب از درگیری پایان بازی اوریه
فیفا برای ترامپ جایزه صلح ساخت!
تساوی استقلال و پرسپولیس در دربی صدوششم
قیمت تمامشده آب بیش از ۶۵۰۰ تومان است
مذاکرات آمریکا و اوکراین در میامی پایان یافت
دود از کنده بلند شد!
دربی بدون VAR!
صدرنشینی بانوان تیرانداز دانشگاه آزاد در لیگ برتر
فلاح به «سامان» رسید
رامبد جوان: هدفمان در«کارناوال» تمرین گفتوگو بود
صعود سپاهان به صدرجدول با پاس گل رقبا
یادداشت











