حسین مهدیزاده
بخش دوم از گفت‌وگوی «فرهیختگان» با حسین مهدیزاده، عضو هیات‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره جامعه شبکه‌ای و شورش‌های اجتماعی ایران را در ادامه از نظر می‌گذرانید. 
با نگاهی به شورش‌های اجتماعی ایران از سال ۸۸ به این‌سو، شاید بتوان این داوری واحد را درمورد آنها داشت که این شورش‌ها کمابیش مطالبه مشخص و دقیقی ندارند و بسیار سیال هستند و همچنین ساختار اعتراضات و مشارکت‌کنندگان در آن هم بسیار متکثرند.
اتفاقات اخیر بهانه‌ای شد تا ضمن بررسی و تحلیل ابعاد و ریشه‌های وقوع این حوادث، به این پرسش مهم بازگردیم که چگونه می‌توان جامعه ایران را تحلیل کرد؟ عموما در تحلیل جامعه ایران بر یک بعد هویتی تمرکز می‌شود و تحلیل‌ها اغلب جامعه ایران را به یک‌منظر و شأن تقلیل می‌دهند.
جامعه و منافع گوناگون افراد پیچیدگی‌هایی دارد که بسیار بیشتر از قابلیت تبیین کلامی و بحث عصمت و پیامبری و خانواده است. در جامعه حداکثر می‌توانید یک ولی عادل داشته باشید اما یک سیستم معصوم که نمی‌توان داشت.
نهاد نمازجمعه در ذات خود اهمیت دارد؛ در تجربه تاریخی و اجتماعی ما و در سال‌های اول انقلاب هم اهمیتی داشت که امروز ندارد. این فقدان جایگاه نمازجمعه تنها معلول رتوریک ائمه‌جمعه امروز نیست. اگر امام‌جمعه شهر «الف» فن خطابه ندارد امام‌جمعه شهر «ب» شاید داشته باشد اما ما با یک مساله عمومی روبه‌رو هستیم. فکر می‌کنم تنزل جایگاه نمازجمعه قابل‌پژوهش باشد.
یادداشت