حسن محدثی
اخیرا دکتر حسن محدثی در نوشته‌هایی با عنوان درباره کورش، که در کانال تلگرام‌شان منتشر شده‌اند، به نقد و بررسی چندوجهی کورش کبیر و تاریخ باستان ایران پرداخته است. چنانکه انتظار می‌رفت این نوشته‌های ایشان با واکنش‌های تندی از سوی بخشی از عموم مخاطبان مواجه شد. نقد اصلی من در این مطلب کوتاه به نوع رویکرد محدثی در نقد فرهنگ است. البته باید بگویم که برای من، همواره ذهن و رویه پرسش‌گر و نقاد و جست‌وجوگر استاد حسن محدثی ارزشمند و تأمل‌برانگیز بوده است و اگرچه با رویکرد ایشان هم‌سو نیستم، اما بی‌احترامی و اهانت به ایشان را به دلیل اظهارنظر و تحلیل‌شان بی‌انصافی در حق ایشان و رویه‌ای نادرست در برخورد با اندیشه‌ورزان می‌دانم. به هر حال باید درمورد نوشته ایشان چند نکته را ذکر کنم.
امروز به دور از قیل و قال‌های آن سال‌ها رجوع به آثار داوری و جایگاه سیاسی او پس از انقلاب بسیاری از چیزها را روشن می‌کند. اولا؛ انس‌گرفتگان با آثار داوری تهمت‌های خشونت‌ورزی و غرب‌ستیزی را به هیچ‌وجه در آثار او نمی‌یابند، ثانیا؛ این نکته نیز معلوم می‌شود که شخص دکتر رضا داوری و اندیشه‌های او جایگاهی در بین اصحاب قدرت نداشته است.
برای کسی که دائما به دنبال جامعه‌ آماری است و همه چیز را با ضرب و تقسیم و عدد و رقم می‌سنجد و ملاک صدق و کذب برای او پرسشنامه است، بحث از گشودگی تاریخ نیز فاقد معناست. چه؛ زمانی که اثبات‌پذیری منطقی در کار باشد، هر زبانی غیر از زبان علم تحصلی فاقد اعتبار و از اساس مهمل است.
چندی پیش حسن محدثی در یادداشتی با عنوان «توهمات آرزواندیشانه آقای فیلسوف» حملاتی را متوجه رضا داوری‌اردکانی کرد که این حملات نه از جنس نقد بلکه نوعی کلی‌گویی و سخن‌پراکنی بود و نشان از آن دارد که نویسنده حتی یک دور آثار داوری را مورد مداقه قرار نداده است؛ چراکه اکثر این به ظاهر نقدها در آثار ایشان پاسخ داده شده است.
مهدوی‌زادگان در ابتدای نامه خطاب به محدثی نوشته است: «با نوشته‌های جنابعالی آشنا هستم و آن سخنرانی را هم به‌دقت گوش دادم و گزارش روزنامه و نیز تمام مطالبی را که تا این تاریخ در کانال تلگرامی‌‌تان آورده‌اید، مطالعه کرده‌ام. بنابراین، گمان نبرید که عرایض من بدون آشنایی با نظرات و آثار شما بوده است.»
یادداشت