تیرانا
دلارهای نفتی رژیم بعثی، دزدی از مردم اروپا، قاچاق مواد و اسلحه و خیریه‌های گوناگونی که همچنان بخشی از آنها فعالند نیز نتوانسته به گروهک تروریستی منافقین برای جذب نیرو کمک کند، نه‌تنها در ایران به جهت جنایت‌های بیشمار منافقین منفورترین گروهک تروریستی به‌شمار می‌روند، در خارج از ایران نیز هیچ فردی حاضر نیست به‌صورت مستقیم با این گروهک و دیدگاه‌هایش همراهی کند و ننگ عضویت در یک تشکیلات فرقه‌ای و تروریست را به‌جان بخرد.
منافقین دهه‌هاست که ادعا می‌کنند منابع مالی آنها از سوی هواداران‌شان تامین می‌شود. منافقین پس از اینکه در دهه ۹۰ میلادی، وزارت امور خارجه آمریکا در فکت‌شیتی درباره مجاهدین خلق، از حمایت عراق از این گروهک برای حمله به ایران نوشت، مسعود رجوی در ۲۷ فوریه ۱۹۹۲ نامه‌ای به همیلتون، رئیس کمیته فرعی اروپا و خاورمیانه کنگره نوشت و مدعی ‌شد که هزینه‌های شاخه نظامی‌اش «توسط مردم ایران تامین مالی» می‌شود. این ادعا در برهه‌های مختلف به اشکال گوناگونی مطرح شده است. نمونه‌اش اظهارنظر علی صفوی، عضو کمیته موسوم به روابط خارجی شورای ملی مقاومت که بازوی سیاسی سازمان منافقین است. او ادعا کرده بودجه کمپین حامی مجاهدین خلق از ایرانیان آمریکایی تامین می‌شود اما این ادعا را هم گزارش‌ها و هم شهادت‌های مختلفی در مورد منابع ثروتمند این گروه رد می‌کنند. در این گزارش به بررسی منابع درآمدی منافقین و همچنین شرکت‌های پوششی غربی و شرقی که به این گروهک کمک مالی می‌دهند، پرداخته‌ایم.
«مایکل روبین» یکی از مقامات سابق پنتاگون در مقاله‌ای در موسسه آمریکن اینترپرایز، با زیر سوال بردن ادعای گروهک منافقین (مجاهدین خلق) مبنی‌بر اینکه «بزرگ‌ترین گروه اپوزیسیون ایران» است، از ایدئولوژی «شدیدا ضد آمریکایی»، عمل به‌عنوان یک «فرقه» و «وضعیت مالی نامشخص» این گروه نوشته است. روبین این مقاله را در مارس ۲۰۲۳ یعنی حدود ۱۱ سال پس از خروج منافقین از فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات‌متحده‌آمریکا نوشته اما نه او که در پنتاگون فعالیت داشته و نه هیچ روزنامه‌نگار و تحلیلگر دیگری تا به امروز موفق به کشف شبکه مالی این گروهک در غرب نشده است.
مسعود خدابنده که از سال‌های پیش از انقلاب سمپات مجاهدین خلق بود، تا سال ۱۳۷۵ که از منافقین جدا شد، توانسته بود که تمام رده‌های این سازمان را طی کند و به نزدیکترین عنصر به مسعود و مریم رجوی تبدیل شود.
ین روزها روایت‌ها به سرعت تغییر می‌کند، انگار در یک پیچ تاریخی عجیب‌و‌غریب گیر کرده‌ایم. البته برای برخی شاید این روزها خیلی هم عجیب و غریب نباشد، کسانی که دهه ۶۰ و اتفاقاتش را دیدند، این روزها را دیده‌اند و درک کرده‌اند.
یادداشت