تاریخ معاصر ایران
پیش‌تر در جایی نوشته بودم که تاریخ ایران معاصر، تاریخ بسط و گسترش دولت جدید است و در اینجا این نکته را نیز ‌اضافه می‌کنم که تاریخ ایران معاصر، تاریخ زایش، بسط و گسترش دولت جدید است. این اصلا بصیرتی شخصی نیست.
حرف زدن از زنان اتفاق تازه‌ای نیست. به جنسیت هم برنمی‌گردد. امروز و دیروز و امسال و پارسال هم ندارد. این قصه سر دراز دارد. اما اینکه از چه زاویه‌ای و با چه ابزاری بتوانی حرف را به مخاطب انتقال دهی جایگاه مورد بحثی دارد، که کم‌اهمیت هم نیست. 
آنچه می‌خوانید تنها مقطعی از تاریخ معاصر ایران است که قاب سینما توانسته بخشی از این روایت یعنی ترور حسنعلی منصور را در فیلم «تیرباران» به تصویر بکشد.
من جزء اولین کسانی هستم که تاریخ‌نگاری انقلاب را انجام دادم. منتها با زبان خود راویان و این موضوع با استقبال هم روبه‌رو شد. کتاب‌های من با زبانی بیرون آمده که خواننده بعد از مطالعه کتاب می‌تواند آن را به‌خوبی بفهمد و اطلاعات را دریافت کند. همه اینها باعث شد من به‌سمت تاریخ‌نگاری انقلاب بروم.
۳۱ آگوست سال ۱۹۰۷ میلادی (۸ شهریور ۱۲۸۶ شمسی) قراردادی میان دو دولت انگلیس و روسیه در سن‌پترزبورگ، پایتخت روسیه به امضا رسید. این قرارداد شامل ۳ بخش است: ایران، افغانستان و تبت. در بخش مربوط به ایران، دو دولت انگلیس و روسیه ضمن احترام به استقلال و تمامیت ارضی ایران، این کشور را به سه منطقه تقسیم می‌کنند! بخش اول مربوط به منطقه نفوذ روسیه است. بخش دوم مربوط به منطقه نفوذ انگلستان. و بخش سوم منطقه بی‌طرف که حائل میان دو منطقه نفوذ بود.
پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: ضعف اصلی را این می‌دانم افرادی که صاحب کار در حوزه تاریخ‌نویسی هستند و نهادهای مهم تاریخ‌نویسی را مدیریت می‌کنند، به تاریخ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی افتخار نمی‌کنند و آن را قابل دفاع نمی‌دانند. این مطلب قدری صریح و تلخ است، ولی واقعیت است. خیلی راحت بیان کنم که جمهوری اسلامی و روند آن را قبول ندارند.
رضاخان سعی کرد با عوض کردن فرم، محتوا را از بین ببرد و محمدرضا خواست که حساسیت کمتری ایجاد کند و بدون دست زدن به فرم مناسک عاشورا، سراغ دستکاری محتوای آن برای خنثی‌سازی برود؛ اما ذات عاشورا همین است؛ یک پیام انقلابی و عاشورا درنهایت کار خودش را با پهلوی‌ها کرد.
کودتای آژاکس یا همان کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲، اتفاقی مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران بود که تقریبا همه ایرانی‌ها لااقل مقداری درباره‌اش می‌دانند؛ اما عجیب است که سینما و تلویزیون ایران بسیار در زمینه آن کم‌کار بوده‌اند
یادداشت