بنیصدر
هر زمانی که از امام میپرسیدند چه کسی میخواهد مملکت را اداره کند، آیا روحانیون میخواهند مملکت را اداره کنند، ایشان با لحنی قاطع میگفتند نه، افراد مختلفی هستند که توانایی این کار را دارند. باز از ایشان میپرسیدند پس چه کسی میخواهد مملکت را اداره کند؟ میفرمودند همان کسانی که انقلاب میکنند، مملکت را اداره هم میکنند.
۱۴ اسفند ۱۳۵۹ به مناسبت درگذشت دکتر مصدق مراسمی در دانشگاه تهران برگزار میشود که سخنران آن بنیصدر بود ولی این مراسم بهنوعی صفآرایی و قدرتنمایی سازمان مجاهدین، جبهه ملی بود و همه جناحهای روبهروی خط امام در آن شرکت میکنند و درنهایت هم درگیری در مراسم رخ میدهد و پس از این درگیری تقریبا به همه ثابت میشود که نمیتوان با بنیصدر مدارا کرد، چون از شهریور ۱۳۵۹ که جنگ آغاز شده خرمشهر در جنگ، آبادان در حصر و کشور مدام درگیر اختلافات داخلی و تعداد مجاهدین خلق هم درحال افزایش است. در چنین شرایطی همه بزرگان انقلاب به این نتیجه میرسند که با بنیصدر نمیتوان کار کرد.
لازم است که همین ابتدا از شهید بهشتی یاد کنم که بارها در همان دوره حیات کوتاهمدت خود پس از انقلاب به نیروهای مسلمان توصیه کردند شرط ادب را در گفتار، انصاف و ادب اسلامی رعایت کنید؛ حتی در مورد شخص بنیصدر و وسط آن دعواها و جدلهای سیاسی در ۲۷ خرداد سال ۱۳۶۰ در همان سالنی گفتند که به شهادت رسیدند.
حملههای لفظی بنیصدر به حزب جمهوری اسلامی و نیروهای خط امام که عموما با کلیدواژههایی مانند «چماقدار»، «حزب چماق بهدستان» و... همراه بود، فرمان حملهای که بنیصدر به هوادارانش داد تا به قول خودش مخالفان را از دانشگاه بیرون اندازند و دامن زدن به جو ملتهب آن روزهای جامعه یک مجموعه کاملی از عملکرد خسارتبار از اولین رئیسجمهور ایران در ۱۴ اسفند ۵۹ است.
آقای بنیصدر وقتی در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفت، شروع کرد به پیوند خوردن با جریانات و افرادی که با نظام زاویه داشتند. تصور آقای بنیصدر این بود که ۱۱میلیون رای دارد و اگر با بعضی از جریانات دیگر پیوند بخورد، این ۱۱میلیون رای افزایش خواهد یافت و به زعم خودش قادر خواهد بود قدرت مطلق در ایران بشود.
در اواخر سال ۵۶ که مقدمات انقلاب اسلامی فراهم میآمد، در جریان یک سلسله سخنرانی دربارۀ «حکومت اسلامی»، بنیصدر را از نزدیک دیدم و به سخنان او گوش دادم. وجه اقتصادی سخنان او بویژه جالب توجه بود. گمان نمیکنم تا آن زمان در پاریس کسی یاوهتر از آن دربارۀ اقتصاد سخن گفته بوده است.
یکی از چهرههای مهمی که آن زمان درباره این پیشنهاد رفراندوم بنیصدر مخالفت کرد، سیدمحمد خاتمی، نماینده وقت اردکان در مجلس و از نیروهای چپگرای خط امامی بود. این مخالفت خاتمی با طرح رفراندوم بنیصدر از آن لحاظ اهمیت دارد که او در خرداد ۶۰ درحالی هیچ جایگاهی برای رفراندوم قائل نبود که بعدها و پس از شکست جریان متبوعش در انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ و ادعای تقلب از سوی حامیان او، از طرفداران رفراندوم شد.
روز گذشته ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران در ۸۸سالگی درگذشت.
در شرایط حساس سیاسی و اجتماعی سال ۵۸، شاهد هستیم که حضرت امام خمینی(ره) با اصرار و ایستادگی بر حفظ قانون و عمل به قانون و اجتناب از شبهه قانونی حاضر نشدند که جانب یاران نزدیکشان در حزب جمهوری اسلامی را بگیرند.
پرسپولیس با ترکیب متفاوت مقابل تراکتور
نمای برفی قله دماوند و پوشش برف در قله توچال
برکناری مدیرعامل هواپیمایی قشم از سوی وزیر نفت
چرا درآمد کاربران ایرانی در یوتیوب کم شد؟
چرا طرح ساترای جدید عملی نیست؟
مراقبت از اورونوف به سبک اوسمار
تاجرنیا: امیدوارم به زودی خبر باز شدن پنجره استقلال را بدهم
ساپینتو لیگ را فدای بازی آسیایی با المحرق کرد؟
چطور مقالات کاربردی و پر تعداد داشته باشیم؟
نگاه ویژه اوسمار به بازی با تراکتور
ساپینتو و نشانه های افت فنی در استقلال!
شکست یحیی و لشگر ۲۵ نفرهاش
معافیتهایی که عادلانه نیست
تحریم سرعت را کم کرد؛ تلاشرا چند برابر
واقعیت و فراواقعیت جشنوارۀ حقیقت
آخرین وضعیت سلامتی رضا امیرخانی
صنایع استان از ظرفیتهای دانشگاه متعجب شدند
در جلسه سه ساعته پزشکیان با احزاب و فعالان سیاسی چه گذشت؟
ترامپ حین مذاکرات مشغول برنامهریزی برای حمله به ایران بود
تغییر نتیجه دیدار استقلال و خیبر منتفی است
آموزش؛ پاورقی حکمرانی
رقم زدن نخستین شکست شهداب توسط غفور و دوستان
ایران تشنه عدالت مالیاتی است
یادداشت








