برنامه سوره
مرحوم دیانی حدود ۴ سال پیش با اجرای برنامه «شب روایت» از مجموعه برنامه‌های شب‌های هنر شبکه چهار دیده شد.
یک نکته مهم درمورد برنامه «سوره» این است که آقای دیانی فقط مجری برنامه نیستند، ایشان به‌نحوی سردبیر برنامه هم هستند و موضوعات و محورها را تعیین می‌کنند اما چون فصول مناسبتی اخیر سوره یعنی فصل کوفه و فصل سقیفه، فصل امام‌حسین، فصل بنی‌امیه و اینها، بیشتر ماهیت تاریخی داشته‌اند، من در کنارشان قرار گرفتم و لذا مسائل و محورهای برنامه، حتی دعوت میهمان‌ها را هم با مشورت یکدیگر انجام می‌دهیم. 
خبر درگذشت مسعود دیانی سخت و جانکاه است خبری که با وجودی درگیری او با بیماری، کسی انتظارش را نداشت. پیش خودمان فکر می‌کردیم او بر بیماری‌اش غلبه خواهد کرد. افسوس که یکی از چهره‌های مهم در حوزه اندیشه اسلامی و دین‌پژوهی را دست دادیم.
سوره برایم کلاس درس بود. هم از آن منظر که پای گفت‌وگوی تلفنی با اساتید می‌نشستم و هم از منظر کلی گفت‌وگو و تضارب آرا.
یکی از مزایای برنامه سوره در قسمت‌ها و فصل‌های پیشین حضور مجری، کارشناسی به نام مسعود دیانی بود که هم به موضوع تسلط داشت و هم گفت‌وگو کردن را بلد بود.
مردم یک گفت‌وگوی دوطرفه که مجری درواقع نماینده مردم باشد و برنامه با مخاطب خود وارد تعامل شود، بیشتر می‌‌پسندند.
نظریه عدالت ایده‌ای درباره عدالت و نحوه اجرایی‌کردنش در جامعه انسانی است. البته ساحت‌های مختلفی دارد و می‌تواند ناظر به موضوعات مختلفی مثل توزیع ثروت، نظام قضایی و جزایی یک کشور و... باشد.
علم کلام در باب خداوند، وجود، صفات خدا، ایمان، نبوت و وحی است و کار این علم در گذشته دفاع از عقاید دینی و باور برای مومنان بوده است یعنی هم وظیفه سلبی داشته هم وظیفه ایجابی.
مرحوم سیدرضی چند کار انجام داده است؛ اول اینکه به مصادر صرفا شیعی اکتفا نکرده است و این کتاب یک اثر صرفا شیعی نیست ضمن اینکه از یک خطبه یا نامه قطعه‌ای را که برایش اهمیت بلاغی داشته آورده است.
مشکل اینجاست که ما به‌جای اصلاح خودمان دین را کج می‌کنیم. اینکه ما برای هوس‌های خودمان توجیه دینی بتراشیم درست نیست. کسانی که بی‌مبالاتند و بنده خدا نیستند، اهل اسرافند؛ چه در بیت‌المال و چه در زندگی شخصی.
ما دو نوع نفاق داریم؛ یکی منافق تمام‌عیار که عامدانه دنبال خیانت و ضربه زدن است و یکی هم نفاقی که در وجود برخی از مومنین است، ولی در لایه‌های پایین‌تر. سیستم تربیتی اسلام دشوار و پیچیده است.
لازم است این را بگویم که منظور از دنیا طبیعت، کره‌زمین و اینها نیست بلکه حب دنیا به‌گونه‌ای است که پرده‌ای درمقابل حب خدا می‌شود. ما آفریده شده‌ایم که خود را برگونه صفات الهی بسازیم.
در جنگ صفین طرفین جنگ نماد مشترک و نهاد متفاوت داشتند. نماد مشترک در هردو جنگ شعائر اسلامی بود؛ هردو طرف نماز می‌خواندند، اذان می‌گفتند و از خدا حرف می‌زدند اما نهاد طرفین جنگ باهم فرق داشت.
شاید اولین رگه‌های خوارج را با حضور امیرالمومنین در کوفه می‌بینیم. وقتی جنگ جمل درحال شروع بود و جملیون از مکه به سمت بصره آمدند حضرت علی(ع) به‌عنوان خلیفه مسلمین از مدینه به سمت بصره آمد.
من هم مثل شما این را دیدم که چرا جمهوری اسلامی بعد از چهل سال از شعار رهبران فاصله گرفته است؟
1 2
یادداشت