برانداز
نمی‌شود انکار کرد آنچه در جریان اتفاقات ۱۴۰۱ در ایران رخ داد، یک جنگ تمام‌عیار علیه مردم ایران بود که براندازها شکست سختی در این ناآرامی‌ها خوردند. اما چگونگی شکست و مسیری که طی کردند، هنوز قابل بحث و بررسی است. برای بررسی بیشتر ابعاد شکست جریان اپوزیسیون در اتفاقات ۱۴۰۱ با اکبر نصراللهی، رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد گفت‌وگو کردیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید. 
ما در شرایط خبر زدگی وسیعی هستیم. هروز موجی از اخبار توسط بنگاه های خبر دنیا به ما عرضه می شود و ضریب داده می شود و بسیاری را تحت تاثیر قرار می دهد.
بعد از آنکه ترکیب نامتجانسی از اپوزیسیون در دانشگاه جورج تاون گرد آمدند تا مجموعه‌ای از عبارت وصله‌پینه‌ای را به‌عنوان منشور همبستگی منتشر کنند بسیاری این اتحاد را مورد انتقاد قرار داده و آن را گسستنی توصیف می‌کردند.
احمد زیدآبادی در گفت‌وگویی که با سایت انصاف‌نیوز داشت، مدعی شد آنهایی که در اعتراضات با مردم وعده سقوط و انقلاب را بیان می‌کردند حالا هیچ‌کدام‌شان پاسخگو نیستند.
چه کسی باور می‌کند ابی و شازده و باقی آنها که در این بزم حاضر شده بودند، واقعا برای کمک به مردم ایران و برای مبارزه‌ای آرمانخواهانه، از مخاطبان پول بلیت گرفته‌اند؟
اپوزیسیون ایرانی توانستند بخشی از شبکه غرب را گول بزنند اما تنها برای چند هفته. عیارشان که مشخص شد، مثل خیلی‌های دیگر کنار گذاشته شدند.
اوضاع اپوزیسیون ایرانی آنقدر خراب است که دست به دامان رژیم‌صهیونیستی شده‌اند. آنها در ۴ دهه گذشته تلاش می‌کردند تا روابط‌شان را با رژیم، علنی نکنند اما حالا که سنگ‌هایشان به در بسته خورده است و در آمریکا و اروپا جایگاهی ندارند، دل به رژیم‌صهیونیستی خوش کرده‌اند.
سازمان مجاهدین‌خلق وسط میدان است اما اعضای اپوزیسیون حکومت ایران، همه خودشان را به آن راه زده‌اند. همه در حال رد شدن از کنار این شیء بویناک، سرشان را پایین انداخته‌اند یا به بالا خیره‌اند و سوت‌زنان می‌گذرند.
از آغاز پروژه آشوب در ایران چیزی که در هویت این پروژه بیش از هر چیزی نمایان بود بی‌سری و بی‌هویتی آن بود. بی‌هویتی‌ای که باعث می‌شد هر بار یک گروه از براندازان با آشوب‌های شکل‌گرفته برای خود برند‌سازی کرده و  به اسم لیدر آشوب کاسبی به راه بیندازد.
 تلخ و غم‌انگیز است اما شاید دیگر بشود گفت اخبار درگیری‌های پراکنده مردم بر سر حجاب در کوچه و خیابان‌ها و معابر شهرهای مختلف و به دنبال آن، پوشش ویژه رسانه‌های ضدایرانی از دلیل و جزئیات این درگیری‌ها دیگر دارد به مساله‌ای عادی و قابل پیش‌بینی تبدیل می‌شود.
شامگاه پنجشنبه ۱۸ اسفند زمانی که چیزی حدود ۲۰ روز از خبر انتقال شبکه اینترنشنال از انگلیس به آمریکا می‌گذشت، این شبکه از پدرخوانده جدید خود رونمایی کرد و پوریا زراعتی مجری این تلویزیون برای مصاحبه مقابل بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نشست تا به این ترتیب بعد از ماه‌ها تلاش در جهت ایجاد آشوب و میدان‌داری در عرصه اتفاقات پاییز سال ۱۴۰۱ در ایران و تریبون دادن به احزاب مختلف تجزیه‌طلب از همان روزهای ابتدایی ناآرامی‌ها ( درهمین زمینه جمعه ۲۶ شهریور و تنها ۱ روز بعد در فوت مهسا امینی، گفتگویی را با خالد عزیزی، سخنگوی حزب دموکرات کردستان در این شبکه صورت گرفت) در پرده آخر از مهره اصلی پرده‌برداری کرده و صراحتا خبر از بازی این شبکه در زمین رژیم صهیونسیتی در قبال ایران را به مخاطبانش مخابره کند.
جمعه هفته گذشته، منشوری از طرف چهره های اپوزسیون منتشر شد که احتمالا نامش را کم تر کسی شنیده باشد، انتشار منشور همبستگی براندازها در روزی که خبر توافق ایران و عربستان منتشر شد و با واکنش های مقامات خارجی و مردم در داخل کشور مواجه شد، باعث شد کمتر کسی به انتشار این منشور توجه کند.
 چهارشنبه‌سوری که آخرین سه‌شنبه سال باشد هم گذشت و وارد آخرین چهارشنبه ۱۴۰۱ شدیم. همان سالی که در رویای براندازان قرار بود نظام، باران و برفش را نبیند اما حالا بعد از پشت‌سر گذاشتن فراخوان چهارشنبه‌سوری براندازان (که مثل فراخوان‌های قبلی توجه مردم را هم جلب نکرد چه برسد به همراهی) درحال آماده شدن برای جشن گرفتن سال جدید است.
دقیقا در آخرین هفته‌ها و روزهای سال هزار و چهارصد و یکی که در تخیلات براندازان قرار بود جمهوری اسلامی باران و برفش را نبیند اتفاقاتی در زمینه مناسبات بین‌المللی ایران و دیگر کشورها درحال وقوع است که ۱۸۰ درجه با آنچه که جریانات اپوزیسیون درباره‌اش رویابافی می‌کردند فرق دارد.
از آغاز التهابات داخلی در ایران براندازان بارها اقداماتی پر‌سروصدا را در دستورکار قرار داده و اجرا کردند. اقداماتی که درنهایت آورده‌ای جز تمسخر برایشان به همراه نداشته است.
1 2 3
یادداشت