امین صبحی
واقعیت این است که چتر حمایتی واشنگتن همواره بر سر اسرائیل گسترده بوده و کشور‌های اروپایی، برای حفظ انسجام بلوک غرب، ناچار به عقب‌نشینی و تعدیل مواضع خود هستند؛ مگر آنکه فشار افکار عمومی، آن‌ها را به مقابله با رژیم صهیونیستی وادار کند.
کریدور زنگزور با امضای «معاهده مسیر ترامپ» به کانون رقابت‌های ژئوپلیتیکی بازگشته و ایران برای حفظ جایگاه منطقه‌ای خود باید از موضع انفعالی خارج شده، با دیپلماسی فعال، سرمایه‌گذاری زیرساختی و ائتلاف‌سازی منطقه‌ای در برابر نفوذ آمریکا و ناتو موازنه‌سازی کند.
نگاهی به نقش‌آفرینی رضا پهلوی در مقاطع مختلف حکایت از این حقیقت دارد که هر بار اپوزیسیون خارج‌نشین کوشیده از وی به‌عنوان «آلترناتیو آماده» بهره‌مند شود، نتیجه‌ای چیزی جز رسوایی برای خاندان پهلوی و حامیانش نداشته؛ چراکه هربار با واکنش سرد جامعه ایرانی روبه‌رو شده است.
اکنون که پرده‌ها کنار رفته و چهره واقعی و نیت شوم طرف‌های مدعی مذاکره آشکار شده، باید با نگاهی دقیق و واقع‌بینانه‌تر به مقوله گفت‌وگو و دیپلماسی نگریست. تجربه‌های اخیر نشان داد که مذاکره، اگر در سایه فریب و با اتکا به ظواهر دیپلماتیک طرف مقابل دنبال شود، نه تنها به نتیجه‌ای عادلانه منتهی نمی‌شود، بلکه به عنوان پوششی برای طراحی تجاوز مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.
جمهوری اسلامی ایران در هفته اخیر دستاوردهای مهمی در حوزه اطلاعاتی و امنیتی داشته که شامل شناسایی و بازداشت عوامل جنایت، مقابله با فساد اقتصادی و ضربه به زیرساخت‌های امنیتی رژیم صهیونیستی است.
برای فهم جایگاه کلیدی غنی‌سازی در چالش میان ایران و آمریکا، باید به منطق راهبردی واشنگتن در دهه‌های گذشته نگریست. ایالات متحده، از زمان آغاز گفت‌وگو‌های هسته‌ای، همواره بر توقف یا محدودسازی غنی‌سازی اورانیوم در ایران تأکید دارد و این مطالبه، ریشه در سه هدف اساسی دارد؛ ایجاد وابستگی ساختاری در حوزه انرژی صلح‌آمیز، محروم‌سازی از فناوری پیشرفته بومی و بازداشتن ایران از تبدیل‌شدن به الگوی مقاومت فناورانه در منطقه.
آمریکا از رسانه به‌عنوان بازوی مکمل تحریم و دیپلماسی فشار استفاده می‌کند و در چنین نبردی، پیروزی نه با امضای توافق، بلکه با تحمیل روایت خود بر افکار عمومی حاصل می‌شود و این دقیقاً عرصه خطیر «جهاد تبیین» است که ما باید با بصیرت، هوشمندی و ارائه روایت دقیق و دست‌اول و با ابتکار عمل انقلابی، حریف را در این جنگ روایت‌ها منکوب و محکوم به انفعال کنیم.
رهبر انقلاب با رد طرح «غنی‌سازی صفر درصد»، بر حفظ اقتدار ملی و تداوم مسیر پیشرفت هسته‌ای تأکید کردند.
این مقاله سیاست خارجی آمریکا را به چالش می‌کشد و مدعی است که ادعای بازسازی صلح از سوی دونالد ترامپ در سفر اخیرش به غرب آسیا، با اقدامات عملی او، نظیر قراردادهای میلیارد دلاری تسلیحاتی و حمایت از بازیگران افراطی، در تضاد است.
با نگاهی گذرا به تحولات چند دهه اخیر می‌توان به این نتیجه رسید که موضوع اعتماد به دولت‌های متخاصم یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی است که رد پای آن در سیاست خارجی کشورمان نیز به‌وضوح دیده می‌شود.
یادداشت