امیرعباس ربیعی
امیرعباس ربیعی، کارگردان «احمد» درباره علت ساخت این فیلم سینمایی: مدتی پیش، شروع به مطالعه پیرامون شهید احمد کاظمی کردم و در پژوهش‌ها به صفحه‌ای برخوردم که درباره حضور این شهید در بم و فعالیت ایشان نوشته بود. به واقع احمد کاظمی مدیر تراز جمهوری اسلامی است.
اکران عمومی فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره به کارگردانی امیرعباس ربیعی از امروز ۱۵ آذر ماه در سینماهای سراسر کشور آغاز شد. مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانی بازیگران اصلی این فیلم هستند. «ضد» قصه خود را در بستری ملتهب بین عشق و ایدئولوژی از زمستان سال ۵۹ تا تابستان سال ۶۰ روایت می‌کند.
سینما به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عرصه‌های هنری برای بیان حق و حقیقت و انعکاس دردهای جامعه می‌تواند سهم مهمی از بازگو کردن وقایع مهم و تاثیرگذار داشته باشد.
این اتفاق که از هر سو به حوادث مهم اواخر دهه ۵۰ و سال ۶۰ نگاه می‌کنیم، ردپایی از شهید بهشتی پیدا می‌شود، سبب می‌شود توفیق اجباری تصویرگری ایشان در آثار سینمایی و مستند به‌وجود بیاید، ازجمله مواردی که این بار در فیلم ضد نیز اتفاق افتاده تا به این ترتیب سینمای ایران، در اثری دیگر تصویر دیگری از این چهره محبوب و مردمی را به‌نمایش بگذارد.
«ضد» اثری درباره شخصیت و منش فکری شهید بهشتی یا فیلمی در ارتباط با حزب جمهوری اسلامی نیست بلکه یک قصه عاشقانه را در بستر فعالیت‌های سیاسی روایت می‌کند. در حقیقت تا جایی که درام قصه این اجازه را داده به شخصیت شهید بهشتی پرداخته شده است اما برای پرداختن به ابعاد پنهانی منش و شخصیت این شهید یک فیلم مستقل نیاز است که پرتره‌ای از این شهید باشد.
ما در بستر اتفاقات واقعی، یک قصه کاملا تخیلی را تعریف کردیم درصورتی که در نمونه‌های مشابه این اثر مانند «ماجرای نیمروز»، «ماجرای نیمروز: رد خون» و «سیانور» کاراکترهای واقعی هم دیده شده است پس نگارش فیلمنامه از این جهت برای من جذاب و چالش‌برانگیز بود.
دهه ۶۰ غیر از آزادی و عدالت، یک موضوع مهم دیگر هم دارد که مسائل سیاسی آن است. به‌قدری آن دوران پرآشوب بوده که تا مدت‌ها می‌شود درباره‌اش مستند و فیلم داستانی ساخت. درمقابل طیفی که به دهه ۶۰ از لحاظ نبود آزادی‌های اجتماعی طعنه می‌زنند، کسی نیامده تا فیلمی راجع‌به انسجام اجتماعی آن دوره و خصوصا عدم‌تبعیض بسازد.
تمرکز فیلم بر شخصیتی است که در قامت یک نفوذی مجاهد خلقی در دستگاه حراستی حزب جمهوری اسلامی ظاهر می‌شود. شخصیت اصلی، در شمای فردی مذهبی و به‌اصطلاح حزب‌اللهی، چنان اعتماد حزب را به خود جلب می‌کند که شرایط برای ترور و انفجار را مهیا می‌کند؛ اما چطور و چگونه، خدا می‌داند.
در «تماشاخانه فرهیختگان» ویژه جشنواره فیلم فجر در روز دهم فیلم «لباس شخصی» ساخته امیرعباس ربیعی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است با یادداشت هایی از میلاد جلیل‌زاده، مجتبی اردشیری و فاطمه‌سادات بکائی، روزنامه‌نگار و گفت وگو با امیرعباس ربیعی، کارگردان «لباس‌شخصی» و محسن نصراللهی، طراح صحنه و گزارشی درخصوص چگونگی نمایش حزب توده در سینمای ایران.
«امیرعباس ربیعی» ‌در اولین اثر سینمایی‌اش با فیلم «لباس شخصی» به سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر آمد.
فیلم امیرعباس ربیعی در نوع پرداخت، قصه، کارگردانی و حتی بازی‌ها یک اثر مستقل است و ظرافت‌های ژانر معمایی‌اش نویدبخش ورود یک جریان نوظهور و پر قدرت در سینمای ایران است. جریانی که می‌تواند بر خلاف عادت‌های قدیمی کارگردان‌های ایرانی حتی از روایت یک ماجرای واقعی که مخاطب از نتیجه آن آگاه است یک تعلیق پرکشش بسازد.
غیر از پاسخ به شبهات تاریخی یا بخشیدن دیدگاه‌های سیاسی به مخاطب و البته غیر از کلاس درس تاریخ، حالا لباس‌شخصی فیلمی است که با توجه به آن می‌توان بلوغ قصه‌گویی سینمای ایران در ژانر جاسوسی و معمایی را تبریک گفت.
پرونده‌هایی در دادستانی برای این افراد وجود داشت؛ مثل نورالدین کیانوری به‌عنوان شخص اول حزب توده، احسان طبری که متن بازجویی‌ها و اعتراف‌هایش را خواندم، هوشنگ اسدی و آدم‌های مختلف دیگر. نزدیک به پنج هزار برگ سند خواندیم.
برای گزارش پشت صحنه یکی دیگر از تولیدات موسسه رسانه‌ای اوج، به این کارخانه آمده‌ام. فیلمی که به گفته سازندگانش قرار است، سیاسی‌ترین اثر سینمایی جشنواره امسال باشد.
یادداشت