امیر خراسانی
امیر خراسانی اشاره کرد که دولت در مواقع بحرانی به مسائل مربوط به کارگران توجه نمی‌کند. «اگر دو نفر در یک رستوران با غذا مسموم شوند، دولت بلافاصله به مسأله ورود می‌کند و حساسیت نشان می‌دهد اما در معادن زغال‌سنگ که خریدارش مشخص و محدود است، چنین حساسیتی وجود ندارد.»
امیر خراسانی معتقد است در برخی موضوعات در حوزه فرهنگ نگاه افرادی که به قالیباف رای دادند به پزشکیان نزدیک‌تر و کار او راحت‌تر است. خراسانی معتقد است حمایت قالیباف از جلیلی نتوانست آن‌طور که باید موفق عمل کند.
چندی است در کشور ما افرادی سعی دارند بحث‌هایی که سختی خاص خود را در عالم سیاست دارد به سمت نوعی تخیل سیاسی سوق دهند که خود مانع به وجود آمدن افق‌های نو است. برای بررسی آسیب‌های چنین نگرشی با امیر خراسانی، پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
سرکوب سرمایه‌گذاری و بخش مولد اقتصاد، خود بانی سرکوب دستمزدها، سرکوب اشتغالزایی و سرکوب نیروی کار بوده است، وضعیتی که درنهایت موجب دلسردی جمعیت جوان شده و در افزایش نرخ NEETها موثر بوده است؛درحال‌حاضر برای کنترل جمعیت NEETها صرفا به ابزار آموزش و مهارت‌آموزی نیاز داریم اما ۱۰سال آینده این جمعیت، مسکن، اشتغال، هزینه‌درمان و... می‌خواهد.
طبقه برنده در مملکت ما قانون‌گذار است. وقتی طبقه برنده قانون‌گذار است درحقیقت همه‌چیز را به نفع خود تنظیم می‌کند. یکی هم اینفلوئنسرها و شخصیت‌های رویایی فضای مجازی است و آنهایی که رویا می‌فروشند و پول درمی‌آورند، مالیات رویافروشی خود را نمی‌دهند.
شهرداری‌ها یک ویژگی‌هایی دارند که آنها را درمقابل پیشگیری از فساد مقاوم می‌کند. مثلا تعامل مستقیم با مردم، نقشی که در ادراک مردم از وضعیت فساد درکل کشور ایجاد می‌کنند و... . شهرداری‌ها در نظرسنجی‌ها از این نظر جزء فاسدترین سازمان‌ها دیده می‌شدند و این فساد به‌عنوان یک نماینده‌ای از کل وضعیت کشور در ذهن مردم شکل می‌گرفت. درنتیجه از این نظر مهم مبارزه با فساد و همچنین ایجاد شفافیت اهمیت پیدا می‌کند.
وقتی در فرآیند بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان، آن اتفاق برای اصلاح‌طلبان می‌افتد و آنان تقریبا از عرصه رقابت‌ حذف می‌شوند، در ادامه همگی دشمن دولت مستقر خواهند شد، یعنی همان‌طور که درحال‌حاضر شاهد آن هستیم، از روی خشم جوسازی‌های مضحکی علیه ارتباط با روسیه و چین رخ می‌دهد که یک نمونه است.
قانون هوای پاک کمتر از ۱۰ درصد اجرا می‌شود و دلیل عدم‌اجرای آن نداشتن بودجه و مهم‌تر اینکه همتی برای اجرای آن وجود نداشته است. این قانون آیین‌نامه دارد و دارای ضمانت اجراست اما از آنجایی‌که اراده‌ای برای انجام آن وجود ندارد، اجرا نمی‌شود.
وقتی درمورد تخیل سیاسی و اجتماعی حرف می‌زنیم درواقع جهان اجتماعی و جهان سیاسی خود را به عنوان امر جمعی به شکلی تخیل می‌کنیم، ولی چیزی که برای ما مهم است اینکه این تخیل سیاسی بتواند افق جدیدی باز کند و ما به شکل جدیدی بتوانیم خود را تخیل کنیم.
اولین اولویت مشخص شدن تکلیف و وضعیت اقامت و حضور مهاجران افغانستانی در ایران است. در این امر سردرگم هستیم و مشخص نیست چه می‌کنیم. چیزهای مختلفی از اقامت در ایران وجود دارد که سه مورد اصلی کارت آمایش، دفترچه اقامت و پاسپورت است که هریک از اینها به یک‌سری زیرمجموعه‌هایی تقسیم می‌شوند که این سردرگمی و تشتت را ایجاد می‌کند.
اصولا ساختار اداره کشور ما ضد محیط‌زیست است. چرا؟ چون ایده مبتنی‌بر یک‌جور سرمایه‌داری صنعتی-مالی شکل گرفته است و این سرمایه‌داری صنعتی-مالی اصولا یک سرمایه‌داری عمیقا ضد محیط‌زیست است و نه‌تنها ایران بلکه چین را هم بحرانی کرده است.
اتومبیل‌محور بودن برنامه‌ریزی شهری در ایران، عامل اصلی وقوع ترافیک سنگین شهری است و ما مثل باقی کشورها رژیم کاهش اتومبیل در شهرها را رعایت نمی‌کنیم. طبق این نظر، تهران شهری دوستدار اتومبیل و ضد پیاده‌روی است و اقداماتی چون ویران‌شدن معابر کوچک شهری و ساخت جاده‌ها و بزرگراه‌ها به‌نوعی حجم اجتماعی شهر را کاهش داده‌ و پیچیدگی معضل ترافیک را بیشتر کرده‌ است.
نظام شهرسازی شما باید براساس رژیم اتومبیل باشد، یعنی هر تصمیم شهرسازانه‌ای که گرفته می‌شود باید براساس این باشد. در اینجا آقایان شهر را با عدد جالب‌توجهی کسر معبر تحویل گرفتند ولی زمانی که آقای قالیباف می‌خواست تحویل دهد با عدد جالب‌توجهی معبر اضافه تحویل داده بود یعنی هم کسری معبر را جبران کرد و هم اضافه ساخته بود.
همان‌طور که رئیسی در روز اول فعالیتش به‌عنوان رئیس‌جمهور به اتاق بازرگانی یعنی تشکل بازرگانان رفت باید اجازه دهد اقشار مختلف مردم بتوانند در زمینه‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی تشکل‌های خودشان را داشته باشند. این تشکل‌ها عصای دست حاکمیت است و امنیت را به‌همراه می‌آورد چون اگر تشکلی وجود نداشته باشد افراد خارج از ساختار دست به آشوب می‌زنند.
دولت‌ها اساسا علیه محیط‌زیست هستند، چون محیط‌زیست زمانی طولانی نیاز دارد تا به خروجی برسد، زمان آموزش‌وپرورش هم طولانی است، یعنی در محیط‌زیست باید از چیزهایی حفاظت کنید بدون اینکه دیده شوید. آموزش‌وپرورش هم این‌طور است، یک نسل باید بگذرد تا جواب بگیرید. با این دوره‌های چهارساله دولت همخوانی ندارد، برای همین این دو بخش یعنی محیط‌زیست و آموزش‌وپرورش خیلی کارشناسی است، یعنی معمولا در جاهای دیگر دنیا کارشناسان در آن بخش‌ها خیلی زور زیادی دارند و آنها عملا این بخش‌ها را هدایت می‌کنند.
1 2 3
یادداشت