اصلاح‌طلبان رادیکال
۲۵ خرداد ۱۳ سال قبل درست سه‌روز بعد از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، تهران شاهد راهپیمایی چندصدهزار نفری حامیان میرحسین موسوی بود.
اصلاح‌طلبان یک دولتی را که ۹ماه از شروع به کارش می‌گذرد براساس چیزی موردانتقاد قرار می‌دهند که خروجی پرونده دولت دوازدهم بوده است.
وقتی یک چیزی مصوبه‌ ‌ سران کشور است، آدم باید با چشم خوشبینی به آن نگاه کند؛ بنده در این قضیه سررشته ندارم، یعنی تخصص این کار را ندارم، به آقایان هم گفتم-چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب می‌دانند، بعضی‌ها مضر می‌دانند؛ بنابراین من هم که صاحب‌نظر نیستم-، لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت می‌کنم؛ من این را گفته‌ام، حمایت هم می‌کنم.
اگر امثال محسن رنانی آنقدر فضا را سیاه می‌دانند که قابل پیشرفت نیست، اول باید به اصلاح‌طلبان انتقاد کنند که فضای کشور را سیاه کرده‌اند؛ به خاطر اینکه درطول ۴۳ سال گذشته، سه‌چهارم دوران بعد از انقلاب دولت‌ها بالاخص در اختیار این آقایان بوده است.
رنانی در یادداشت تبعید روشنفکران به درون بدون درنظر گرفتن علل و دستاوردهای انقلاب‌های صورت‌گرفته توسط مردم ایران طی ۱۱۵ سال گذشته، تنها ماحصل این انقلاب‌ها را ایجاد هزینه‌های سنگین برای نسل‌های بعدی می‌داند.
اهمیت دوقطبی کنونی در این است که دوباره یک چالش قدیمی زنده شده و نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان همچنان نتوانسته‌اند این مساله را در خود حل و فصل کنند تا بالاخره مشخص شود اصلاح‌طلبی درون نظام تعریف می‌شود یا خارج از آن، چراکه قاعدتا نمی‌شود یک جریان همزمان هم مدافع ایران باشد و هم مدافع دونالد ترامپ، هم داعیه منافع ملی را داشته باشد، هم مدافع تحریم و ترور.
هرچند عموم گفتمان‌های اصلی در دولت‌های مختلف مصرف شده و گفتمان بکری وجود ندارد اما در انتخابات ۱۴۰۰ فضای اصلی گفتمان حول‌وحوش تعیین‌تکلیف با ایده‌های دولت روحانی شکل خواهد گرفت.
قدم گذاشتن چندباره در مسیر بن‌بست از آن حماقت‌هایی است که باید به هر نحوی جلوی آن گرفته شود، چنانکه مذاکره با آمریکا و دل بستن به رفع تحریم، حداقل یک‌بار در همین دولت آزمایش شده و نتیجه معکوس داده است و تکرار آن معلوم نیست که چه خسارت بزرگ‌تری را متوجه کشور خواهد کرد.
درحالی‌که دولت جدید آمریکا تا دو ماه دیگر بر سر کار می‌آید، جمعی از اصلاح‌طلبان رادیکال با ارسال پیام ضعف به‌دنبال تحمیل یک توافق بد دیگر هستند.
هرچند هنوز برای پیش‌بینی فضای سیاسی بهار ۱۴۰۰ زود است اما شواهد نشان می‌دهد آنها هم مانند کارگزاران بیشتر به انتخابات نوامبر در واشنگتن دل بسته‌اند و احتمالا دوباره به دکترین مونرو-انیشتین امیدوارند.
رادیکال‌های سال‌ها پیش جریان اصلاحات در احزابی چون مشارکت که امروز در قالب احزابی چون اتحاد ملت سیاست‌ورزی خود را پیش می‌برند از ابتدا ترجیح دادند نقاب بی‌کاندیدایی به بهانه ردصلاحیت‌ها را بر چهره زنند. از این‌رو از چندماه پیش تئوریسین‌های رادیکال اصلاح‌طلب همچون سعید حجاریان، صندوق رای را «جعبه پاندورا» خواندند!
پروژه عبورو‌مرور به‌عنوان مصداق اتم مسئولیت‌ناپذیری و سواری بر دوش مردم برای همیشه در تاریخ ماندگار شد. پروژه‌ای که حتی عوامل آن به‌رغم حضور در متن حاکمیت در مقطعی جایگاه رئیس‌جمهور را در سطح تدارکاتچی تنزل دادند.
اصلاح‌طلبان با حمایت از حسن روحانی در سال ۹۲ و تداوم این حمایت در انتخابات سال ۹۶، نشان دادند برای حضور در قدرت حاضر به هر اقدامی ولو حمایت ازکاندیدای سنتی راستگرا چون حسن روحانی هستند.
یادداشت