اشکان خطیبی
ایرانی که اشکان خطیبی از آن دم می‌زند، کشوری است که چاره‌ای جز بازی در نظم نوین غربی و آمریکایی آن‌هم در نقش برده ندارد و هر شکلی از مقاومت و استقلال‌طلبی در میان شهروندانش باید با شدیدترین الفاظ، لجن‌مال و اگر این رویه جواب نداد با بمب و موشک جواب داده شود.
کاش هیچ‌وقت این حرف‌ها برای غیرفارسی‌زبان‌ها ترجمه نشود و هیچ غیرایرانی از این میزان رذالت یک ایرانی خبردار نشود. سرباز صفر پیرکودک پهلوی برای اینکه جنگنده‌ها و پهپادهای صهیونیست‌ها نتوانستند فرش قرمز جلوی پای آنها بیاندازد، آنقدر عصبانی است که کشتار زن و کودک و دانشمند و سرباز و سردار ایرانی را برای آرزویش کافی نمی‌داند. راستی که این دفاع ۱۲ روزه از میهن، چه سعادت‌مندان و چه بازنده‌های بزرگی داشت. گروه اول پیروز شدند و ایران را حفظ کردند چون شرافت داشتند. گروه دوم قلیل هستند و با دست می‌توان نشانشان داد. یکی مثل اشکان خطیبی از این گروه است. بدبخت و مفلوک که برای پول تو جیبی از موساد اینگونه «وطن‌فروشی» می‌کند و روی خون کودک ایرانی «رل» بازی می‌کند. پ.ن: اشکان خطیبی در گفت‌وگو با سیما ثابت با خوشحالی از کشتار ۶۰۰ ایرانی توسط اسرائیل: این کار را ما [براندازان] نمی‌توانستیم بکنیم .
اتفاقات سال ۱۴۰۱ باعث شد تعدادی از سلبریتی‌ها با محاسبه غلط خود عطای ماندن در ایران را به لقایش ببخشند و برای قهرمان شدن پا به مرزهای ینگه‌دنیا بگذارند. ‌حمید فرخ‌نژاد‌ مهم‌ترین و قابل بحث‌ترین سوژه در میان افراد خروج‌کرده است.
اشکان خطیبی، بازیگر در گفت‌وگویی از تصمیم ترک ایران خود ابراز ناراحتی و پشیمانی کرد.
ممکن است یک بازیگر، فیلمساز یا حتی یک مجری تلویزیونی بخواهد جایگاه و شأنی متفاوت از آن چیزی که در ایران داشته را در جایی دیگر از این کره خاکی تجربه کند و فی‌نفسه، این خواسته محل اشکال نیست. اما ایراد از جایی شروع می‌شود که همین مهاجرت‌‌کرده‌ها، متصل به جریانات سیاسی در خارج از مرزها می‌شوند و بیش از آنکه آرتیست باشند آرام‌آرام تبدیل به کاراکتر یا ابزارهای سیاسی شوند.
اشکان خطیبی بارها در طول مصاحبه‌اش تاکید می‌کند که به هیچ جایی نه در ایران و نه در خارج از کشور وابسته نیست.
اشکان خطیبی در مصاحبه با رادیو فردا از شرایط سخت زندگی در اروپا گفت: خودم به همه چیز پشت پا زدم؛ در ایران همه چیز داشتم و مدیر بودم!
بارزترین وجهی که در سؤال "توّابین سیاسی چه کنند؟!" بایستی به چشم بیاید؛ انتفاع این "چه باید کردن و چه باید بودن" برای مردم است.
یادداشت