ابتذال
بازی‌ها و تبلیغات رسانه‌ای ساسان حیدری از یک‌طرف و از طرف دیگر واکنش‌های متقابل آن در داخل، عملاً بدل به بازی عیدانه حیدری با جامعه ایران شده‌ است. بازی‌ای که گویا انتها ندارد و با هر تِرَک و افزایش چند میلیونی بازدید‌، ترک جدید منتشر و بازی تازه شکل می‌گیرد.
در مصاحبه عادل فردوسی‌پور با سرمربی سپاهان، مورایس عبارت زشتی در توصیف یک غذای ایرانی استفاده می‌کند که چیزی جز «ابتذال معنا» نیست. 
ابتذال یک وضعیت نا‌انسانی است نه یک فرم موسیقی برای تحلیل‌های هنری ‌و ادبی.
حکیم تاکید کرد‌که اسلام و قرآن و پیامبر و امامان و مراجع و مقدسات و هویت ما همگی خطوط قرمزند که به احدی اجازه عبور از آن را نمی‌دهیم.
اگر برای فضای مجازیِ تفکر ایرانی هویتی قائل باشیم، به این هم قائلیم که این فضا به مانند هر فضای دیگر ابتذال‌پذیری خود را دارد و میل جذابِ ابژه ابتذال در فضای مجازی تفکر ایرانی با یک رشد صعودی مواجه است.
رسانه معمولا جامعه گسترده‌ای از مخاطبان را در بر می‌گیرد و به همین خاطر معمولا مباحثی که نخبگان از طریق آن به جامعه ارائه می‌دهند، در دسترس عموم قرار می‌گیرد. چنین اتفاقی از جهت فراگیر و گسترده بودن مخاطب ممکن است مطلوب به‌نظر برسد، اما ملاحظاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند.
تفاوت سلبریتی اندیشه‌ای و اندیشمند واقعی آن است که اندیشمند، از قبل دارای چهارچوب فکری بوده و این چهارچوب از طریق آثار وی قابل‌شناسایی بوده است، درحالی که سلبریتی بیشتر به واسطه حضور در رسانه و ایجاد ارتباطی میان خود و اندیشه به هر نحو به شهرت رسیده و معمولا هم به‌واسطه اقتضای رسانه، از تفکر و اندیشه اصیل برخوردار نیست.
موسیقی برای این دولت و این دو دوره بهانه‌ای بود تا آرای‌شان بیشتر شود و تنزل سطح کیفی موسیقی و به حاشیه رانده شدن کاربلدهای این رشته از خروجی‌های این نگاه است.
روزها می‌گذشت و دولت روحانی ثابت می‌کرد که در حوزه فرهنگ و هنر فاقد راهبرد است و ماحصلش این شد که در مختصات تولیدات فرهنگی نه‌تنها نتوانست قدم موثری بردارد، بلکه با سهل‌انگاری در حوزه‌های مدیریت فرهنگی و رهاشدگی نقاط اثرگذار، راه ورود ابتذال به عرصه فرهنگ را از طریق کانال‌ کسب منفعت باز گذاشت.
در مواجهه با آخرین کار ساسان حیدری (ساسی‌مانکن) اگر چشم‌مان را ببندیم و تصویر را نبینیم، تفاوتی با کارهای قبلی‌اش ندارد، همانقدر بی‌ربط، همان اندازه کم‌عمق و زننده. اگر این قطعه بدون تصویر منتشر می‌شد همینقدر بحثش داغ می‌شد؟ بی‌شک خیر. ساسی مانکن کار عجیبی نکرده، او تنها به نیاز جامعه‌ای پاسخ داده که این محتوا را طلب می‌کند. تا زمانی هم که تقاضا هست، عرضه سروری می‌کند.
اشکال از ماست که اینها این‌گونه شدند و روی لجاجت حرکت‌هایی ناشایست را انجام می‌دهند. ما باعث شدیم اینها بی‌تربیت و بی‌اخلاق شوند. اگر مدیران ما تدبیر می‌کردند و اینها را بازی می‌دادند، وضع اینچنین نمی‌شد، درحالی‌که ما هنوز برای مجوز دادن مساله داریم. هنوز نمی‌دانیم باید مجوز بدهیم یا خیر. این خواننده‌ها که برای خودشان دنبال شهرت هستند، اگر در ایران بودند، در سایت‌های رسمی خیلی بیننده داشتند. دو هزار بیننده بود، تازه نصف‌کاره آهنگ را گوش می‌کردند، ولی آن‌ور رادیوها و پلتفرم‌هایی که وجود دارد، میلیون‌ها بیننده و شنونده دارد.
وضعیت آموزش روزبه‌روز به سمت وخامت بیشتر در حرکت است و متولیان امر آموزش هم انگار خودشان را به خواب زده‌اند، نه رویه‌ای برای نظارت بر این فضا دارند و نه برنامه‌ای برای حذف آن! صداوسیما بی‌وقفه این موسسات را تبلیغ می‌کند، سایت‌های خبری و... آنها را تبلیغ می‌کنند و مخاطبان که دانش‌آموزان و خانواده‌ها هستند هم چشم‌بسته و سرسپرده به این مشروعیتی که رسانه‌ها به این افراد و موسسات می‌دهند، پول خرج می‌کنند تا دانش‌آموز به فلان رتبه و دانشگاه و مدرک تحصیلی برسد!
جو بایدن دیروز شورشی‌ای بود که دربرابر یک شورشی دیگر قد علم می‌کرد. ترامپ در مناظره دیروز، هیچ چیزی جز پرونده پسر بایدن در دست نداشت؛ او آمده بود همین را بگوید و آنقدر بگوید تا بایدن را از صحنه به‌در کند.
بحث درباره ابتذال به‌طور آگاهانه، در طول دو سده اخیر بیشتر صورت گرفته و هرچه زمان به سمت حال سپری شده، پررنگ‌تر شده است. پس می‌توان گفت متفکرانِ همزمان با این سده‌ها نیاز بیشتری به بحث درباره ابتذال را احساس کرده‌اند و روشن است که این نیاز، ریشه در ویژگی‌های زمانه‌ای دارد که در آن زیسته‌اند.
هم سیاست، هم فرهنگ، هم هنر و هم حتی اندیشه می‌توانند مبتذل شوند، چون همگی به‌نوعی جزء مصنوعات بشری به‌حساب می‌آیند؛ اما ابتذال در هرکدام از این حوزه‌ها به شکل متفاوتی نمود می‌یابد و نتایج متفاوتی را نیز به‌دنبال دارد.
1 2
یادداشت