مهدی نصیری
صادق زیباکلام به تغییر موضع مهدی نصیری و اظهارات اخیر وی واکنش نشان داد.
مثال‌های متعددی را می‌توان از علل چرخش برخی افراد و چهره‌ها از مبانی انقلاب و بازی در زمین دشمن ذکر کرد. این موضوع در تاریخ اسلام نیز کم‌سابقه نیست. گاهی سهم‌خواهی، هیجان‌زدگی‌ها و سطحی‌نگری‌ها موجب می‌شد در نگرش‌های انقلابی آن‌ها انحراف ایجاد شود.
صادق زیباکلام در مناظرۀ اخیر برنامه «راه و چاه» در پاسخ به مهدی نصیری گفت: روشنفکری که با [برای خوش‌آیند] افکار عمومی حرکت کند به درد لای جرز دیوار می‌خورد.
سرنوشت عجیبی است مدعی شریعت و منافع ملی به تخاصم با ملتش برخاسته و وزیری که متهمش می‌کردند به حمایت از بی‌دینی در حمایت از والاترین ارزش‌های دینی قدم برداشته و در روزهای پر‌خطر بیروت راهی لبنان می‌شود. در این تضاد نمادین عبرت‌های زیادی نهفته است و در مسیری که نصیری زیسته است نیز؛ عبرت‌هایی که اگر مورد توجه قرار گیرد دیوار غرور را از بین برده و امکان طرد دیگران با نقاب خودبرتر‌بینی را سلب می‌کند. 
مهدی نصیری، طلبه حوزه علمیه دهه ۵۰ که تا ۴۰ سال سخنانش رنگ و بوی حمایت از جمهوری اسلامی را داشت، مدتی است به طور عیان در نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایستاده است.
مهدی نصیری که در سال‌های گذشته هر چند وقت یک‌بار هم به سمت یک اردوگاه سیاسی یا نحله فکری متمایل بوده است؛ در مصاحبه با شبکه بی‌بی‌سی فارسی مدعی شده است که اپوزیسیون ایران اگر می‌خواهد موفق شود باید شکاف بین شاهزاده پهلوی و مصطفی تاج‌زاده را از میان بردارد.
مستند «جوکر ۱۴۰۱» تازه‌ترین ساخته حسین شمقدری چند روزی است که در معرض نمایش عمومی قرار گرفته است.
آمریکا به دستور رئیس‌جمهور وقت خود کارتر در ۲۰ فروردین ۱۳۵۹ پیش از هر نوع اقدام رسمی از طرف ایرانی به‌طور یکجانبه با قطعنامه ۴۶۱ روابط سیاسی ـ تجاری‌اش با ایران را قطع کرد و تمامی ۱۱۰ میلیارد دلار اموال ایرانیان در بانک‌های خارجی را مصادره کرد و به‌جای حمایت از سیل انبوه ملت به حمایت قاطع از دولت دست‌نشانده شاه و دیکتاتوری سلطنت پهلوی پرداخت.
یکی از مسائل جدی که به‌عنوان سوژه تفکر و تامل درخصوص توسعه و پیشرفت پیش پای اندیشمندان ما قرار داشته است، مساله نزاع تجدد و توسعه با فرهنگ و سنت‌های میزبان خود است.
اگر بخواهیم تاریخ بعد از انقلاب را بررسی کنیم، در دو برهه دهه اول انقلاب و سال‌های دوم خرداد مطبوعات نقش تاثیرگذاری در جامعه داشتند و هر تیتر و محتوای چالشی در آنها می‌توانست کشور را تحت‌تاثیر خود قرار دهد.
وقتی نظام جمهوری اسلامی ایران را مقدس می‌دانیم، این مستلزم مطلق دانستن آن نیست چراکه جمهوری اسلامی نه مدعای فراگیری و همه‌جا روایی دارد و نه مدعی رهایی از قیود است. مصداق این مدعا آن است که ولایت فقیه خود را برای تمام کشورهای اسلامی - زمان حال - نیز قابل‌تحقق نمی‌داند.
هم براساس احکام اسلامی و هم براساس قانون جمهوری اسلامی، به استناد نظر چند فقیه، ارتداد یک فرد می‌تواند ثابت شود و حکم اعدام اجرا شود؛ بنابراین، انتقاد به «دستگاه قضایی جمهوری اسلامی» که چرا به استناد نظر «چند فقیه»، اقدام به اعدام یک روحانی مبارز می‌کند» بی‌وجه است.
واقعیت این است که کتاب عصر حیرت حاضر است مدرنیته و سکولاریسم و تبعات آن را بپذیرد و آن‌را مقتضی چیزی شبیه حوالت تاریخی این عصر معرفی کند، اما حاضر نیست کوشش برای تقرب به اسلام ناب را -به‌خاطر احتمال خطا یا شکست- قبول کند!
؟ یک مشکل ما در ضبط برنامه این بود که بار احساسی زیادی داشتیم و فضای اشک و آه و گریه برای مصاحبه شونده ایجاد می‌شد، بین مصاحبه‌ها کات می‌دادیم تا بتوانیم او را تسکین دهیم . به شدت داغ حاج‌قاسم برای دوستان او تازه است. من فکر می‌کنم ما به زمان هم نیاز داریم. مثل این است که خانواده داغ‌دیده‌ای در مورد شخصیت از دست رفته و مهربان‌ترین و عزیزترین فردش صحبت کنند.
مناظره برنامه زاویه نشان داد که صدا و سیما اگر در مسائل جدی و مورد ابتلای جامعه ما باب بحث را باز کند، برنامه‌هایش مورد توجه قرار خواهند گرفت و بحثش -در داخل و خارج از کشور- دیده خواهد شد. به‌علاوه فضای جامعه نیز آماده گفت‌وگو در آن موضوع شده، فرصتی فراهم می‌آید و می‌توان بحث‌ها را، جدی و عمیق، ادامه داد.
یادداشت