محسن رنانی
محمد جواد ظریف در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به تشکیل پرونده علیه محسن رنانی استاد دانشگاه اصفهان واکنش نشان داد.
سیدمحمدرضا تقوی، پژوهشگر و نظریه‌پرداز علم دینی و نویسنده کتاب‌های تحول علوم انسانی از مبادی تا روش‌شناسی، الگوی علوم انسانی اسلامی چهارچوب نظری و مدلِ عملیاتی و مفاهیم و گزاره‌های علوم انسانی با نگاه تحولی در یادداشتی به سخنان محسن رنانی پاسخ داده است.
انتقادات به کتاب توسعه؛ همچنان پا بر جاست
در زیرشاخص‌های کتاب توسعه بسیاری از شاخص‌ها به چشم می‌خورند؛ از حمایت از حقوق مالکیت معنوی، حمایت از حقوق ثبت اختراع، حاکمیت قانون و... گرفته تا حقوق فردی، آزادی فردی و مساله‌ فساد.
جایگزینی انرژی تجدیدپذیر با سوخت‌های فسیلی صرفا «یک بلوف سیاسی استراتژیک و صرفا یک سیگنال توخالی برای کاهش قیمت انرژی و استعمار بیشتر منابع نفتی و مفت‌خری و ارزان‌خری این منابع» است و عملا گزارش‌هایی که برای بزرگ‌نمایی انرژی‌های تجدیدپذیر مطرح می‌شود، برخلاف واقعیت‌های موجود پیرامون این نوع از انرژی است.
اگر امثال محسن رنانی آنقدر فضا را سیاه می‌دانند که قابل پیشرفت نیست، اول باید به اصلاح‌طلبان انتقاد کنند که فضای کشور را سیاه کرده‌اند؛ به خاطر اینکه درطول ۴۳ سال گذشته، سه‌چهارم دوران بعد از انقلاب دولت‌ها بالاخص در اختیار این آقایان بوده است.
رنانی در یادداشت تبعید روشنفکران به درون بدون درنظر گرفتن علل و دستاوردهای انقلاب‌های صورت‌گرفته توسط مردم ایران طی ۱۱۵ سال گذشته، تنها ماحصل این انقلاب‌ها را ایجاد هزینه‌های سنگین برای نسل‌های بعدی می‌داند.
اگرچه پس از جمهوری اسلامی، ترمیدور (حرکت دوری انقلاب‌ها) به معنای بازگشت شخصیت‌ها یا گفتمان پیش از انقلاب رخ نداد اما اکنون شاهد بازگشت الگوهای رفتاری دوران پهلوی در قالب گفتمانی جدید هستیم و از این منظر ترمیدور رخ داده ‌است.
می‌توان گفت که یکی از ویژگی‌ها یا معیارهای نامزد مطلوب روشنفکران ایرانی، غیرانقلابی بودن است. پرداختن به همین ویژگی مطلوب، گویای خیلی چیزهاست. تصور رایج از موضع سیاسی روشنفکری، مخالف وضع موجود بودن است.
آمارها نشان می‌دهند اقتصاد ایران پس از جمهوری اسلامی دستاوردهای قابل‌توجهی داشته است. اقتصاد ایران، یک اقتصاد بزرگ است و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن را در زمره‌ بدترین اقتصادهای جهان دانست. بزرگ‌ترین اقتصاددانان ایرانی معاصر، نه‌تنها اقتصاد ایران را در آستانه‌ فروپاشی نمی‌بینند، بلکه افق آن را روشن می‌دانند.
مدرن‌خواهان ایرانی هیچ‌گاه به اصول مدرنیته وفادار نبوده‌اند. اگر وفادار بودند، هرگز حاضر به معامله کردن با رضاخان نمی‌شدند و برای آن کتاب «رضا شاه» نمی‌نوشتند و هرگز نوستالژی استبداد پهلوی را نداشتند و هرگز، رنانی این‌گونه پارادوکسیکال سخن نمی‌گفت. این است که می‌گوییم روشنفکری غرب‌گرا همواره در مواجهه با انقلاب و نظام اسلامی، نعل وارونه می‌زند.
تقوای دموکراتیک آن است که اول خود را به زیر تیزآب نقد بکشیم و بعد دیگران را به مدارا موعظه کنیم. و البته چنین تقوایی به شجاعت نیاز دارد. شجاعتی که در امثال محسن رنانی دیده نشده است. چون تاکنون همواره سرگرم موعظه دیگری بوده‌اند.
یادداشت