قاسم سلیمانی به‌لحاظ فکری معتقد به مکتب شیعی علوی متصل به امام راحل و مقام‌معظم‌رهبری بود اما به تمام مراجع تقلید در ایران و نجف احترام می‌گذاشت. هدف او ایجاد وحدت میان امت اسلامی بود و حال ما چنین شخصیت بزرگی را از دست داده‌ایم که می‌توانست رئیس‌جمهوری برای کشور باشد و به‌عنوان راهگشای معضلات و چالش‌های مردم عمل کند و تفکر و راه و روش او به شبستان تاریخ ایران خواهد درخشید.

مساله اینجاست که حتی اگر روحانی هم نباشد، دولتی که او برسر کار آورد، متشکل از چهره‌های مطرح وابسته به جریان اصلاح‌طلبی بود و پس از او نیز هر اصلاح‌طلبی برسر کار بیاید، از همان‌ها استفاده خواهد کرد. در این گزارش به بخشی از حمایت‌های چهره‌های سرشناس اصلاح‌طلبان که بخشی از آنها کاندیدای انتخابات آینده هستند، پرداخته شده است.

نمی‌توان انکار کرد که ویژگی مشترک همه 14 نفر حاضر در لیست کنونی جریان اصلاحات نزدیکی به دولت های یازدهم و دوازدهم است، آنها یا درون دولت مسئولیت داشتند یا از حامیان اصلی آن بودند و امروز که محبوبیت رئیس دولت مستقر حدود ۵درصد است، آنها نیز تحت تاثیر کارنامه مخدوش قوه مجریه در هشت سال اخیر قرار می‌گیرند.

خرازی: در حالی از روحانی حمایت کردیم که هیچ نقشی در چیدمان دولت او نداشتیم. جهانگیری موتور مردم را در انتخابات 96 روشن کرد. لاریجانی باید نسبتش با اصلاحات را مشخص کند.

نشست‌هایی که با توجه به نزدیکی ایام انتخابات، حال‌وهوای انتخاباتی نیز به خود گرفته بود، موضوعی که البته از مدت‌ها قبل از برگزاری برنامه‌ها قابل انتظار بود و حالا حضور مسئولان سابق و چهره‌های سیاسی امروز در آنها مهر تاییدی به آن زده است

اصلاح‌طلبان نمی‌توانند حساب خود را از حسن روحانی و دولتش جدا کنند، گزینه درست و درمانی هم برای انتخابات آینده ندارند و لذا برخی احزاب‌شان چون کارگزاران اصرار می‌کنند که باید رویداد 92 و 96 را در 1400 هم تکرار کنیم و دولتی ائتلافی با گزینه‌ای غیراصلاح‌طلب تشکیل دهیم.

فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: اینکه گفته شود صبح جمعه در جریان اجرای طرح قرار گرفته‌ام، ریشخند زدن به شعور جامعه است. خیال دارید مردم باور کنند؟ و بدتر اینکه می‌گویند روحانی خود را فدا کرده است. روحانی فدای چه شده است؟