روانشناسی زرد
کتاب راز و راه پیشنهادی‌اش توانست چندسالی مخاطبان ایرانی را با خود درگیر کند، البته در حد یک تئوری و در قالب کتاب باقی نماند؛ به سمینارها و دوره‌هایی با نام شادزیستی، موفقیت و... راه پیدا کرد و توانست موجی در جامعه راه بیندازد که کمتر کسی از آن در امان بود. از آن تب تند و موج خروشان که بگذریم، در این چندسال اخیر دوباره محتواهایی ناظر به همان قانون جذب با ادبیاتی جدید وارد فضای جامعه شده.
به موازات پررنگ شدن بازار کتاب روان‌شناسی مفهومی، کتاب‌هایی رشد روزافزون یافتند که می‌توان آنها را جزء کتاب‌های روان‌شناسی زرد دانست. ویژگی مشترک کتاب‌های زرد، این است که با چشم‌پوشی از واقعیت زندگی و ساختار روانی فرد، مسئولیت اصلی او در زندگی را خوشحال بودن و شاد بودن می‌دانند و از مخاطبانشان می‌خواهند ابرقهرمان‌هایی باشند که فقط شادی را در زندگی ببینند و به آن توجه کنند.
دهه ۹۰ را باید دهه کتاب‌های روانشناسی دانست؛ کتاب‌هایی که به گفته ناشران و نویسندگان‌شان آمدند تا دنیا را عوض کنند! البته این منحصر به ایران نمی‌شود و در همه دنیا کتاب‌های روانشناسی در برهه‌ای توانستند، صدرنشین باشند.
یادداشت