رادیو مضمون
معاون نخست‌وزیر اومد جلوی دسته و به طیب و رمضون گفت این عکس [آقا روح‌الله خمینی] رو بردارید. اما بر نداشتن. آقای معاون گفت آقا طیب بردار، بد می‌شه‌ها. طیب گفت می‌خوام بد بشه. رمضونم گفت مار چیه که توله‌ش چی باشه. رضاشاه و پسرشو می‌گفت.
هوشنگ گلمکانی در گفتگو با رادیو مضمون گفت: «من چندین بار فیلم «تنگنا» امیر نادری را تماشا کرده‌ام و این فیلم در واقع از آن‌هایی است که با آن زندگی کرده‌ام. یادم هست زمانی امیر نادری به من گفت که دیگر تو صاحب فیلم «تنگنا» هستی نه من! از بس که از آن صحبت کرده بودم.»
منصور ضابطیان را الان همه با سفرنامه هایش می شناسند، سفرنامه‌هایی که در این سال ها منتشر کرده و به گفته خودش برایش سراسر تجربه بوده است.
محمدصادق علیزاده در گفتگو با رادیو مضمون مطرح کرد: کتاب پاییز ۳۲ رضا جولایی را می‌خواندم. چاپ ششم آن بود. این روزها ناشرها، هم از نوع دولتی و هم از نوع غیردولتی از این کلک ها می‌زنند و تیراژ را بالاتر می‌زنند!
منصور ضابطیان در گفتگو با رادیو مضمون گفت: « نویسندهٔ ماهر کسی است که آدم پردانشی باشد؛ یعنی باید دایرهٔ واژگان گسترده‌ای داشته باشد؛ بتواند موضوع یا داستان را طوری روایت کند که مخاطب را به دنبال بکشد. این نویسنده باید حواسش باشد که پرگویی نکند؛ چون صرفا مخاطبش را خسته می‌کند.»
آنها که فرهنگ را عامل تعیین‌کننده می‌دانند اغلب درباره فرآیندی که فرهنگ را از جامعه به فرد و برعکس منتقل می‌کند، توضیحی نمی‌دهند. می‌گویند باورها و هنجارهای فرهنگی، منتقل، جذب و آموخته می‌شوند اما نمی‌گویند با چه سازوکاری. گفت‌وگوهای ما در رادیو مضمون با اهالی کتاب به قصد ثبت نوعی خاطره‌پردازی و خودزندگی‌نامه‌گویی انجام شد.
هوشنگ گلمکانی در گفتگو با رادیو مضمون مطرح کرد: «یادم هست زمانی بود که از ترسمان، ویدیوها را توی پتو می‌پیچیدیم یا نوار vhs را توی شلوارمان قایم می‌کردیم! فیلم دیدن نسل ما با نسل فعلی واقعا خیلی متفاوت بود.»
بیست‌ویکم اردیبهشت برای تاریخ ایران یاداور خاطره‌ای تلخ است؛ روزی که شاه ایران گفت بحرین چیزی جز دردسر و خرج برای ما ندارد.
 علی دهباشی در گفتگو با رادیو مضمون گفت:«غرب هیچ جذابیت شغلی و مالی و کاری برای من ندارد. هرکسی هر کجا که هست، باید برای ایران کار کند و سر بر این خاک بگذارد و برود.»
رضا امیرخانی در گفتگو با رادیو مضمون مطرح کرد: از بچگی و از دوران دبستان به خاطر دارم که کتابخانهٔ پدری در آب آثتر دکتر شریعتی بود؛ ما کتاب هایی از شریعتی داشتیم که بدون نام بودند. من از همان دوران سعی می کردم مثل شریعتی بنویسم و این واقعاً شگفت آور بود.
هوشنگ گلمکانی می‌گوید؛ اصولاً اهالی ادبیات خود را برتر از اهالی سینما می‌دانند! علتش آن است که معتقدند ادبیات تم روشنفکرانه دارد.
هوشنگ گلمکانی در گفتگو با رادیو مضمون گفت:« اصولاً اهالی ادبیات خود را برتر از اهالی سینما می‌دانند! علتش آن است که معتقدند ادبیات تم روشنفکرانه دارد؛ ولی سینما با عوام سروکار دارد؛ بنابراین منزلت ادبیات از سینما بالاتر است.»
احمد دهقان در گفتگو با رادیو مضمون مطرح کرد:زمانی کسی با من مصاحبه کرد و پرسید:« اگر جنگ بشود، به پسرتان اجازه می‌دهید رزمنده شود»؟ من گفتم نه.
منصور ضابطیان در گفتگو با رادیو مضمون گفت:«من در رسانه‌های مختلف کار کردم؛ از رادیو و تلویزیون گرفته تا پادکست، فضای مجازی و مثلا یوتیوب.اما هیچ رسانه‌ای در حد کتاب برایم مهم نبوده و نیست. همهٔ دیگر رسانه‌ها به ابزاری برای تولید محتوا و انتشار آن نیاز دارند؛ اما کتاب را می‌شود هر جایی با خود برد و استفاده از آن خیلی راحت‌تر است. می‌توانم بگویم هیچ چیز به ماندگاری کتاب نیست!»
در گفتگویی که با یلدا ابتهاج داشتیم، سخن از دوستان و اطرافیان پدرش گفت؛ حرف از دیدار با شهریار به میان آمد. حکایت این است که سایه هرگاه سخن از شهریار به میان می‌آمد یا شعری از شهریار می‌خواند، منقلب می‌شد. سایه معتقد بود که تنها شهریار می‌تواند تا این اندازه از عاطفه در شعر خود بهره گیرد و هیچ شاعری هم‌ردیف او نیست. در انتهای این ویدیو، صدای مرحوم سایه را می‌شنوید که می‌گوید شعری گفته و شهریار بیت اول آن شعر را برایش ساخته است.
1 2 3 4... 11
یادداشت