دکتر شریعتی
نسل جوان ما که براساس اسلام و تشیع و با تکیه به آن روح اولیه اسلام حرکتش را آغاز کرده، خودش را در برابر دو خطر جبههی قدرتهای ضد انسانی و جبههی ایدئولوژیهایی که به انسان و نجات انسان تکیه میکنند و شعار میدهند، تنها احساس میکند. برای اینکه تمام پایگاههای فکری سیاسی، برای توطئه در اختیار ابرقدرتهاست که دست اندرکار تمام دنیا هستند. بنابراین این نسل جوانی که تمام سلاحش آگاهی خودش است و تمام مایه ماندنش احساس مسئولیت فردیاش است و در تمام دنیا نه تنها دشمن و نه تنها رقیب بلکه همفکر ظاهریاش و همکیشش و هم ملتش و هم ملیتش او را درک نمیکند، نمیفهمد، تنهایش میگذارد، حتی از پشت خنجر میزند، وقتی که این اندازه در برابر این همه یورش دائمی ریشه کن کننده تنها میماند، احساس آسیبپذیری و احساس خطر و ترس میکند.
رادیو مضمون کاری از گروه پادکستهای «همیشه درمیان» است که با همکاری روزنامه فرهیختگان آماده میشود و به گوش شما میرسد.
در دوره غیبت کبرا یک نظام انتخاباتی خاص به وجود میآید و آن یک انتخابات دموکراتیک است برای رهبر.اگر چه این انتخاب شونده به وسیله مردم انتخاب میشود، اما در برابر امام مسئول است و در برابر مردم نیز. بر خلاف دموکراسی که منتخب به وسیله مردم، فقط در برابر خود مردم که انتخاب کنندگان و موکلین او هستند مسئول است. این است که مردم، نایب عام را خودشان، با تشخیص و آرای خودشان، بر اساس این ضوابط انتخاب کرده و رهبری او را میپذیرند، و او را جانشین امام تلقی میکنند و این جانشین امام در برابر امام و مکتب او مسئول است.
رادیو مضمون کاری از گروه پادکستهای «همیشه درمیان» است که با همکاری روزنامه فرهیختگان آماده میشود و به گوش شما میرسد.
«من اعتراض میکنم، پس هستم»! اعتراض نمیکنم تا مخاطبی بیایم یا مسئولی را بیدار کنم و یا سرزنش کنم، اعتراض میکنم چون نمیتوانم اعتراض نکنم، اعتراض میکنم که اگر نکنم، نظامی را که بر انسان حاکم است، و وضع موجود را پذیرفتهام و بدان تسلیم و با آن همراه شدهام. در حالی که میخواهم نفی کننده باشم، نه تسلیم شونده و پذیرنده. و جز اعتراض کردن - حتی بی ثمر - راه دیگری نمیشناسم.
در دهه نود، از سمت سازمانهای دولتی و رسانهها و روزنامههای زنجیرهای، توهینهای زیادی به دو نفر میشد؛ یک نفر جلال آلاحمد و یک نفر دکتر شریعتی. صبح تا شب کار این رسانهها شده بود تخریب جلال آلاحمد و دکتر شریعتی و سخنگوی این جریان نیز سیدجواد طباطبایی بود و او میگفت که جلال و شریعتی اساس و بنیان وحدت ملی را نشانه رفته بودند.
عدهای شریعتی را معلم انقلاب میخوانند و بحث امت و امامت او را مبنای تشکیل جمهوری اسلامی میدانند و عدهای نیز او را در جایگاه اپوزیسیون جمهوری اسلامی مینشانند. برای پاسخ به این تضادها و تعارضها باید بررسی کرد که گفتمان شریعتی چیست و اکنون چه جایگاهی در گفتمان جمهوری اسلامی دارد و پس از ۴۰ سال به چه سرنوشتی دچار شده است.
آیا دوران مطهری و سایر متفکران انقلاب به پایان رسیده است؟ آیا در دورانی متفاوت با صدر انقلاب بهسر میبریم؟ در بخش دوم از گفتوگو با دکتر مهدی جمشیدی و دکتر بیژن عبدالکریمی به این موارد پرداختهایم.
اظهار اقوالی مانند قول شریعتی در خصومت با فیلسوفان در چنین جامعهای نهتنها هیچ شهامت و جراتی لازم ندارد بلکه بسیار سهل است. در جامعهای که فلسفه این همه دشمن دارد و فیلسوفان در طول تاریخش همواره منزوی یا در تبعید و خانه بهدوش بودهاند و بیشتر مولفان و محدثان و فقیهان و شاعران متدین مخالف فلسفه بودهاند، جمله شریعتی حرفی تازه نیست.
اینها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است... .
حسینزاده بهترین گلزن تراکتور شد
خسروی: انتخاب ابوالقاسمپور قانونی است
وقتی پرسپولیس نه سراغ عسکری رفت و نه رزاقینیا
باکیچ قربانی اشتباهات فیزیوتراپ پرسپولیس؟
پروژه بنبست روحانی
یارانه آذر ماه دهک ۴ تا ۹ واریز شد
خروجیهای خندوانه چطور ترند شدند؟
گلر تراکتور پیگیر وضعیت پنجره نقل و انتقالاتی آبیها!
لحظهٔ چامسکی
ریبرند مدیری و ورود به دهه هشتاد
ورود مدیریت پرسپولیس به پرونده پزشکی باکیچ
چرا مونیر دیگر مثل قبل تأثیرگذار نیست؟
اعتراض استقلال رد شد: پنجره همچنان بسته است!
درباره الی؛ یک جاسوس کلاسیک
چشمی: با همه توان برای نام استقلال بازی میکنیم
ساپینتو: بازی با المحرق فینال است
دولت حذف ارز ترجیحی را تایید کرد
آحال برد؛ سپاهان در یکقدمی قرعۀ مرگ!
سهم بخشهای مختلف در لایحه بودجه ۱۴۰۵
برنامه ویژه اخباری برای نقلوانتقالات
پرداخت بدهی سنگین پرسپولیس به ورزشگاه آزادی
عامل: باشگاه دانشگاه آزاد مروج منش پهلوانی در ورزش کشور است
گفتگوی تلفنی وزرای خارجه ایران و مصر
یادداشت








