مسیر انحرافی
کارگردان: بهرنگ توفیقی
نویسنده: زامیاد سعدوندیان
سقوط هواپیما در جزیرهای ناشناخته و زندگی بازماندگان در کنار هم. ماجرای سریالی نوروزی بود که خط اول قصه آن شباهت عجیبی به افتتاحیه سریال «لاست» داشت بهطوری که خیلیها آن را لاست ایرانی نامگذاری کرده بودند. اما بهرنگ توفیقی کارگردان سریال، این ماجرا را رد کرد و گفت: «خط اولیه قصه سقوط یک هواپیما در یک جزیره متروکه است که فکر میکنم این اتفاق با سریال لاست شباهت دارد. ممکن است شباهتهایی بین مسیر انحرافی و لاست وجود داشته باشد اما قطعا کار ما کپی نیست.»
پنجمین خورشید
کارگردان: علیرضا افخمی
نویسنده: سجاد ابوالحسنی
چند سال پیش سریال ماه رمضانی علیرضا افخمی در روزهایی که بازار سریال لاست داغ بود، روانه آنتن شد و در ظاهر هم شباهتهایی به آن داشت. مثلا در اوایل سریال پنجمین خورشید، محسن (حمید گودرزی)، گردنبندی را پیدا کرده و آن را به صفحهای نزدیک میکند. با نزدیک کردن آن گردنبند به صفحه، صدایی شبیه صدای فلاشهای فصل پنج لاست شنیده میشود. جالبتر اینکه بعد از این صدا و فلاش، حمید گودرزی 24 سال در زمان منتقل میشود، اتفاقی که در خود سریال لاست هم افتاد و جک شپرد با حرکت در زمان به زمان بچگیاش رفت. افخمی در جواب انتقاداتی که این سریال را شبیه سریال لاست دانسته بودند گفته بود وقتی سریال را میساختم فقط چهار قسمت از سریال لاست را دیده بودم که هنوز به بخش انتقال زمانی نرسیده بودند اما در نیمههای ساخت، برنامهریز کار گفت در بخشی از سریال لاست نیز این اتفاقات مشابه میافتد.
نون و ریحون
کارگردان: فرزاد موتمن
نویسنده: عباس نعمتی
سریال فرزاد موتمن برای شبکه پنج با ترکیبی از پنج شخصیت اصلی شباهت زیادی به پنج شخصیت سریال فرندز یا دوستان داشت. مثلا مادر رضا داودنژاد که به هتل رفته، همه وسایل یکبار مصرف هتل را در کیفش میگذارد و دوباره زنگ میزند تا برایشان اتاق را سرویس کنند تا بتواند باز هم کیفش را از وسایل هتل (شامپو، صابون، مسواک، دستمال کاغذی و...) پر کند، کاری که در سریال فرندز انجام شد و بسیاری شباهتهای دیگر از این دست.
سایه روشن
کارگردان: آرش معیریان
نویسنده: محمود سلطانی
آرش معیریان که فیلم «چپ دست» را به صورت کاملا اقتباسی از روی فیلم «50 قرار اول» ساخته بود، در «سایه روشن» هم به سراغ خانهدار مستاصل رفت و اتفاقا بهشدت از اقتباس آزاد کارش از یک سریال خارجی، دفاع کرد و گفت که به نظرش خلأ وجود نگاه گرتهبردارانه در آثار ما بهشدت احساس میشود. او نمونه خارجی را به قدری ارزشمند، پرپتانسیل و دراماتیک دانسته بود که معتقد بود نویسنده احساس کرده میتواند از آن در شکل ایرانیشدهاش استفاده کند.
اولین انتخاب
کارگردان: مهدی صباغزاده
نویسنده: عباس نعمتی
سریال شبکه پنج که توسط مهدی صباغزاده ساخته شد و چند سال پیش روی آنتن رفت را میتوان نمونهای شبیه فیلم «ملاقات با والدین» دانست. جوانی شهرستانی به قصد خواستگاری به خانه دکتر آمده و یک ماه در آن خانه که یک زن و دو دختر دم بخت زندگی میکنند به سر میبرد. جالب اینکه یکی از این دو دختر هم تقریبا نامزد کرده و نامزدش هم همینطور بیتفاوت به این خانه میآید و میرود و البته خانه دکتر هم با پنج اتاق خواب همه مشکلات را حل میکند. این فضا، شباهت زیادی به دو فیلم خارجی دارد که جوانی برای خواستگاری و آشنایی به خانوادهای وارد میشود که پدر خانواده با بازی رابرت دنیرو، مردی خلافکار است.
بچههای نسبتا بد
کارگردان: سیروس مقدم
نویسنده: پیمان عباسی
سریال سیروس مقدم برای سریالبینهای حرفهای شباهتهای زیادی به سریال «برکینگ بد» داشت. فضای بین پسران سریال و برشهای کار و ریتم آن که برای مخاطب ایرانی عادی نبود، این شبیهسازی را تشدید کرد. مقدم، دیدن این سریال و تاثیرپذیری از آن را تایید کرد، اما گفت این تاثیرپذیری خودخواسته نبود و تحت تاثیر آن انجام شد، ولی از این اتفاق راضی است. پیمان عباسی این امر را تکذیب کرد و گفت سریال بچههای نسبتا بد بسیار بهتر از آن سریال خارجی است. سریال «برکینگ بد» بازیگران زشتی دارد و من از بازیگران زشت اصلا خوشم نمیآید.