فرهیختگان| امروز زادروز تولد آرتور دو گوبینو، نویسنده، خاورشناس، شاعر، مورخ، محقق و دیپلمات فرانسوی است که ما ایرانیان نام وی را در تاریخ و سیر اندیشهورزی خود شنیدهایم؛ چراکه دو اثر معروف و مهم او با نامهای «سه سال در آسیا» و «مکاتبات تاریخ ایرانیان» به احوالات ایرانیان اختصاص دارد. گوبینو در سال ۱۸۵۵ به ایران آمد. او در طول اقامتش در ایران مسلط به زبان فارسی میشود و حضورش در ایران را به کارهایی از قبیل سکهشناسی و مطالعه تاریخ و فلسفه و ترجمه متون فارسی به فرانسه اختصاص میدهد. گوبینو در سفر دوم خود به ایران در مقام سفیر فرانسه حضور پیدا میکند و تا سال ۱۸۵۸ در این مقام میماند.
نسبت آرتور گوبینو با ایران
ما گوبینو را در ایران بیشتر بهعنوان یک کنسول فرانسوی که دورهای را در ایران زندگی کرده و دو کتاب خیلی مهم درباره ایران نوشته است، میشناسیم. یکی از کتابهای وی «سه سال در ایران» نام دارد؛ کتابی بسیار خواندی که درباره روحیات ایرانیها از دید یک خارجی نوشته شده است. این کتاب برای ایرانیها میتواند بسیار جالب باشد. کتاب دیگر وی «ادیان و فلسفه در آسیای مرکزی» نام دارد که بسیار مهم و خواندنی است. گوبینو جزئیات جالبی را با دقت درباره روحیات ایرانیان مطرح میکند که لازم نیست ما با آنها موافق باشیم؛ چراکه همین که با دید وی بهعنوان یک خارجی به روحیات خودمان آشنا میشویم، جالب است.
ترجمه کتاب دکارت به فارسی
گوبینو در معرفی دکارت به ایرانیان بسیار تلاش کرده است. او اعتقاد داشت دکارت یک عقلیمسلک به معنای جدید کلمه است. یعنی از نظر گوبینو دکارت فیلسوف اصالت عقلی به معنای جدید کلمه است. او ایده خود را با کمک یک یهودی با نام لالازار که سطح زبان فرانسوی وی هم پایین بود، به اشتراک گذاشت که حاصل آن ترجمه کتاب «گفتار در روش درست به کار بردن عقل» دکارت به فارسی است. لالازار با کمک برنه که یک نماینده فرانسویالاصل در تبریز بود و 30 سال در ایران زندگی کرد، این کتاب را ترجمه میکند و گوبینو مقدمهای برای آن مینویسد. تقریبا میتوان گفت این اولین باری بود که یک کتاب از یک فیلسوف فرانسوی به فارسی ترجمه میشد. البته این کتاب تاثیر زیادی در ایران نداشت؛ چراکه این ترجمه به قدری ضعیف بود که محتوای آن به درستی فهم نمیشد. حتی در این کتاب نام دکارت را «دیاکِرت» نقل کردهاند. اسم کتاب دکارت را هم در چاپ سنگی آن «حکمت ناصری» گذاشته بودند؛ چون در دوره ناصرالدین شاه ترجمه و چاپ میشد. این کتاب فقط از لحاظ تاریخی اهمیت دارد؛ وگرنه نمیتوان از نظر محتوایی به آن اتکا کرد.