بدعت نمایندگان منتقد دولت در مجلس نهم برای به کرسی نشاندن انتظارات خود از دولتی که آنها را در راس امور میداند استعفاست. یکشنبه 18 عضو مجمع نمایندگان استان فارس وقتی مطلع شدند گزینه آنان برای استانداری فارس انتخاب نشده و دولت درصدد انتخاب گزینهای غیر از گزینههای آنان برای استانداری فارس است، دستهجمعی استعفا دادند و تهدید کردند اگر به نظر آنان توجه نشود وزیر کشور را استیضاح میکنند. داریوش قنبری که سابقه عضویت در مجلس در دورانی که محمود احمدینژاد در پاستور بود را دارد، از زمانی میگوید که رئیس دولت نهم نهتنها مشورتی از نمایندگان مجلس برای انتخاب استانداران نمیگرفت بلکه متعرض «در راس امور بودن» مجلس شده بود. او معتقد است استعفای 18 عضو مجمع نمایندگان استان فارس صوری است و اگر میدانستند استعفاهایشان مورد پذیرش قرار میگیرد هیچگاه دست به این کار نمیزدند. به باور نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی توجه بیشازحد دولت به مجلس باعث شده است که نمایندگان در کار قوه مجریه دخالت و زیادهخواهی کنند.
***
استعفای جمعی از نمایندگان مجلس و تهدید آنان به استیضاح وزیر کشور در صورت عدم توجه دولت به گزینه آنان برای استانداری فارس ناقض اصل تفکیک قوا نیست؟
کاش قانونی وجود داشت تا نمایندگان به دلیل دخالت در کار دولت و همچنین زیرپاگذاشتن اصل تفکیک قوا، اخراج میشدند. البته این استعفاها صوری است و به مقام عمل نخواهد رسید. این نمایندگان اگر میدانستند استعفاهایشان مورد پذیرش قرار میگیرد هیچگاه دست به این کار نمیزدند.
در هیچ کجای قانون نیامده است که دولت برای انتخاب استاندارانش باید نظر نمایندگان را بگیرد و با آنان هماهنگ باشد. از نمایندگانی که این استعفا را نوشتند باید پرسید به استناد کدام اصل قانونی این انتظار را از دولت دارند که در انتخاب استانداران با آنان هماهنگی کند. این اقدام نمایندگان زیادهخواهی و زیرپا گذاشتن اصل تفکیک قواست. اینها باید به افکار عمومی و نمایندگان مناطق خود پاسخگو باشند که چرا به جای انجام وظایف قانونی در کار دولت دخالت کردهاند و انتظارات غیرقانونی دارند.
جای تاسف است که نمایندهای که باید پاسدار قانون باشد خود قانونشکنی کند و قانون را زیرپا بگذارد و دنبال زیادهخواهی باشد. این نمایندهها باید در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشند. نمایندگان حق نظارت دارند نه حق دخالت.
آیا دولت الزامی برای مشورت گرفتن از نمایندگان مجلس برای انتخاب استانداران و مدیران استانی دارد؟
دولت وظیفهای ندارد که به نظر نمایندگان توجهی کند و هیچ جای قانون برای دولت چنین الزامی وجود ندارد. دولت هیچ الزامی برای مشورت کردن ندارد و این کار اصلا وظیفه دولت نیست. این کار نمایندگان تخطی از وظایف نمایندگی است.
به نظر میرسد وزیر کشور خود در به وجود آمدن این اشتباه مقصر است؛ او زمانی که برای گرفتن رای اعتماد به مجلس رفت به نمایندگان گفت که استانداران را با نظر آنان انتخاب میکند؛ این موضعگیری را در به وجود آمدن توقعات نمایندگان موثر نمیدانید؟
این صحبتها نظر شخصی خود وزیر بوده است، اما قانون این را نمیگوید که وزیر برای انتخاب استانداران موظف به مشورت گرفتن از مجلس است، ملاک و معیار هم قانون است و اگر هم وزیر کشور چنین صحبتی داشتهاند اشتباه کردهاند. این صحبتهای وزیر کشور یعنی مجلس را در اختیارات دولت دخالت دهیم که با اصل تفکیک قوا تناقض دارد. اکنون خود مجلس نباید اجازه دهد که چنین اتفاقی بیفتد و باید با نمایندگانی که چنین درخواستی داشتند برخورد کند.
شما در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد نماینده مجلس بودید، آیا وی برای انتخاب استانداران خود با نمایندگان مجلس مشورت میکرد؟
در دوران احمدینژاد دولت به هیچ عنوان از نمایندگان مشورت نمیگرفت و کارها را خودش پیش میبرد و اصلا اعلامنظری صورت نمیگرفت. آقای احمدینژاد حتی اختیارات قانونی مجلس را نادیده میگرفت چه برسد به اینکه بخواهد در اموری که به مجلس ارتباطی نداشت با نمایندگان مشورت کند.
پس چرا نمایندگانی که در دوران احمدینژاد در راس امور بودند از سوی رئیس دولت زیر سوال رفت و واکنشی نشان نمیدادند اکنون اینقدر حساس شدهاند؟
این کارها صرفا نمایش سیاسی است. شاید بتوان مشکل را در این دید که دولت فعلی به جایگاه مجلس بیش از آنچه هست توجه کرده است.
یعنی شما ریشه این مسائل را به دلیل اشتباه دولت میدانید؟
دولت بیش از آنچه باید به مجلس توجه میکرد، به آن توجه کرده است؛ به عبارت دیگر توجهی که دولت به مجلس کرده است بیشتر از آن چیزی است که در قانون مشخص شده است و این باعث زیادهخواهی نمایندگان شده است.
به نظر شما بعد از توافق هستهای دولت برای سروسامان بخشیدن به اوضاع داخلی ورود پیدا خواهد کرد؟
خوشبختانه دولت توجه جدی به موضوعات داخلی دارد. در همین مدتی که از عمر دولت گذشته است اقدامات دولت نشان از اعتقاد جدی او به این موضوع دارد که یکی از آنها تدوین حقوق شهروندی است.
تغییر و تحولات بعد از توافق میتواند در جهتی باشد که انتقادهایی را که به دولت در عرصه داخلی میشود برطرف کند؟
انتقادی که به دولت وارد است این است که نسبت به بهکارگیری نیروهای همفکر خود کوتاهی کرده است. خیلی از نیروهایی که اکنون در مصدر امور اجرایی هستند متعلق به دولت گذشته هستند که همفکری با دولت ندارند و چون با دولت همفکر نیستند سیاستهای دولت را پیش نمیبرند. دولت باید این نیروها را کنار بگذارد و نیروهایی را بر سر کار آورد که قرابت و نزدیکی با شعارها و سیاستهایش داشته باشند. این موضوع یک انتظار عمومی است که به نظر میرسد دولت بعد از توافق هستهای در این جهت حرکت خواهد کرد.
با توجه به شرایط فعلی فشارها به دولت در این زمینه را چطور پیشبینی میکنید؟ آیا بعد از موفقیت دولت در عرصه خارجی و به ثمر رساندن مذاکرات هستهای، از فشار تندروها به دولت کاسته میشود؟
خیر، فشارها همچنان ادامه دارد و چیزی نیست که با توافق هستهای برطرف شود. تا زمانی که این مجلس غیرهمفکر وجود دارد که افراطیها و تندروها هم در آن تعداد کمی ندارند، فشارها بر دولت کماکان ادامه خواهد داشت.