تعلیق و انتظار؛ شب گذشته در وین همه چیز در حالت تعلیق و انتظار بود. تلاشها برای دستیابی به توافق جامع دیروز هم ادامه داشت؛ اما نتیجه این تلاشها به ساعات پایانی شب، بامداد امروز یا شاید روزهای دیگر موکول شود. هیاتهای مذاکرهکننده ایران و گروه 1+5 از صبح زود در وین مذاکرات خود را با نشستهای دوجانبه و چندجانبه در سطوح کارشناسی، معاونان و وزرا آغاز کردند. فضای مذاکرات در آخرین روز آخرین دور مذاکرات هستهای که قرار بود منتج به نتیجه و دستیابی به توافق جامع شود بسیار امیدوارکننده بود. هر چند همچنان طرفین از وجود اختلافات برای دستیابی به توافق سخن به میان میآوردند. بر همین اساس، عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای صبح دیروز اعلام کرد که «برخی مشکلات باقی مانده و تا حل نشوند نمیتوان گفت که به توافق رسیدهایم.»
او با بیان اینکه «مذاکرات به لحظات نفسگیر خود رسیده است»، تاکید کرد: «قول حل موضوعات برای امشب (دوشنبه) یا فرداشب (سهشنبه) را نمیدهم.»
این موضعی بود که طرفهای مقابل هم به آن اعتقاد داشتند و مدعی بودند که هنوز موانعی برای دستیابی به توافق باقی مانده است. در همین حال دیروز دیپلماتها در گفتوگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس مدعی شدند که «ایران تاکید دارد در قطعنامه شورای امنیت که قرار است درباره توافق هستهای تصویب شود به نحوی مکتوب توصیف غیرقانونی بودن فعالیتهای هستهای ایران متوقف شود.» این خبرگزاری به نقل از دیپلماتها مدعی شده سه موضوع اختلافی در مذاکرات باقی مانده است که عبارتند از: بحث تحقیق درباره فعالیتهای ادعایی ایران، درخواست ایران برای رفع تحریمهای تسلیحاتی و تاکید بر اینکه هر گونه قطعنامه شورای امنیت که قرار است توافق هستهای را تایید کند به نحوی نوشته شود که توصیف غیرقانونی بودن فعالیتهای هستهای ایران متوقف شود. دیپلماتها اظهار امیدواری کردهاند تا آخر وقت دیروز یک توافق نهایی اعلام شود.
همزمان یک منبع آگاه در یکی از هیاتهای غربی در مصاحبه با اسپاتنیک تصریح کرد که مذاکرات بر سر برنامه هستهای ایران که بیش از دو هفته در شهر وین طول کشیده است، به پس از دوشنبه تمدید نخواهد شد.
دوشنبه شب، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران هم که برای دقایقی روی بالکن هتل کوبورگ آمده بود ابراز امیدواری کرد دوشنبه، یعنی آخرین روز پنجمین مرحله از تمدید گفتوگوهای هستهای، دو طرف به نتیجه برسند. او در عین حال تاکید کرد از دوشنبه تمدیدی در کار نخواهد بود.
دیروز پس از آنکه وانگ یی، وزیر خارجه چین هم بالاخره خود را به وین رساند تا در ادامه مذاکرات برای دستیابی به توافق جامع در کنار سایر وزرای خارجه باشد، ظریف یکبار دیگر در دیدار دوجانبه با او تاکید کرد که نیازی به تمدید مجدد نیست، هر چند وزیر خارجه ایران آمادگی هیات مذاکرهکننده کشورمان را برای ادامه مذاکرات تاجایی که لازم باشد، اعلام کرد.
آسوشیتدپرس هم دیروز ضمن ابراز امیدواری درباره احتمال نیل به توافق هستهای در روز دوشنبه (دیروز) نوشت البته احتمال کشیده شدن مذاکرات به سهشنبه (امروز) وجود دارد. هر چند این خبر تنها یک گمانهزنی بود در کنار گمانهزنیهای دیگر که بازار شایعه در وین را داغ کرده بود، زیرا واقعیتی که در پشت درهای بسته هتل کوبورگ تا ساعات پایانی وجود داشت با آنچه در میان خبرنگاران جریان داشت، بسیار متفاوت بود. همین امر سبب شد که یکبار دیگر مذاکرات به حالت تعلیق درآید.
***
مطهرینیا: ایران در نظم نوین جهانی جایگاه ویژهای خواهد یافت
ساناز نفیسی: در حالی که هنوز چشمها به هتل کوبورگ دوخته شده تا شاید دودی سفید را بر فراز آن ببینند، بسیاری به فردای پس از توافق میاندیشند، توافقی که بیش از دو سال مسیری پر پیچ و خم را طی کرد و انگار به ایستگاه نهاییاش رسیده است. فردای پس از توافق، بهخصوص در شرایط کنونی حاکم بر خاورمیانه و مخالفتهای کشورهای منطقه موضوعی تاملبرانگیز است، این مساله در کنار چگونگی روابط آینده ایران با کشورهای اروپایی و آمریکا موجب شد تا با مهدی مطهرینیا کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل گفتوگو داشته باشیم.
***
همانطور که میدانید تیم مذاکرهکننده ایران و گروه 1+5 تنها چند گام تا رسیدن به توافق نهایی فاصله ندارند، به عقیده شما دستیابی به توافق هستهای بر روابط ایران و همسایگانش بهخصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس چه تاثیری خواهد گذاشت؟
آنچه توافق هستهای ایران با کشورهای جهان را شکل خواهد بخشید پذیرش ایران به کلوپ قدرتهای بینالمللی موثر بر شکلبخشی به آینده نظام بینالملل است. به شرط آنکه ایران دکترین تعامل سازنده خود را ادامه دهد و آمریکا سیاست هوشمندانه خود را استمرار بخشد. تلاقی این دو دکترین در چهارراه پرونده هستهای، گلوگاه عبور از نظم قدیمی جهانی به نظام نوین بینالمللی را در دوران گذار کنونی به وجود آورده است. در اینجاست که ایران بهعنوان یک منطقه بسیار مهم در نظام بینالملل و نظم نوین جهانی جایگاه ویژهای پیدا میکند و ژنوم ژئوپولتیک ایران موجب میشود که هارتلند نو (New Heart Land)در شکلدهی به نظم منطقهای و تسهیل شکلدهی به نظام الگویی آینده کد بالای امنیتی را فراهم سازد. به عبارت دیگر اهمیت استراتژیک ایران افزایش پیدا میکند اما این بدان معنا نیست که این افزایش توان خطری برای همسایگان محسوب شود.
کشورهای حاشیه خلیج فارس بهخصوص عربستان سعودی از آغاز فرآیند مذاکرات هستهای ساز ناکوک میزدند و از منتقدان و مخالفان مذاکرات هستهای محسوب میشدند. مخالفت آنها تا جایی رسید که رئیسجمهوری آمریکا برای جلب حمایت متحدان سنتیاش در منطقه جلسه کمپ دیوید را تشکیل داد؟
ایران اگرچه در اصطکاک با برخی از همسایگان خود بهویژه در شرایط کنونی با عربستان سعودی قرار دارد اما این اصطکاک دگرساخته و خودافزاینده بوده است. اکنون با دستیابی به حل پرونده هستهای و استمرار دکترین تعامل سازنده دیگر چندان نیازی به دکترین جنگ متعادل و گسترش ایرانهراسی در منطقه نخواهد بود. بنابراین دگرساختگی این مساله کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر ما شاهد آن خواهیم بود که با همکاری بیشتر در قالب گروه 1+5، یعنی پنج قدرت جهانی به علاوه ایران بهعنوان یک قدرت بزرگ منطقهای در مهمترین منطقه جهان(خاورمیانه) به علاوه آمریکا بهعنوان ابرقدرت باقیمانده از متن گذشته نظام بینالملل، زمینههای مدیریت نسبی در منطقه و نظم بینالمللی فراهم خواهد آمد. از این رو اگرچه در مرحله نخست دلواپسی و نگرانی عربستان را باید به واسطه عملکردهای نادرست دستگاه سیاست خارجی این کشور در ارتباط با ایران جدی گرفت، در همان حال باید نگرانیها را مرتفع کرد.
راهکار شما برای نزدیکی ایران و عربستان و تغییر مواضع سعودیها نسبت به سیاست خارجی ایران چیست؟
عربستان در جغرافیای هارتلند نو و خاورمیانه عربی کشوری مهم است اما اگر به نیکی آینده تحولات منطقه را ارزیابی نکند و آنها را در نیابد، بیشترین خسارتها را به هارتلند نو یا خاورمیانه عربی خواهد زد. من بر این باورم که عربستان در سیاستهای پنهان خود اندوختههای غمانگیزی را درباره ایران در محیط عملیاتی سوریه و یمن فراروی خود به صورتی توهمگونه پردازش داده است. حالا باید تفاهمات موجود از مجاری دستگاه سیاست خارجی ایران با گفتوگوی سازنده و در جهت تعامل مشترک منطقهای آغاز شود. مبارزه با تروریسم آن هم تروریسم دگماتیسمی نقابدار در هیبت داعش و گروههای تروریستی آئیننمای مرعوبسازنده میتواند مقدمهای برای همکاریهای سازنده منطقهای و بینالمللی در مبارزه با تهدید تروریسم و گرایشهای شدید تروریستی در منطقه و نظام بینالملل باشد.
به عقیده شما آیا دستیابی به توافق هستهای میتواند زمینه را برای همکاری ایران و آمریکا برای مقابله با گروه تروریستی داعش فراهم کند؟
به باور من علیرغم تعارضات ایدئولوژیکی، ژنوم پولتیک ایران و آمریکا از منظر واقعیتهای سیاسی ژنومی همگراست.
چرا؟
آمریکا برای گذار از هارتلند نو یعنی خلیج فارس و فلات ایران جهت چیرگی بر رقیب خود در قرن بیست و یکم و تسلط بر هارتلند علیا، یعنی تبت نیازمند ایجاد همگرایی ژئوپولتیک با تاکید بر ژنوم خاص ایران در منطقه است. از این منظر آینده نشان خواهد داد که آمریکا خواهان سرمایهگذاری بیشتر روی ایران بهعنوان یک شریک استراتژیک است. به همین دلیل تلآویو یک سونامی را در آینده تجربه خواهد کرد و پایتخت برخی از کشورهای عربی درخواهند یافت که قدرت خود را بر شن روان بنا نهادهاند.
آیا تلاش کشورهای اروپایی برای نزدیکی به ایران پس از توافق صرفا بر دلایل اقتصادی متکی است، یا میتوان دلایل دیگری را برای این نزدیکی لحاظ کرد.
دلایل اقتصادی لایههای برونی این تلاش را در خود آشکارا نشان میدهد اما لایه بیرونی این تلاشها در حقیقت با هدف تنگتر کردن محیط بازی برای آمریکاست. باید بپذیریم که قطبهای ژئوپولتیک در اینجا معنادار میشوند. در اینجا ژئو اکونومی، ژئو کالچر و امثال آن امروز اهمیت بیشتری یافتهاند. اما این به معنای نفی اهمیت ژئوپولتیک نیست. اتحادیه اروپا در صورت افزایش تواناییهای درونی خود در آینده و پیوستن ترکیه به این مجموعه، یکی از همسایگان غربی ایران خواهد بود، همسایهای که از منظر ژئواستراتژیک یک گام تاخلیج فارس فاصله نخواهد داشت. این همان هارتلند نو است.