فرهیختگان: در روزهای اخیر رژیمصهیونیستی بر شدت تحرکاتش در کرانه باختری افزوده است. این اتفاق همزمان با کاهش واکنش و حساسیت رژیم در غزه و لبنان روی داده است. هرچند میزان تبادل آتش در مرزهای لبنان و فلسطیناشغالی در مقطع کنونی نسبت به ماههای قبل شاهد افزایش بوده ، اما صهیونیستها متناسب با شدت تنشها واکنش ندادهاند. روز یکشنبه هفته گذشته مقاومت لبنان با 320 راکت و 20 پهپاد در نخستین مرحله از انتقام فواد شکر فرمانده نظامی خود که در ضاحیه بیروت توسط رژیمصهیونیستی ترور شد، به فلسطین اشغالی حمله کرد. راکتها 11 پایگاه مرزی رژیم را هدف گرفتند و پهپادها نیز راهی دو هدف در ساحل غربی شدند. منابع نزدیک به مقاومت لبنان دیروز اعلام کردند دستکم 6 پهپاد این گروه به ساختمان یگان 8200 برخورد کردهاند که وظیفه رصد فنی در سازمان اطلاعات ارتش را برعهده دارد. این مقر در شمال شهر تلآویو در منطقهای موسوم به مرگلیوت قرار دارد. علاوهبر آن مقاومت غزه نیز اقدام به پرتاب راکت به تلآویو کرده و زدوخوردهای سنگین با نظامیان صهیونیست داشته است. علی رغم وجود این دو جبهه، صهیونیستها از فعالتر کردن آنها خودداری کردند و درحال تمرکز بر کرانه باختریاند. بهنظر میرسد وقوع تحولاتی در این منطقه صهیونیستها را واداشته حمله مقاومت لبنان به تلآویو را مسکوت بگذارند. کلید پاسخ به این سوال را شاید باید در بازگشت سیاست بمبگذاریها در ساحل غربی جستوجو کرد. شامگاه یکشنبه 28 مرداد (18 اوت) یک بمب مهیب در تلآویو منفجر شد. در این باره دو روایت منتشر شد؛ یک روایت فردی حاوی بمب در کوله و همچنین یک کامیونت انفجاری. صبح روز بعد در 29 مرداد (19 اوت) نیز صدای انفجار دیگری در تلآویو شنیده شد که با بایکوت خبری مواجه شد. این دو بمب درحالی منفجر شد که آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا در سرزمینهای اشغالی حضور داشت. چنین پدیدهای برای صهیونیستها آشکار ساخت که مقاومت احتمالا از منطقه کرانه باختری دست به تدارک ارسال بمب به تلآویو زده است. هرچند صهیونیستها در غزه و نوار شمالی با مقاومت درگیرند، اما رسیدن آتش به ساحل غربی معنای دیگری دارد. تمام هستی جمعیتی و امکانات صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی، در این منطقه متمرکز است. با ایجاد آشوب در آن، صهیونیستها دیگر عمقی برای ساماندهی خود نخواهند داشت. سیاست بمبگذاری در ساحل غربی هرگاه شدت گرفته، نسبت مستقیمی با سیاستهای رژیم اشغالگر برای سیطره بر مسجد الاقصی یا اخراج فلسطینیها داشته است. در مقطع کنونی جنگ نیز تصمیم محور مقاومت رساندن آتش به ساحل غربی است. برای نخستینبار یمنیها با پهپاد یافا در 29 تیر به تلآویو برخورد کردند که واکنش شدیدی را از صهیونیستها برانگیخت. آنها بهسرعت دست به اقدامات پرشتاب و پردامنهای زدند. بندر الحدیده مورد تجاوز قرار گرفت، فواد شکر فرمانده نظامی مقاومت لبنان در مربع امنیتی این جریان در بیروت و اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران ترور شدند. همزمان یک مقر حشدالشعبی در بغداد بمباران و تلاش شد در سودان، عبدالفتاح البرهان رئیس شورای عالی سیاسی این کشور ترور شود. با وجود تمام این اقدامات، تلآویو دوبار دیگر مورد حمله قرار گرفت. 23 مردادماه حماس با دو راکت ام-90 به تلآویو حمله کرد، 28 و 29 مرداد شاهد انفجار بمب بود و در 4 شهریور مقاومت لبنان آن را با پهپاد هدف قرار داد. صهیونیستها پس از اینکه نخستین اقدامشان برای جلوگیری از تمرکز مقاومت بر تلآویو را ناکام دیدهاند، تصمیم دارند کار خطرناکترین بخش در حمله به تلآویو، یعنی کرانه باختری را یکسره کنند. با وجود حملات حماس و مقاومت لبنان به تلآویو، خطرناکتر از این تهاجمات، بازگشت فضای بمبگذاریها به ساحل غربی است.
چرا مقاومت در غزه فعالتر از کرانه باختری است؟
جنگ طوفان الاقصی از نوار غزه آغاز شد اما همزمان کرانه باختری نیز به این موج پیوست. با وجود این، تحرک کمتر کرانه نسبت به غزه با توجه به جمعیت و وسعت بیشترش با چنین وضعیتی نمیخواند و سوالبرانگیز بود. برای فهم دقیق این مساله باید به تفاوتها بهخوبی نگریست. کرانه جمعیت و وسعت بیشتری نسبت به غزه دارد و موقعیتش نیز برای ضربه وارد کردن به صهیونیستها طلایی است اما مسائل دیگری نیز وجود دارند. جمعیت در نوار غزه متراکم و به هم پیوسته است. امروزه دومیلیون و 300 هزار نفر در نوار غزه با وسعت 360 کیلومتر مربع زندگی میکنند اما در کرانه با وسعت پنجهزار کیلومتر یا 15 برابر بزرگتر از غزه، سهمیلیون و 200 هزار فلسطینی ساکناند. درحالیکه در نوار غزه مردم در چند شهر با فاصله نزدیک به هم سکونت دارند، فلسطینیها در کرانه باختری در روستاها، شهرها و اردوگاههای آوارگان که پرتعداد هستند، پراکنده شدهاند. این پراکندگی باعث شده صهیونیستها با جداسازی جوامع فلسطینی از یکدیگر در کرانه، بتوانند آنها را آسانتر کنترل کنند. در کرانه مردم در شهرها و روستاها با پراکندگی بالای جمعیتی حضور دارند و بهجای مواجهه صهیونیستها با دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به طور یکجا مانند غزه، با «چندین» صدهزار نفر و چند دههزار نفر روبهرو هستند که درمجموع به سهمیلیون و 200 هزار نفر میرسند، بنابراین نباید فریب جمعیت بیشتر کرانه نسبت به غزه را در تحلیل خورد. شاید اگر در غزه نیز جمعیت متراکم نبود، اتفاقی مانند کرانه در این منطقه رخ میداد.
خطر کرانه
کرانه باختری خطر زیادی برای صهیونیستها دارد. از این رو آنها تمرکز ویژهای بر آن دارند.
1. رژیمصهیونیستی از مرز با لبنان تا ایلات، طول مناسبی دارد اما به دلیل وجود کرانه، به لحاظ عرض سرزمینی با نقص روبهروست. برخی مناطق کرانه با سواحل مدیترانه تنها 6 تا 10 کیلومتر فاصله دارند که این مقدار همان عرض رژیمصهیونیستی در نواحی میانی فلسطیناشغالی است.
2. کرانه باختری در اتصال با قلب جمعیتی رژیم قرار دارد.
3. جمعیت منطقه نسبت به غزه ارتباط بیشتری با عربهای ۱۹۴۸ دارد.
4. تلفاتگیری غزه از صهیونیستها به دلیل فاصله دچار مشکلاتی بود. در ۷ اکتبر با یورش نظامی به شهرکهای صهیونیستنشین اطراف نوار غزه، مبارزان با کاستن مقطعی از فاصله موفق شدند تلفات قابلتوجهی از آنها بگیرند، پس از آن ورود زمینی صهیونیستها به غزه فاصله را کم کرد. بااینحال بهموازات کاهش عملیات زمینی رژیم، تلفات صهیونیستها در غزه کاهش مییابد. اهداف قابلدسترسی مقاومت غزه در دوره راکتبارانها، شهرکنشینان بودند، در عملیات ۷ اکتبر نیز شهرکنشینان و نظامیان طعمه شدند و در شرایط کنونی صرفا نظامیان در دسترس قرار دارند. در کرانه اما همواره دسترسی به هر دو دسته شهرکنشینان و نظامیان وجود دارد؛ بدون آنکه نیازی به آغاز جنگ یا دورههای زدوخورد مانند غزه باشد.
مشکلات نظامی در کرانه
کرانه علیرغم وضعیت خوب برای ضربه به صهیونیستها اما با مشکلات بزرگی نیز روبهروست.
۱. دستگاههای امنیتی تشکیلات خودگردان در رقابت با گروههای مقاومت و در همکاری با رژیمصهیونیستی به سرکوب مبارزان میپردازند. تعداد نفرات این دستگاهها به ۶۰ هزار نفر میرسد. طبق برخی اخبار دوسوم آنان از میان فلسطینیهای ساکن در اردن استخدام شدهاند.
۲. نیروهای امنیتی رژیم در منطقه از لحاظ جذب و تزریق جاسوس و تحرکات دست بازی دارند.
۳. تمام تحرکات در کرانه به وسیله ایستهای بازرسی بهشدت کنترل میشوند.
۴. با توجه به جمعیت پراکنده امکان برنامهریزی بلندمدت و قوی نظامی نیست.
۵. گروههای فلسطینی کرانه نسبت به غزه دارای انشقاق هستند و زمینهای برای غلبه یکی بر دیگری فراهم نیست.