حسام آبنوس، خبرنگار: خبر کوتاه بود: «سیدعباس صالحی بهعنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم به مجلس معرفی شد.» او که سهسال پیش ساختمان خیابان کمالالملک بهارستان را ترک کرد و راهی موسسه اطلاعات شد، حالا نامش از سوی دولت بهعنوان وزیر پیشنهادی مطرح شده است. صالحی چهرهای است که اغلب اهالی فرهنگ و هنر در طیفهای گوناگون سیاسی و فرهنگی خاطره خوشی از دوران وزارتش دارند که این بهخاطر روحیه تعاملی او در مواجهه با بازیگران عرصه فرهنگ بوده و همین سبب میشد حتی اگر در عملکرد هم موفق نبوده باشد، تعامل روادارانهاش دلهای بسیاری را به سمت او جلب کند. در ادامه میخواهم یکی دو مورد از نکاتی را که صالحی با آنها روبهرو خواهد شد و در دوران مدیریت قبلیاش نیز وجود داشت، مرور کنم.
صالحی کسی است که معتقد است در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی «اختیارات محدود است و پاسخگویی تقریبا نامحدود. شما به حوزهای وارد میشوید که اختیارات حداقلی است، هم روی کاغذ و هم در عمل، اما حوزه پاسخگویی بسیار حداکثری و نامحدود است.» همین موضعگیری که پیش از تصدی پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوازدهم از سوی او ابراز شده بود، این سوال را ایجاد میکند که چگونه باز هم نامزد تصدی این پست شده، درحالیکه میداند اختیاراتش محدود است؟ آیا سیدعباس صالحی تضمینهایی برای پذیرش سکانداری این وزارتخانه گرفته و بعد وارد میدان شده؟ آیا کسانی که «دورادور ناظر» صحنه فرهنگ و مدیریت آن توسط دولتند چراغ سبزی برای حضور وی نشان دادهاند که از میان گزینههایی که طی این مدت دربارهشان گمانهزنی میشد صالحی راهی صحن بهارستان شده است؟
«دوره مدیریت پشت درهای بسته و در غیاب مردم گذشته است»، بعید است کسی این حرفهای وی را در جلسه بررسی صلاحیتش بهعنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم در مجلس شورای اسلامی درخاطر داشته باشد ولی با نگاهی به کارنامه صالحی میتوان به مواردی اشاره کرد که نشان میدهد او اتفاقا در موارد بسیاری خلاف این گفته عمل کرده است. برای نمونه در ماجرای مجوزهای صوت و تصویر، دولت دوازدهم تمام اختیارات را به صداوسیما منتقل کرد، درصورتیکه تا پیش از آن این حیطه در حوزه اجرای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که در دوران وزارت سیدعباس صالحی این اختیارات به سازمان دیگری منتقل شد که در دولت سیزدهم حواشی و جدال بسیاری پیرامون آن ایجاد شد و اینکه آیا مجوزها در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است یا در اختیار رسانه ملی، سبب شد درنهایت حکم به نفع صداوسیما صادر شود. در واقع صالحی بهراحتی «پشت در بسته» تصمیم گرفت تا از حیطه اختیارات وزارتخانهاش دست بردارد و به نفع سازمان دیگری دامنه اختیاراتش را از دست بدهد. هرچند نباید منکر فشارهای نهادهای بالادستی بود ولی بههرصورت هدف نشان دادن فاصله حرف تا عمل صالحی در مسند وزارت است.
او در دوران وزارتش با مساله حضور امنیتیها در فرهنگ سرشاخ بود و بارها درباره این حضور حرف زده بود: «حوزه امنیت فرهنگی را باید با نگاه فرهنگ حل کرد.» او جای دیگری درباره مساله ورود نگاه امنیتی به فرهنگ گفت: «نهاد حافظ امنیت در کشور باید تعریف مشخص خودش را پیدا کند تا مجموعههای مختلف نتوانند با عنوان حفظ امنیت وارد حیطه فرهنگ شوند.» دورانی که ظاهرا دستگاههای امنیتی سایهشان بر حوزه فرهنگ سنگین شده بود و صالحی به فراخور، سعی میکرد با این اشارات به فشارهایی که متحملشده بپردازد. او بارها به حل مساله فرهنگ با نگاه فرهنگی اشاره کرد ولی ظاهرا نتوانست از پس آنها برآید. اتفاقی که سبب شد او با دستگاه امنیتی کجدار و مریز تا روزهای آخر دولت دوازدهم همراهی کند و همین سبب شد بسیاری به این جمعبندی برسند که صالحی قدرت رویارویی و پنجه در پنجه شدن با دستگاههای بیرون از وزارتخانه را ندارد. او تلاش میکرد با گفتوگو و تعامل این مشکلات را مرتفع کند ولی ظاهر امر چیز دیگری را نشان میداد، ازجمله میتوان به لغو مجوزها و توقیف شدن کتب مختلف اشاره کرد که بیسروصدا صورت میگرفت و دولت هم اقدامی برای پاسخگویی از خود نشان نداد. هرچند حضور این دستگاهها در دولت سیزدهم نیز وجود داشت ولی آن دولت تلاش میکرد آن را گردن نگیرد و سیدعباس صالحی با همان روحیه میانداری سعی بر حل مشکل داشت که ظاهرا موفق از میدان خارج نشد. «دستگاههای غیرمسئول» عنوانی بود که در دولت سیزدهم از سوی برخی ناشران به دستگاههایی داده شده بود که به ارشاد فشار میآوردند، حالا باید دید برنامه او برای مواجهه این دستگاهها در دوران وزارتش چه خواهد بود؟
بههرصورت اهالی فرهنگ، اعم از نشر، سینما، موسیقی و مطبوعات با روی کار آمدن احتمالی صالحی از او توقع پاسخگویی دارند. مسالهای که او هفتسال پیش گفته بود که دامنهاش نامحدود است و با توجه به دامنه محدود اختیارش در وزارتخانه در عمل امکانپذیر نیست. عملکرد او نشان میدهد خیلی دنبال حاشیهسازی نیست و درصدد در افتادن با نهادهای غیرپاسخگو برنخواهد آمد اما همین دستگاهها فشار بسیاری بر بازیگران عرصه وارد میکنند و نمیتوان با پاسخ ندادن یا دوپهلو عمل کردن آنها را راضی نگه داشت. او تلاش میکند با تعامل فشارهای دستگاههای غیرمسئول را کاهش دهد، هرچند بعید است توانایی مدیریت شفاف و در حضور مردم در عرصه فرهنگ را داشته باشد. اگر صالحی بتواند دربرابر فشارهایی که به وزارتخانهاش وارد میشود، مقاومت کند و به عبارتی «زود وا ندهد» (اتفاقی که در دوران وزارتش شاهد آن بودیم) میتواند عملکرد خوبی از خود نشان بدهد.
صالحی با تمام نکات مثبتی که در عملکردش وجود دارد و میتوان به آنها اشاره کرد، بازنمایی دولت مسعود پزشکیان در فرهنگ است. رئیس دولتی که گفته میشود بهراحتی میتوان او را مدیریت کرد، حالا در حوزه فرهنگ دست به انتخابی زده که این شائبه دربارهاش وجود دارد که بهراحتی میتوان مدیریتش کرد.