فرهیختگان: پس از مرگ جوزف لیبرمن، سناتور سابق آمریکایی و رئیس بنیاد ضدایرانی «اتحاد علیه ایران هستهای» مارک والاس، مدیرعامل این بنیاد اعلام کرد که جب بوش بهعنوان رئیس جدید (UANI) انتخاب شده است. انتخاب برادر کوچک جورج بوش به ریاست بنیادی که هدف خود را تنگتر کردن حلقه تحریم علیه ایران قرار داده است نشان میدهد مدیران آن عزمی جدی برای اجرای سیاستهای خود تحت حمایت بیشتر دولتمردان آمریکا دارند. سابقه عملکرد این نهاد تحت حمایت هردو حزب حاکم آمریکا نشان میدهد که دولتهای مختلف جمهوریخواه و دموکرات از ظرفیت این نهاد برای تشدید تحریمهای ضدانسانی علیه مردم ایران حداکثر بهره را بردهاند. پیوستگی علنی «بنیاد اتحاد علیه ایران هستهای» با دولتمردان آمریکایی ادعای استقلال آن را زیر سوال برده و از این نهاد بازویی اجرایی برای پیشبرد سیاستهای آمریکا در پوشش غیردولتی ساخته است. در ادامه ضمن مرور برخی از اقدامات ضدایرانی این بنیاد به معرفی جب بوش بهعنوان رئیس جدید آن پرداخته شده است. معرفی جب بوش باعث میشود پیشبینی بهتری از شدت سیاستهای ضدایرانی این بنیاد در آینده به دست بیاید.
نقشه عملیات (UANI) علیه ایران
در دولت باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا «گروه اتحاد علیه ایران هستهای» (United Against Nuclear Iran) به اختصار UANI بیشترین نقش را در افزایش فشار بر ایران از طریق لابی در کنگره و ایجاد کمپینهای مختلف و فشار بر شرکتها از طریق ردیابی فعالیت آنها داشته است. این گروه سالها قبل حتی برای شناسایی شرکتهایی که از وزارت خزانهداری مجوز تجارت انساندوستانه (غذا و دارو) با ایران دارند، کمپین بهراه انداخت تا با فشار بر این شرکتها مانع از تجارت آنها با ایران شوند. با پایان دولت اوباما گروه اتحاد علیه ایران هستهای، نهتنها تضعیف نشد که گسترش یافت و سازماندهی مجدد شد تا طراحیهای خود علیه ایران را گسترش دهد. بنیاد اتحاد علیه ایران هستهای با ترکیبی از اقدامات اقتصادی، حقوقی، اطلاعاتی و سیاسی تلاش میکند تا حلقه تحریمی علیه ایران را تشدید کند. این سازمان شرکتها و بانکهای بینالمللی را تحت فشار قرار میدهد تا روابط تجاری خود با ایران را قطع کنند. بهعنوان مثال، (UANI) کمپینهایی برای متقاعد کردن شرکتهای بزرگ مانند جنرال الکتریک، سیمنز و سایر شرکتها برای توقف همکاری با ایران راهاندازی کرده است. بنیاد اتحاد علیه ایران هستهای با استفاده از رسانهها و انتشار گزارشها و مقالات، سعی در جلب حمایت بینالمللی برای مقابله با برنامه هستهای ایران دارد. این سازمان کنفرانسها، سمینارها و میزگردهای مختلفی را برای بحث و بررسی تهدیدات ناشی از ایران برگزار میکند. (UANI) فعالیتهای ایران در حمایت از گروههایی مانند حزبالله و حماس را محکوم میکند و تلاش میکند تا حمایت مالی و تسلیحاتی ایران از این گروهها را متوقف کند. این سازمان تلاش میکند تا با انتشار اطلاعات و مستندات، توجه جامعه بینالمللی را به این مساله جلب کند. این سازمان از طریق لابیگری در کنگره آمریکا و سایر نهادهای بینالمللی، سعی در تاثیرگذاری بر سیاستهای دولتها در قبال ایران دارد. این سازمان همچنین به صورت حقوقی به دنبال اقدامات قانونی برای جلوگیری از فعالیتهای اقتصادی و مالی ایران است.
جب بوش کیست؟
جب بوش، فرزند جورج هربرت واکر بوش، چهل و یکمین رئیسجمهور آمریکا و برادر جورج واکر بوش، چهل و سومین رئیسجمهور آمریکا است. جب بوش در طی سالهای 1999 تا 2007 بهعنوان فرماندار فلوریدا فعالیت کرده است. او همچنین در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 شرکت کرد، اما درنهایت نتوانست نامزد نهایی حزب شود. بوش در واکنش به انتخاب خود بهعنوان رئیس جدید یوآنی در پیامی در حساب کاربری خود در ایکس (توئیتر سابق)، نوشت: افتخار بزرگی است که بهعنوان رئیس بنیاد «اتحاد علیه ایران هستهای» انتخاب شدم. مرور مواضع ضدایرانی بوش نشان میدهد که موسسان و اعضای این بنیاد نیز از حضور او در کنار خود خرسند بوده و میتوانند امیدوار باشند که از روابط سیاسی که با ورود برادر جرج بوش به سازمانشان ایجاد میشود بهترین بهره را برای پیشبرد سیاستهای تحریمی علیه ایران ببرند. جب بوش از مخالفان سرسخت توافق هستهای ایران بود. او این توافق را ناکافی و ضعیف میدانست و معتقد بود که این توافق نمیتواند جلوی پیشرفت برنامه هستهای ایران را بگیرد. بوش از طرفداران تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران بود. او معتقد بود که تحریمهای شدیدتر میتواند ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و از رفتارهای منطقهای ایران جلوگیری کند. در یکی از مصاحبههای خود با شبکه خبری CNN در سال 2015، بوش گفت: «ما باید تحریمهای اقتصادی را به حداکثر برسانیم تا ایران را تحت فشار قرار دهیم.»
آمدن جب بوش چه تاثیری بر فعالیتهای UANI دارد
اینکه برادر رئیسجمهور سابق آمریکا و از چهرههای مطرح جمهوریخواهان به ریاست بنیاد اتحاد علیه ایران هستهای انتخاب میشود این پیام را میدهد که موسسان این مرکز قصد دارند روابط خود با دولتمردان و چهرههای سیاسی را نسبت به گذشته عمیقتر و علنیتر کنند. چنانچه در انتخابات آتی آمریکا دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود طبعا با توجه به سابقه سیاسی رئیس بنیاد «اتحاد علیه ایران هستهای» میتوان انتظار داشت که سیاستهای تحریمی این بنیاد با قدرت بیشتری توسط دستگاه حاکمه اجرایی شود اما اگر کامالا هریس نیز انتخاب شود این بنیاد فراحزبی دستخالی نخواهد ماند. این نهاد علاوهبر جمهوریخواهان نیروهای دموکرات را نیز در کمپین خود به کار گرفته است.
گری سیمور، رئیس اسبق گروه اتحاد علیه ایران هستهای هماهنگکننده سابق کاخ سفید برای کنترل تسلیحات و مبارزه با موادمخدر در دوران باراک اوباما بوده است. دنیس راس، یکی از موسسان این گروه نیز معاون سابق اوباما و یکی از اعضای شورای امنیت ملی ایالات متحده است. جوزف لیبرمن، رئیس سابق این بنیاد نیز سابقا در جناح دموکراتها فعالیت میکرد و به مرور با عنوان مستقل کنش سیاسیاش را ادامه داد.
اثرگذاری این نهادهای فراحزبی در مسیر تشدید سیاستهای تحریمی ضدایرانی و نفوذ آنها در ساختار سیاسی آمریکا نشان میدهد سیاستهای ضدایرانی آمریکا خیلی در گرو این امر نیست که کدام جناح سیاسی در آمریکا روی کار میآیند. در شرایطی برخی گروههای سیاسی در ایران سعی دارند سیاستهای آمریکا را به مواضع ترامپ تقلیل داده و از دموکراتها چهرهای مذاکرهپذیرتر بتراشند که سازمانهای تحریمی ضدایرانی با انتخاب چهرههای رادیکال، سیاستهای ضدایرانی خود را قوام بیشتری میدهند. ترویجکنندگان رویکرد نرمش در مقابل آمریکا در تحلیل خود باید کمپینهای متعدد ضدایرانی که تحت عنوان غیردولتی در آمریکا فعالیت میکنند را نیز لحاظ کرده و مناسبات سیاسی بین آنها و دولتها حاکم را نیز در نظر بگیرند. آمریکا اگر قصدی برای تعامل با ایران داشته باشد قبل از هرچیزی باید تکلیف خود را با نهادهای ضدایرانی پرنفوذ در ساختار سیاسی کاخ سفید مشخص کند.
برای تسلیم ایران هیچ رحمی به مردم نشود!
گروه اتحاد علیه ایران هستهای پس از دستیابی به اطلاعات شرکتهای سراسر دنیا از طریق ابزارهای دولتی، در گام نخست اقدام به تهدید شرکتها میکند و درصورت عدم نتیجه، نام شرکتها را در گزارشهایی دراختیار رسانهها قرار میدهد و از دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (اوفک) میخواهد تحریم یا جریمههایی را علیه شرکتهای خاطی اعمال کنند. این گروه با توجه به اینکه هدفی بهجز تسلیم ایران ندارد، برای رسیدن به این هدف، حتی محصولات دارویی، بیوتکنولوژی و شرکتهای پزشکی و آزمایشگاهی را که ازسوی وزارت خزانهداری آمریکا برای کمکهای بشردوستانه به ایران مجوز دارند نیز هدف قرار میدهد. تحقیقات نیشن نشان میدهد این گروه بهدنبال تحمیل تحریمهای غیررسمی و تمامعیار علیه ایران است. زمانی که سیاستهای رسمی با موفقیت وضع میشوند، تحریمهای تمامعیار، آسیب شدیدی به مردم کشورهای هدف وارد میکند. نیشن حداقل پنج شرکت داروسازی بزرگ را پیدا کرد که از وزارت خزانهداری آمریکا مجوز دارند اما در لیست سیاه این گروه قرار گرفتهاند. مارک کرک یکی از پرسروصداترین جنگطلبان ضدایرانی که مورد حمایت این گروه نیز هست، میگوید: «برای اینکه مردم ایران دولتشان را برای سوءرفتارهایش مورد مجازات قرار دهند، خوب است غذا را از دهانشان بیرون بیاوریم.»
حمایت بینالمللی از تروریستها
یکی از بزرگترین اقدامات گروه اتحاد علیه ایران هستهای، برگزاری نشستهای ضدایرانی بوده است. این گروه سال گذشته همزمان با گردهمایی سالانه رهبران در مقر سازمانملل در نیویورک، نشستی با حضور اعضای سازمان اتحاد علیه ایران هستهای برگزار کرد که در آن علاوهبر وزیر امور خارجه آمریکا، سفیر رژیمصهیونیستی، سفیر بحرین، سفیر عربستانسعودی، سفیر آمریکا در آلمان و سایر مقامات این کشورها حضور پیدا کردند. از نکات قابلتوجه حضور پررنگ اعضای سازمان مجاهدین در این مراسم بود. یکی از اصلیترین سخنرانان این نشست مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا بود. مارک والاس، مدیرعامل ارشد اجرایی UANI در این نشست گفت: «این اولینبار در تاریخ، از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ است که چنین جمعی از رهبران و نمایندگان مخالفان سراسر ایران دور هم جمع شدهاند تا بر سر آینده ایران توافق کنند.» وی همچنین افزود: «گردهمایی امروز اراده اکثریت حاضر در اینجا را مبنیبر کنار گذاشتن اختلافات گذشته، نشان میدهد.»
لابی قانونگذاری علیه ایران
گروه اتحاد علیه ایران هستهای از ظرفیت افرادی که در این تشکیلات لابی و اقدام علیه ایران فعال هستند تلاش کرده با لابیگری در کنگره، توسعه قوانین تحریمی علیه ایران را بههمراه داشته باشد. در اکتبر ۲۰۰۹، UANI به نمایندگی از مجلس نمایندگان ایالات متحده، «قانون ایبیسی ایران» قانون حسابرسی برای انتخاب تجارت در ایران (ABC Iran Act) را در مجلس بهتصویب رساندند. با این قانون شرکتهایی که پیش از این با ایران تجارت میکردند نمیتوانستند با دولت آمریکا قرارداد داشته باشند. این قانون برای شرکای تجاری مانند نوکیا و زیمنس که با ایران روابط تجاری داشتند و همچنین بانکهای خارجی مانند کردیت سوئیس از دریافت قراردادهای دولتی و همچنین دریافت کمک مالی فدرال محروم شدند.
سیستم ردیابی کشتیهای ایرانی
یکی از شیوههای اقدام UANI علیه ایران که متمایز از کارکردهای یک اتاق فکر یا لابی سیاسی است، ردیابی کشتیهای ایرانی است. این گروه در ژوئن ۲۰۱۳ سیستم شبکه اطلاعات دریایی و تجزیه و تحلیل قایقرانی (MINERVA) را راهاندازی کرد. سیستم مینراوا وظیفه ردیابی کشتیهای ایران را برعهده داشت و از این طریق تلاش میکرد از دور زدن تحریمها و فروش نفت ایران جلوگیری کند. این سیستم براساس آنچه در نیویورکتایمز نوشته شده است اطلاعات عمومی ماهوارهای که از فرستندههای کشتی ازجمله دادهها درمورد سرعت، هویت، جهت و مقصد و اطلاعات را با دیگر دادههای ناوبری و الگوریتمهای کامپیوتری بررسی میکند. سپس این سیستم میتواند «کلیه فعالیتهای مشکوک حتی اگر فرستندهها بهطور موقت خاموش باشند را شناسایی کند.» طبق گفتهUANI، «این سیستم باعث شد ایران یا شرکایش مجبور شوند برنامههای خود را تغییر دهند» زیرا در معرض خطر قرار داشتند. این گروه در یکی از گزارشهایش اشاره کرده عمده تجارت نفت ایران از طریق اقدامات ساده -همچون تغییر نام و ثبتنام تانکرهای نفتی- تا پیچیده و خطرناک مانند انتقال مخفیانه نفت خام یا گاز مایع بین کشتیها در دریای آزاد انجام میگیرد. این گروه در یک فقره اعلام کرد عکسهای هوایی بهدست آورده که نشان میدهد چهار کشتی در حملونقل غیرقانونی نفت ایران از کشتیبهکشتی مشغول بودند. در پنج مورد دیگر کشتیهای خارجی را رصد کرده که گاز مایع ایرانی را حمل و سوخت را به کشتیهای دیگر که به بندرهای چین منتقل میشوند، منتقل میکنند. این همکاری نهادهای اطلاعاتی دولت با گروه اتحاد علیه ایران هستهای اگرچه در سال 2013 خود را به نمایش گذاشت اما دو سال پیش از آن وزارت اطلاعات ایران در گزارشی در معرفی این گروه آن را دارای ارتباطاتی با دولت آمریکا و رژیمصهیونیستی توصیف کرده است. در معرفی این گروه در وبسایت وزارت اطلاعات آمده است: «اتحاد علیه ایران هستهای با همکاری دیگر سازمانهای مشابه، رهبری تلاشهایی را بهعهده دارد که بهمنظور اعمال فشار بر شرکتها انجام میشوند تا آنها را از مراوده تجاری با ایران بازدارند.»