بعد از اقدام تروریستی رژیمصهیونیستی در خاک ایران اکنون همه نگاهها منتظرند تا واکنش تقابلی ایران را ببینند. واکنشی که تجربه نشان داده به هیچ عنوان جنبه نمایشی ندارد. در شرایطی که برخی ممکن است اقدام واکنشی ایران را در پازل منفعت نتانیاهو تحلیل کرده و دعوت به سکون و انفعال کنند، به سراغ هادی خسروشاهین رفتهایم تا نظر این تحلیلگر مسائل بینالملل را در اینباره بشنویم. خسروشاهین معتقد است وضعیت امنیتی منطقه شرایطی را به وجود آورده که در آن تغییر مقامات رژیمصهیونیستی اساسا تغییری در مواضع این رژیم ایجاد نمیکند و از این به بعد این معمای امنیت است که به معادلات منطقه جهت میدهد.
برهم خوردن موازنه تهدید، پیچیدگی معمای امنیت را 2 برابر کرده است
خسروشاهین برای تشریح ضرورت اقدامی تقابلی از جانب ایران وضعیت امنیتی منطقه را مختل توصیف کرده و میگوید: «در شرایطی قرار داریم که موازنه تهدید در منطقه بههم خورده است. نظام بینالملل در وضعیت فعلی فرآیندهای گریز از مرکز را نشان میدهد. بازیگران سعی میکنند از طریق اصل خودیاری امنیت را در یک محیط کاملا بیثبات بینالمللی و بدون یار و همراه تامین کنند. با بههم خوردن موازنه تهدید، معمای امنیت برای کشورها دوچندان میشود. این وضعیتی است که هماکنون در منطقه حاکم است. هرچقدر هم به جلو حرکت کردهایم این موازنه تهدید بیشتر در وضعیت عدم بالانس قرار گرفته است. پیامدهای این موضوع زمانی بیشتر میشود که درک کنیم بازیگرانی که اتفاقا در ترتیبات امنیتی منطقه بیشتر دخیل هستند نیز در تامین امنیت خود احساس اختلال میکنند و محیط پیرامونیشان ناایمنتر از گذشته است.»
واکنش ایران برای ایجاد توازن در موازنه تهدید ضروری است
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه اقدام تهاجمی اسرائیل در منطقه خاکستری را عامل برهم خوردن موازنه تهدید به زیان ایران دانسته و میگوید: «با اقدامات تهاجمی که اسرائیل در منطقه خاکستری انجام داد به نظر میآید نخبگان تصمیمساز در جمهوری اسلامی ایران احساس ناامنی بیشتری کرده و ترجیح میدهند از طریق واکنش متناسب این معمای امنیتی را حل کنند و محیط را با ایجاد امنیت بیشتر ترمیم کنند. نخبگان تصمیمساز تصور میکنند بدون دادن پاسخی به اقدامات اسرائیل امکان ترمیم و بازسازی محیط امنیتی برای ایران به وجود نخواهد آمد و موازنه تهدید بیش از پیش به زیان ایران برهم میخورد. به همین دلیل، واکنش امری حتمی و الزامآور از نظر آنها تلقی میشود.»
لیبرالترین مقامات اسرائیل نیز دستور کار نتانیاهو را ادامه میدهند
خسروشاهین در پاسخ به اظهارنظرهایی که سیاستهای امنیتی اسرائیل را به نتانیاهو و غیرنتانیاهو تقسیم کرده و به امید عزل او، انفعال ایران در مواجهه با اقدام تروریستی اسرائیل را توجیه میکنند به مقالهای در فارنافرز اشاره کرد و تداوم احساس ناامنی در اسرائیل را علت تداوم رویکرد نتانیاهو توسط هر شخصیت اسرائیلی دیگری میداند. او در اینباره میگوید: «چهرههای امنیتی اسرائیل بعد از ۷ اکتبر با یک دگرگونی گسترده در نوع نگاهشان به تحولات منطقه مواجه میشوند، بهگونهای که از اعتمادبهنفسی که اسرائیل پیش از این عملیات داشت فاصله گرفته و حتی خانم داساکایا در مقالهای در مجله فارنافرز نوشته بسیاری در اسرائیل به این فهم و درک مشترک رسیدهاند که اسرائیل آنچنان که در گذشته به تصویر کشیده میشد قوی نیست. یا این گزاره مطرح میشود، زمینی که اکنون اسرائیل روی آن قدم میگذارد تغییر کرده و با قبل از ۷ اکتبر تفاوت دارد. اینها از تغییر روح منطقه صحبت میکنند. تغییر روح منطقهای که سنخیت بسیار کمی با گذشته خودش دارد. در چنین محیطی که یک بازیگر اینچنین احساس ناایمنی میکند و در ادراکات و برداشتهایش نسبت به تحولات منطقه دگرگون شده، اقدامات تهاجمی را از روی ضعف در دستور کار قرار میدهد. در این مقاله نیز به این موضوع اشاره شده که اقدامات اسرائیل ناشی از احساس ضعف آن است نه قوتش. در چنین فضایی حتی اگر لیبرالترین چهره در اسرائیل به قدرت برسد، به نظر نمیرسد از اقداماتی که اکنون نتانیاهو انجام میدهد دست بردارد یا حداقل به نظر نمیرسد در ماهیت چنین اقداماتی تغییرات شگرفی رخ دهد.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل تغییر نتانیاهو را صرفا اقدامی میداند که منجر به تغییر تاکتیکهای رژیمصهیونیستی میشود: «آنچه که احتمالا با تغییر کابینه در اسرائیل تغییر میکند مربوط میشود به شکل استراتژیها و تاکتیکهای این رژیم در سطح منطقه و نه چیز دیگری. در چنین وضعیت منطقهای که اسرائیل با معمای امنیت مواجه است، هر چهره سیاسی که در اسرائیل به قدرت برسد سعیاش این است معمای امنیت را حل کند تا اسرائیلیها احساس ایمنی بیشتری داشته باشند. میتوانیم بگوییم احساس ناامنی که اکنون در اسرائیل در جریان است در طول ۷ دهه گذشته بیسابقه است.»